tgoop.com/acedeea/28
Last Update:
✅ کلمات دیگری هستند با پسوند -logy که در ترجمهشان به فارسی تقریباً هیچگاه پسوند ـشناسی ظاهر نمیشود و اشتباهی هم پیش نمیآید. مانند anthology (گلچین) eulogy (مدح)، hagiology (اخبار اولیا، سرگذشت قدیسان)، necrology (سیاهۀ اموات، آگهی ترحیم)، tautology (همانگویی)، trilogy (سهگانه، گروهی مرکب از سه چیز) و کلمات دیگری که با اعداد به علاوۀ پسوندِ -logy ساخته میشوند مثل tetralogy (چهارگانه) و pentalogy (پنجگانه).
ولی دستۀ سوم کلماتی هستند که علاوه بر اینکه یک معنا با پسوندِ ـشناسی دارند، معنای مرتبط اما کاملاً متمایزی دارند که معمولاً نادیده گرفته میشود. از کلمات این دسته به اینها میتوان اشاره کرد:
🔴 methodology:
این کلمه علاوه بر اینکه به معنای «مطالعه در اصول و روشهای تحقیق» است، معنای دیگری هم دارد که از قضا در انگلیسی در اکثر موارد به همین معنی به کار میرود و فرهنگهای انگلیسیبهانگلیسی نیز همین معنا را به عنوان معنای اول، یا گاهی حتی یگانه معنای این کلمه ذکر کردهاند: «مجموعۀ اصول و قواعد و روشهایی که در حوزۀ پژوهشی به کار گرفته میشود». بنابراین به نظرم در بسیاری از موارد در فارسی «روشها» یا «مجموعۀ روشها» ترجمۀ درستتری است برای متدولوژی. (و از جمله در پایاننامهها، که رسم است فصل دوم را به «روششناسی!» اختصاص میدهند. ولی کسی آنجا دربارۀ توجیه معرفتشناسانۀ استدلال استقرایی یا فلان قاعدۀ آماری بحث نمیکند، بلکه گزارشی میدهد از «مجموعۀ روشهایی» که به کار گرفته و چگونگی استفاده از آنها.)
🔴 biology:
این کلمه به جز اینکه به معنای «مطالعۀ اِشکال حیات» یا «زیستشناسی» است، دو معنای دیگر هم دارد. یکی به معنای «مجموعۀ گیاهان و جانوران یک ناحیه» است، مثلاً در این عبارت «the biology of Persian gulf»، و دیگری به معنای «فیزیولوژی و رفتار و دیگر خصوصیاتِ یک ارگانیسم یا ردهای از رگانیسمها».
. (کلمۀ zoology نیز دقیقاً همین وضع دارد. هم به معنای «جانورشناسی» است هم به معنای «حیات جانوریِ یک منطقه یا دورۀ خاص».)
🔴 psychology:
این کلمه به جز «مطالعۀ علمی ذهن بشر و کارکردهایش» به معنای «مجموعۀ خصوصیات ذهنی یا روانیِ یک شخص یا گروه» هم هست. البته به گمانم بر اثر کثرت استعمال، «روانشناسی» به این معنای دوم هم در فارسی تا حدودی جا افتاده است و در متنهای تألیفی و غیرترجمهای هم میبینیم که «روانشناسی» به معنای «مجموعۀ ویژگیهای روانی» به کار میرود. برای نمونه، صادق زیباکلام در کتابش با عنوان رضا شاه در بخش با عنوان «روانشناسیِ رضاشاه» دربارۀ خصوصیات و ویژگیها روانیِ رضاشاه بحث میکند.
🔴 mythology:
این کلمه به جز «مطالعۀ اسطورهها» به معنای «مجموعۀ اسطورهها، بهویژه اسطورههای متعلق به یک سنت دینی یا فرهنگی خاص» نیز هست، و از قضا فرهنگ آکسفرد این معنای دوم را در مقام معنای اول ذکر است.
🔴 theology:
هم به معنای «شناخت ماهیت خداوند و باورها دینی» است (الهیات، یزدانشناسی)، و هم به معنای «مجموعهای نظاممند از باورهای دینی».
🔴 pathology:
معنای اول این کلمه «مطالعۀ علل و آثار بیماریها، آسیبشناسی» است. ولی هم به معنای «رفتارِ نوعیِ یک بیماریِ خاص» است، هم به معنای خود بیماری. مثلاً در این جمله: « CT scans help radiologists diagnose pathologies such as cancer.».
🔴 chronology:
هم به معنای «مطالعۀ سوابق تاریخ برای مشخص کردن زمان وقوع رویدادها» است هم به معنای «فهرستی از رویدادها به ترتیب زمانی».
🔴 morphology:
این کلمه به جز «مطالعۀ ریخت و شکلِ چیزها» به معنای «یک ریخت یا شکل یا ساختارِ خاص» نیز هست.
🔴 toxicology:
هم به معنای «سمشناسی» است هم به معنای «انواع و میزان مواد سمّیِ موجود در بدن شخص».
✅ شاید رجوع به اصل یونانی این پسوند قدری رفع ابهام کند. کلمۀ یونانیِ λόγος علاوه بر اینکه معنای «دانش» و «شناخت» دارد به معنای «داستان» یا «شرح» نیز هست و فعلِ λέγω علاوه بر «گفتن» به معنای «گرد آوردن» و «چیدن» و «مرتب کردن» نیز هست، چنانکه مثلاً کلمۀ anthology مأخود است از فعلِ یونانیِ ἀνθολογέω یعنی «گُل میچینم» که خود مرکب است از ἄνθος به معنای «گُل» به علاوۀ فعلِ λέγω به معنای «چیدن». (برای توضیحات دقیقترِ ریشهشناسانه به این مدخل ویکیپدیا و این مدخل ویکیشنری مراجعه کنید).
@acedeea
BY آکهدیا
Share with your friend now:
tgoop.com/acedeea/28