tgoop.com/agarpub/231
Last Update:
آخوندزاده که با تاریخ آشنایی کامل دارد و هویت تاریخی زادگاه مادریاش جزء دغدغههای دائمی او به شمار میرود، بهخوبی میداند که ایرانیان طی قرون دوم تا پنجم هجری، پیشگامان علم و تمدن بودهاند و پس از مواجهه با حملهی مغولها و ویرانیهای پس از آن وارد دورهی انحطاط و عقبماندگی میشوند؛ عصر خردگرایی ایرانیان به پایان میرسد و دورهی خردگریزی و خردستیزی آغاز میشود؛ علوم عقلی منزوی شده و اندیشهی معتزلی به فراموشی سپرده میشود؛ تفکر اشعری، تفکر رایج و رسمی کشور گشته و این وضعیت طی قرنهای بعد به مراتب بیشتر میگردد واضح است که طی قرنهایی که ایرانیان با اندیشهورزی و علمآموزی قهر بودند بستر آمادهای برای پیدایش و گسترش خرافات فراهم میآید و به مرور خرافات به جزئی جداییناپذیر از زندگی مردم، از حاکمان گرفته تا رعایای ساکن در روستاهای کوچک تبدیل میشود و نقشی پررنگ در حیات اجتماعی مردم این سرزمین پیدا میکند.
این وضعیت در پایان دورهی صفویه چنان بود که وقتی شاه سلطان حسین صفوی با حمله افغانها روبهرو میشود به جای تدبیر نظامی به خرافات پناه برده و کشور را دودستی تقديم متجاوزان مینماید. وقتی محمود افغان به چهار فرسخی اصفهان پایتخت صفویه میرسد، فتحعلی خان قاجار شاه سلطان حسین را متقاعد میکند که از پیرزنی در استرآباد شنیده است که اگر دو پاچۀ بز را با ۳۲۵ دانه نخود پخته و دوشیزهای باکره ۱۲۰۰ بار لا اله الا الله بخواند و بر آن فوت کند، سپاهیانی که با آن خوراک اطعام شوند، از نظرها ناپدید خواهند شد و بر دشمن غلبه خواهند یافت.
پدران بنیانگذار ایران جدید: میرزا فتحعلی آخوندزاده، طلایهدار مدرنیسم سیاسی در ایران | بهکوشش فرهاد سلیماننژاد، #ویژه
@agarpub
BY نشر اگر

Share with your friend now:
tgoop.com/agarpub/231