ABOOKLOVER Telegram 4772
آنچه به تعبیر نادرستی «بی‌تربیتی» خوانده می‌شود در بلوک به صورت یک عیب درآمده بود و در نتیجه خودش متوجه این عیب خود نمی‌شد، به‌ویژه از آن‌رو که فکر نمی‌کرد دیگران را ناپسند آید. نزد بشر، بسیاریِ عیب‌های خاصِ هر فرد همان اندازه شگفت‌آور است که کثرت حسن‌های یکسان برای همگان. بی‌گمان، «آنچه در جهان بیش از همه یافت می‌شود» عقل نیست، خوبی است. شگفتا که در جاهایی از همه دورتر، از همه پرت‌تر، خوبی را می‌بینیم که خودبه‌خود می‌شکفد، آن‌گونه که در درهٔ دوری شقایقی که به همۀ شقایق‌های جهان می‌ماند بی‌آن‌که هرگز آن‌ها را دیده باشد، و از همهٔ جهان تنها باد را می‌شناسد که گهگاهی کلاه سرخ تنهایی‌اش را می‌جنباند. خوبی، حتی اگر سودجویی آن را فلج کرده و از کار انداخته باشد، باز هست، و در هر کجا که انگیزهٔ خودخواهانه‌ای نباشد که جلوش را بگیرد (مثلاً زمانی که رمانی یا روزنامه‌ای می‌خوانیم) می‌شکفد، و حتی دل کسی را که در زندگی آدمکش است، اما به‌عنوان دوستدار داستان‌های پاورقی نازکدل باقی مانده، به انسان‌های ضعیف، یا برحق، یا رنج‌کشیده می‌گرایاند. اما حقیقت عیب‌ها هم به‌اندازۀ همسانی خوبی‌ها شگفت‌آور است. کامل‌ترینِ آدم‌ها هم عیبی دارد که به چشم می‌زند یا خشم می‌انگیزد. یکی بسیار هوشمند است، همهٔ چیزها را از دیدگاهی خردمندانه می‌نگرد، هرگز از هیچکس بد نمی‌گوید، اما نامه‌هایی را که بسیار مهم‌اند و خود او خواسته است که فرستادنشان را به عهده‌اش بگذاری در جیب خود فراموش می‌کند، و بدین‌گونه مانع دیداری می‌شود که برای تو اهمیت بنیادی داشته است، اما از تو پوزش نمی‌خواهد و لبخند می‌زند، چون به این می‌نازد که هرگز وقت را نمی‌داند. دیگری آن‌قدر ظریف، مهربان، خوش‌رفتار است که دربارهٔ تو تنها چیزهایی را به خودت می‌گوید که مایهٔ شادمانی‌ات می‌شود، اما حس می‌کنی که چیزهایی از گونه‌ای دیگر را نگفته می‌گذارد، در دل خود دفن می‌کند که آنجا می‌مانند و می‌گندند، و لذت دیدارت را چنان عزیز می‌داند که از خستگی جان به لبت می‌آورد اما تنهایت نمی‌گذارد. سومی صمیمی‌تر است، اما صمیمیت را به آنجا می‌رساند که وقتی به عذر ناخوشی به دیدنش نرفته‌ای، حتماً به رویت می‌آورد که کسانی تو را در حال رفتن به تئاتر دیده‌اند و حالت هم خوب بوده است، یا این که می‌گوید نتوانسته است از کاری که برایش کرده‌ای بهرهٔ کامل ببرد و در ضمن سه نفر دیگر هم پیشنهاد کرده‌اند همین کار را برایش بکنند، و بدین‌گونه، خود را چندان مدیون تو نمی‌داند.
هرکدام از دوستان ما آن‌قدر از این عیب‌ها دارند که برای آن‌که همچنان دوستشان بداریم باید بناچار با اندیشیدن به استعداد، خوبی، مهربانی‌شان خود را تسکین دهیم، یا این‌که همۀ حُسن‌نیتمان را به‌کار بگیریم و به‌ روی خود نیاوریم که چنان عیب‌هایی دارند. اما بدبختانه، پافشاری خوشدلانهٔ ما در چشم‌پوشی از عیب دوستمان را پافشاری خود او در ادامۀ آن خنثی می‌کند، زیرا عیب خود را نمی‌بیند و می‌پندارد که از چشم دیگران نیز پنهان است. از آنجا که احتمال بدآمد دیگران از ما به‌ویژه از آنجا می‌آید که به‌آسانی نمی‌دانیم چه چیزمان به چشم می‌آید و چه چیز نه، از سر احتیاط هم که شده باشد نباید هیچگاه از خود سخن بگوییم، چه می‌توان مطمئن بود که در این‌باره هرگز نظر خود ما با دیگران همخوانی ندارد. همچنان که از پی بردن به زندگی واقعی دیگران، به دنیای واقعیِ نهان در پس دنیای ظاهر، به همان اندازه شگفت‌زده می‌شویم که از دیدن خانه‌ای در ظاهر عادی، اما در درون پر از گنجینه، اهرم قفل‌شکن یا جنازه، به همین‌سان در شگفت می‌شویم اگر با شنیدن آنچه در پشت سرمان می‌گویند، به‌جای تصویری که بر پایهٔ گفته‌های دیگران از خود ساخته‌ایم، به تصویر کاملاً متفاوتی پی ببریم که از ما و زندگی‌مان در درون خود داشته‌اند. از این‌رو می‌توان مطمئن بود که هربار که از خودمان حرفی زده‌ایم، گفته‌های بی‌آزار و احتیاط‌آمیزمان (که دیگران با ادبِ نمایان و با تأیید ریاکارانه گوش کرده‌اند) موضوع تلخ‌ترین یا خنده‌دارترین تفسیرها شده که در هر حال به نفع ما نبوده است. کمتر خطری که در کار است این است که با نمایاندن ناهماهنگی میان گفته‌هایمان و برداشتی که از خودمان داریم، دیگران را بیازاریم، ناهماهنگی‌ای که معمولاً گفته‌های آدم‌ها دربارهٔ خودشان را همان‌گونه خنده‌آور می‌کند که زمزمهٔ موسیقی دوستان قلابی که لازم می‌دانند قطعه‌ای را که دوست می‌دارند بخوانند و برای جبران زمزمهٔ بدآهنگشان حرکاتی به چهرهٔ خود می‌دهند و حالت ستایش‌آمیزی به خود می‌گیرند که آنچه می‌خوانند توجیهش نمی‌کند.

