tgoop.com/Socionet/10329
Last Update:
هنر و تخیل همواره به انسانها کمک کردهاند تا از مرزهای محدودیت عبور کنند و جهانی تازه برای خود خلق کنند. «کنسرت فرضی» اثر پرستو احمدی، نمونهای درخشان از این نوع تخیل است؛ تخیلی که میتواند چیزی که بهعنوان واقعیت نشان داده میشود را بشکند و به ما نشان دهد که آزادی و امید از همین رؤیاپردازیهای کوچک آغاز میشود. کنشی که میتوان در ادامه دختر خیابان انقلاب، برایِ شروین، دختر علوم تحقیقات و … قرار میگیرد. اما چگونه میتوان نقش تخیل را در چنین تغییراتی درک کرد؟ برای پاسخ به این پرسش، به دیدگاه ریچارد رورتی، فیلسوفی که تخیل را نیروی محرک جامعههای دموکراتیک میداند، سر میزنیم.
ریچارد رورتی در فلسفه خود، تخیل را عنصری کلیدی برای پیشرفت، همبستگی اجتماعی، و ایجاد امید میداند و آن را از جستجوی حقیقت مهمتر میشمارد. او بر این باور است که عقل معمولاً به توجیه وضعیت موجود میپردازد، در حالی که تخیل به ما امکان میدهد فراتر از محدودیتهای فعلی فکر کنیم و جایگزینها و امکانات جدیدی برای آینده خلق کنیم. به گفته رورتی، این ویژگی تخیل است که انسانها را از چارچوبهای ازپیشتعیینشده رها میسازد و آزادی را تضمین میکند.
رورتی تخیل را ابزار اصلی درک جهان و پایهای برای توسعه فرهنگی میداند. از نظر او، پیشرفت فکری و اخلاقی بدون قدرت تخیل ممکن نیست. تخیل به ما اجازه میدهد چیزهای آشنا را بازتعریف کنیم و روایتهای تازهای خلق کنیم؛ همانگونه که شخصیتهای بزرگی چون مارکس، فروید، و نیوتن با تخیل خود دنیای جدیدی ساختند.
نگاه رورتی به تخیل با مفهوم استعاره درهمتنیده است. او معتقد است حقیقت، چیزی جز شکلی از استعاره نیست که زبان آن را میسازد و واقعیت را شکل میدهد. استعاره، همانند تخیل، ابزاری است برای گسترش مرزهای زبان و ایجاد امکانات جدید. در همین راستا، عنوان «کنسرت فرضی» از پرستو احمدی را شاید نمونهای از تخیل خلاق بتوان نامید که میتواند تابوها را به چالش بکشد و افقی تازه بگشاید.
از دیدگاه رورتی، تخیل نقشی اساسی در دموکراسی دارد. جوامعی که به ایدههای ثابت و غیرقابلچالش تکیه میکنند، اغلب به شکلی بسته و ایدئولوژیک عمل میکنند. اما رورتی دموکراسی را فرایندی خلاق برای کشف روشهای جدید سازماندهی جامعه میبیند. تخیل با خلق روایتهای تازه، به تقویت همدلی و همبستگی کمک میکند و زمینهساز آیندهای آزادتر و عادلانهتر میشود. در نهایت، رورتی تخیل را نیرویی میداند که ما را از محدودیتهای موجود فراتر میبرد و مسیرهای تازهای برای توسعه اخلاقی، اجتماعی و دموکراتیک فراهم میسازد.
از رورتی صحبت کردم تا از دریچه تخیل به فهم امروز جامعه نگاه کنم. پوشش آزاد زنان و دختران در جامعه و مقاومت روزمرهی آنان در برابر سرکوب، چیزی فراتر از یک کنش ساده است؛ اینها بازتاب تخیلی هستند که روزی در خیابان انقلاب، با لچکی بر چوب آغاز شد و در شعار «زن، زندگی، آزادی» به اوج رسید. تخیلی که ساختارهای کهنه را به چالش کشید و حتی خانوادههای مذهبی و سنتی را، با همه مقاومتهایشان، وادار به پذیرش واقعیتهای نوین کرد.
«کنسرت فرضی» پرستو احمدی، نمادی از تخیلی است که تنها به شنیدن صدای ممنوعه اکتفا نمیکند، بلکه پا را فراتر میگذارد و آن تابو را به چیزی فراتر از یک رؤیا تبدیل میکند: یک کنسرت. این اثر، یادآور قدرت تخیل است؛ تخیلی که شاید امروز غیرممکن به نظر برسد، اما دقیقاً همان تخیل است که آیندهای آزادتر و روشنتر را ممکن میسازد. آیندهای که در آن، آزادی نه بهعنوان یک امتیاز، بلکه بهعنوان واقعیتی زیسته تجسم خواهد یافت.
🔁 بازنشر از لینکدین
[ شبکه جامعهشناسی