tgoop.com/Socionet/9957
Last Update:
آیا انجمنی از کشیشان یا مجمعی کلیسایی و یا دستهی کشیشان مقدس پرسبیتری (که در هلند چنین عنوانی دارند) میتواند با مقیدکردن خود به تعالیمی تغییرناپذیر و از طریق سوگند خوردن، مشروعیت پیدا کند تا قیمومت بر اعضای خود و از طریق آنان، قیمومت بر همهی مردم را برای همیشه تضمین کند؟
پاسخ من این است که این کار غیرممکن است. زیرا هدف چنین قراردادی که مسدودکردن همیشگی راه روشنگری بیشتر نژاد بشراست، مطلقاً پوچ و باطل است ؛ حتی اگر این قرارداد را عالیترین مقام کشور، شورای سلطنت و محکمترین پیمان نامههای صلح تأیید و تصویب کرده باشند. چون هیچ عصری نمیتواند خود را در بند کند تا چه رسد به آن که برای اعصار بعدی مقرر بدارد که باید در شرایطی گذاشته شوند که بر ایشان ناممکن شود که دامنهی شناخت خود را وسیعتر کنند (به ویژه در جایی که موضوع مهمی مانند روشنگری در میان است)؛ یعنی رهایی بشر از خطاها یا به طور کلی افزایش روشن شدن او. در بند کردن اعصار بعدی جنایتی بر ضد بشریت است که سرنوشت اساسی او دقیقاً در چنین پیشرفتی قرار دارد؛ در نتیجه نسلهای بعدی کاملاً حق دارند که چنین توافق نامههایی را نامعتبر و جنایتکارانه بشناسند و آنها را باطل اعلام کنند.
معیار چیزی که مردم بتوانند بر سر آن، به منزلهی قانون، به توافق برسند در این پرسش است : آیا آنان میتوانند چنین قانونی را بر خود تحمیل کنند؟ البته ممکن است که برای به جلو انداختن وضع بهتری از امور، نظم دینی موقتی را برای مدت زمانی کوتاه و معین در بعضی جماعتهای کلیسایی برقرار کنند، ولی باید به همهی شهروندان، و به ویژه به روحانیان، که مقام پژوهشگر را دارند، آزادی خرده گیری عمومی از نارساییهای نهادهای دینی موجود را از طریق نوشتن بدهند. این نظم دینی موقت میتواند تا وقتی ادامه پیدا کند که بصیرت دربارهی سرشتِ این امور چنان آشکار و گسترده شده باشد که مردم (اگر نه متفقاً) لااقل با وفاقِ عمومی صدای خود را به گوش شهریار برسانند که او این جماعتهای دینی را در کنف حمایت خود بگیرد که میخواهند طبق بصیرت جدیدی که به دست آورده اند نهادهای دینی جدیدی بر پادارند و خود را مجدداً سازمان دهند. ولی در مقابل نیز،جماعتهای دینی جدید حق مداخله در امور آن گروه از جماعتهای دینی را ندارند که میخواهند همچون پیش امور خود را اداره کنند. اما آنچه در این میان اکیداً ممنوع است این است که اجازه داده شود که این جماعتهای دینی جدید در یک سازمان دینی متشکل شوند که اساسنامه دایمی اش این باشد که هیچ کس حق ندارد که به طور علنی و عمومی این اساسنامه را مورد چون و چرا قرار دهد؛ حتی اگر مدت این اجازه، از طول حیات یک شخص بیشتر نباشد. چون اگر چنین شود، در پیشرفت انسانیت به سوی اصلاح، دورهای از زمان عاطل میشود و این، به زیان نسلهای آینده است؛ بنابراین تشکل سازمانی دینی بر پایهی چنین اساسنامه ای باید ممنوع باشد.
شخصی ممکن است (برای مدت زمان کوتاهی) آنچه را باید بداند،یعنی روشنگری را، برای خود به عقب اندازد، اما اگر روشنگری را برای آیندگان و حتی برای خود به طور دائمی مردود بداند حقوق مقدس نوع بشررا نقض و پایمال کرده است. فرمان این نوعی را که مردم نمیتوانند برای خود وضع کنند مسلماً شهریار نیز نمیتواند آن را بر مردم تحمیل کند؛ زیرا مرجعیت قانونگذاری او بر پایهی ارادهی جمعی مردم است و این اراده در شخص او تمرکز یافته است.
📃 بخشی از متن «در پاسخ به پرسش: روشنگری چيست؟»
نوشتهی امانوئل کانت و ترجمهی يدالله موقن
🔁 مطالعه کامل متن در انگاره 🔻
Engare.net/what-is-enlightenment
🌐 شبکه جامعهشناسی
@SocioNet
@EngareNet
BY ️ شبکه جامعه شناسی ️
Share with your friend now:
tgoop.com/Socionet/9957