tgoop.com/agarpub/187
Last Update:
کاترین موقع خرید کردن به رابطهی جنسی فکر میکرد، نه از نوع شهوانی، از نوع علمی. به این نتیجه رسیده بود که حاملگی آدم را در تمام موقعیتهای اجتماعی از قیدوبندهای تمایلات جنسی رها میکند.کاترین میدانست که جوان و نسبتاً زیبا بود و با وجود این به نظر نمیرسید دیگر برای مردها جذابیتی داشته باشد. از لاسزدن با او دست برداشته بودند و در عوض به او کمک میکردند. اوایل برای هیجانِ گهگاهی لاس خشکه دلش تنگ میشد؛ ولی خیلی زود ازخودگذشتگی باز کردن دری یا واگذار کردن جای نشستن در اتاق انتظار مطب پزشک را غنیمت میشمرد و از آن استقبال میکرد. زنها هم مهربانتر شده بودند. زودتر میخندیدند و بیشتر ملاحظهی کمر، پاها و مثانهی او را میکردند. انگار شکم ورمکردهاش بالون کوچکی بود که به او بسته بودند و مدرکی بود بر این واقعیت که کاترین برای مدت زمانی طولانی به اندازهی نیازش رابطهی جنسی داشته و حالا بیشتر خواهری بود که باید ازش مراقبت میکردند تا این که بخواهند با او رقابت کنند. رابطهی جنسی دود شده و به هوا رفته بود و کاترین از دنیایی مهربانتر که باقیماندهاش بود، لذت میبرد.
جنون | بلیندا باوئر | ترجمهی سام حاجیانی | چاپ اول ۱۴۰۲، شمیز، رقعی، ۳۷۲ صفحه، ۳۴۰۰۰۰ تومان، #باکتاب.
@agarpub
BY نشر اگر
Share with your friend now:
tgoop.com/agarpub/187