tgoop.com/agarpub/182
Last Update:
ناصرالدین صاحبالزمانیِ روانشناس، در سلسلهمقالاتی با عنوان «پژوهشی دربارهی مسائل جوانان ایران» که در سال ۱۳۴۲ منتشر شد، ضمن اشاره به میل «خودنمایی» در میان جوانان، از نوعی خودنمایی منفی نیز ابراز نگرانی میکند که در آن شخص از طریق گوشهگیری و بیزاری ظاهری به خودنمایی مبادرت میورزد. به باور صاحبالزمانی، چنین شکل انحرافیای از خودنمایی در «بوف کور» صادق هدایت رؤیتپذیر است؛ روحیهای که سرانجام او را وادار به خودکشی میکند. به این ترتیب، خودکشی هدایت در منطقی بازنمایی میشود که سخن روانکاو، با تجسس و باریک شدن در لحظهلحظهی زندگی او، میتوانست معمای خودکشی او را هر بار از زاویهای و در نسبت با یکی از بیماریهای روان از نو بازسازی کند. شاید بتوان خطر کرد و گفت این هدایت نبود که سهمی از انواع بیماریهای روان داشت، بلکه این روانکاوی بود که خود را با توسل به زندگی او مرور میکرد و نمایش میداد؛ نمایشی که در آن هیچ بخشی از زندگی او نباید از نظر دور می ماند؛ باید تجسسی دقیق و همهجانبه با توسل به نگاه باریک روانشناس و روانکاو صورت میگرفت؛ هیچ دقیقهای از زندگی او نباید فوت میشد؛ باید او را ذرهذره از هر جا حتی از خلال اذهان و افکار جمع کرد و با وصلهکردنش از نو آفرید؛ آفریدنِ صادق هدایتی دیگر، نه چون نویسندهای حساس، بلکه چون منحرفی خطرناک!
۱۳۴۸: سخنی پيرامون انقلاب ۵۷ از گذرگاه ادبيات | سیامک مهاجری | چاپ دوم ۱۴۰۲، شمیز، رقعی، ۱۷۶ صفحه، ۱۸۰۰۰۰ تومان، #باکتاب.
@agarpub
BY نشر اگر
Share with your friend now:
tgoop.com/agarpub/182