#در_سایه_دوشیزگان_شکوفا
#در_جستجوی_زمان_از_دست_رفته
#مارسل_پروست / مهدی سحابی

@abooklover



tgoop.com/abooklover/4772
Create:
Last Update:

آنچه به تعبیر نادرستی «بی‌تربیتی» خوانده می‌شود در بلوک به صورت یک عیب درآمده بود و در نتیجه خودش متوجه این عیب خود نمی‌شد، به‌ویژه از آن‌رو که فکر نمی‌کرد دیگران را ناپسند آید. نزد بشر، بسیاریِ عیب‌های خاصِ هر فرد همان اندازه شگفت‌آور است که کثرت حسن‌های یکسان برای همگان. بی‌گمان، «آنچه در جهان بیش از همه یافت می‌شود» عقل نیست، خوبی است. شگفتا که در جاهایی از همه دورتر، از همه پرت‌تر، خوبی را می‌بینیم که خودبه‌خود می‌شکفد، آن‌گونه که در درهٔ دوری شقایقی که به همۀ شقایق‌های جهان می‌ماند بی‌آن‌که هرگز آن‌ها را دیده باشد، و از همهٔ جهان تنها باد را می‌شناسد که گهگاهی کلاه سرخ تنهایی‌اش را می‌جنباند. خوبی، حتی اگر سودجویی آن را فلج کرده و از کار انداخته باشد، باز هست، و در هر کجا که انگیزهٔ خودخواهانه‌ای نباشد که جلوش را بگیرد (مثلاً زمانی که رمانی یا روزنامه‌ای می‌خوانیم) می‌شکفد، و حتی دل کسی را که در زندگی آدمکش است، اما به‌عنوان دوستدار داستان‌های پاورقی نازکدل باقی مانده، به انسان‌های ضعیف، یا برحق، یا رنج‌کشیده می‌گرایاند. اما حقیقت عیب‌ها هم به‌اندازۀ همسانی خوبی‌ها شگفت‌آور است. کامل‌ترینِ آدم‌ها هم عیبی دارد که به چشم می‌زند یا خشم می‌انگیزد. یکی بسیار هوشمند است، همهٔ چیزها را از دیدگاهی خردمندانه می‌نگرد، هرگز از هیچکس بد نمی‌گوید، اما نامه‌هایی را که بسیار مهم‌اند و خود او خواسته است که فرستادنشان را به عهده‌اش بگذاری در جیب خود فراموش می‌کند، و بدین‌گونه مانع دیداری می‌شود که برای تو اهمیت بنیادی داشته است، اما از تو پوزش نمی‌خواهد و لبخند می‌زند، چون به این می‌نازد که هرگز وقت را نمی‌داند. دیگری آن‌قدر ظریف، مهربان، خوش‌رفتار است که دربارهٔ تو تنها چیزهایی را به خودت می‌گوید که مایهٔ شادمانی‌ات می‌شود، اما حس می‌کنی که چیزهایی از گونه‌ای دیگر را نگفته می‌گذارد، در دل خود دفن می‌کند که آنجا می‌مانند و می‌گندند، و لذت دیدارت را چنان عزیز می‌داند که از خستگی جان به لبت می‌آورد اما تنهایت نمی‌گذارد. سومی صمیمی‌تر است، اما صمیمیت را به آنجا می‌رساند که وقتی به عذر ناخوشی به دیدنش نرفته‌ای، حتماً به رویت می‌آورد که کسانی تو را در حال رفتن به تئاتر دیده‌اند و حالت هم خوب بوده است، یا این که می‌گوید نتوانسته است از کاری که برایش کرده‌ای بهرهٔ کامل ببرد و در ضمن سه نفر دیگر هم پیشنهاد کرده‌اند همین کار را برایش بکنند، و بدین‌گونه، خود را چندان مدیون تو نمی‌داند.
هرکدام از دوستان ما آن‌قدر از این عیب‌ها دارند که برای آن‌که همچنان دوستشان بداریم باید بناچار با اندیشیدن به استعداد، خوبی، مهربانی‌شان خود را تسکین دهیم، یا این‌که همۀ حُسن‌نیتمان را به‌کار بگیریم و به‌ روی خود نیاوریم که چنان عیب‌هایی دارند. اما بدبختانه، پافشاری خوشدلانهٔ ما در چشم‌پوشی از عیب دوستمان را پافشاری خود او در ادامۀ آن خنثی می‌کند، زیرا عیب خود را نمی‌بیند و می‌پندارد که از چشم دیگران نیز پنهان است. از آنجا که احتمال بدآمد دیگران از ما به‌ویژه از آنجا می‌آید که به‌آسانی نمی‌دانیم چه چیزمان به چشم می‌آید و چه چیز نه، از سر احتیاط هم که شده باشد نباید هیچگاه از خود سخن بگوییم، چه می‌توان مطمئن بود که در این‌باره هرگز نظر خود ما با دیگران همخوانی ندارد. همچنان که از پی بردن به زندگی واقعی دیگران، به دنیای واقعیِ نهان در پس دنیای ظاهر، به همان اندازه شگفت‌زده می‌شویم که از دیدن خانه‌ای در ظاهر عادی، اما در درون پر از گنجینه، اهرم قفل‌شکن یا جنازه، به همین‌سان در شگفت می‌شویم اگر با شنیدن آنچه در پشت سرمان می‌گویند، به‌جای تصویری که بر پایهٔ گفته‌های دیگران از خود ساخته‌ایم، به تصویر کاملاً متفاوتی پی ببریم که از ما و زندگی‌مان در درون خود داشته‌اند. از این‌رو می‌توان مطمئن بود که هربار که از خودمان حرفی زده‌ایم، گفته‌های بی‌آزار و احتیاط‌آمیزمان (که دیگران با ادبِ نمایان و با تأیید ریاکارانه گوش کرده‌اند) موضوع تلخ‌ترین یا خنده‌دارترین تفسیرها شده که در هر حال به نفع ما نبوده است. کمتر خطری که در کار است این است که با نمایاندن ناهماهنگی میان گفته‌هایمان و برداشتی که از خودمان داریم، دیگران را بیازاریم، ناهماهنگی‌ای که معمولاً گفته‌های آدم‌ها دربارهٔ خودشان را همان‌گونه خنده‌آور می‌کند که زمزمهٔ موسیقی دوستان قلابی که لازم می‌دانند قطعه‌ای را که دوست می‌دارند بخوانند و برای جبران زمزمهٔ بدآهنگشان حرکاتی به چهرهٔ خود می‌دهند و حالت ستایش‌آمیزی به خود می‌گیرند که آنچه می‌خوانند توجیهش نمی‌کند.

#در_سایه_دوشیزگان_شکوفا
#در_جستجوی_زمان_از_دست_رفته
#مارسل_پروست / مهدی سحابی

@abooklover

BY تا روشنایی بنویس!


Share with your friend now:
tgoop.com/abooklover/4772

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Members can post their voice notes of themselves screaming. Interestingly, the group doesn’t allow to post anything else which might lead to an instant ban. As of now, there are more than 330 members in the group. In the next window, choose the type of your channel. If you want your channel to be public, you need to develop a link for it. In the screenshot below, it’s ”/catmarketing.” If your selected link is unavailable, you’ll need to suggest another option. 4How to customize a Telegram channel? How to Create a Private or Public Channel on Telegram? The best encrypted messaging apps
from us


Telegram تا روشنایی بنویس!
FROM American