tgoop.com/alefbalib/5399
Last Update:
#پرونده_موضوعی
📂دین و آیین زروانی
ادیان در تاریخ
روشن نیست که آیین زروان دین ایرانی ماقبل اسلامی و مستقل از دین زرتشت و از جهاتی رقیب آن است، یا اندیشه رایج فلسفی و دینی است که درون خود دین زرتشت رشد و تحول یافته است. این فرض دوم احتمالا درست است، اما چند عامل به هواخواهی از فرض اول سنگ راه آن است. در هر حال، آیین زروان را نمیتوان بدعتگذاری زرتشتی به شمار آورد، چون بنا به فرض، در بخش پربار تاریخش، از حکومت اشکانیان تا امپراتوری ساسانی، گویا شکل خاصی از دین زرتشت را داشته است. نام این دین برگرفته از نام پهلوی یک ایزد، زروان است. زمان در مرکز اندیشه زروانی و نیز پهلوان اساطیر این کیش، که چند بخش مهم آن باقی مانده است، قرار دارد. اوستا، مجموعه متون دینی دین زرتشت، تأکید اندکی بر زروان دارد و به ندرت به او اشاره میکند. در حقیقت، یک بار به «راهی که زروان ساخت» اشاره میکند؛ راهی که هر که نیک است یا بد باید آن را برود (وندیداد 19:29). در بخش دیگر این متن میان زروان اکرنه، به معنی «زمان نامحدود» یا «زمان بی کرانه» نیز میخوانند.
ما دانش خود را در باب اسطوره زروان، وامدار نویسندگان مسیحی هستیم؛ از ارمنیها، اذنیک اهل کلب و الیشه وارداپت، و از سریانیها، تئودور بارکونایی و یوحنان بار پنکایه. احتمالا منابع اینان با منابع تئودور اهل موپسوستیا یکی است. اما این را با اطمینان نمیتوان گفت. بر اساس این اسطوره، زروان پدر دوقلوها، (یکی) اورمیزد است. اولی، زاده نیازی بود که زروان در طول هزار سال برای داشتن پسری، که آسمان و زمین را پدید میآورد، به جا آورد؛ دومی، زاده شک در تأثیر این نیاز بود که به وقت به جا آوردن آیین قربانی بر جان زروان افتاد.
چون او پیش از به دنیا آمدن آنان معین کرده بود که نخستین کسی که روشنایی روز را ببیند فرمانروا خواهد شد؛ زروان مجبور شد که به نخست زاد، یعنی اهرمن («تیره و بدبو»)، نشان فرمانروایی را بدهد، اما شهریاری او را به نه هزار سال (زمان معین) محدود کرد. در پایان این زمان، اورمیزد («تابنده و خوش بو»)، پسری که زروان برای او نیاز برده بود، قدرت مطلق را در اختیار می گیرد.
این اسطوره شامل چند عنصر باستانی است؛ محض نمونه، مفهوم قربانی بازتاب مستقیم یک میراث هند و ایرانی است. مفهوم خدایان مخالف، اورمزد و اهریمن (که در آثار برجستگان یونانی همچون ارسطو، اودمیس از رودز، و پلوتارک به آن اشاره شده است) به مثابه قطبهای مقارن یک ترکیب دویی، به دوران ساسانی (قرن سوم تا هفتم میلادی) باز نمیگردد؛ رد آن را باید در دوران هخامنشی (قرن ششم تا چهارم پیش از میلاد) گرفت. باید نوع خاصی از ثنویت را در آیین زروان بیابیم؛ ثنویتی که با شکل اصلی زرتشت (زرثوشتره) را در مقابل روح بدکار (انگره مینو) نشاند، و بالادست اینان اهوره مزدا، خدای «پدر»، را قرار داد، فرق دارد.
اما پیروان زروان، اورمزد و اهریمن را دو برادر دوقلو، پسران زروان، خواندند و با این کار آموزه اصلی زرتشت را که می پنداشت خیر و شر کاملا از یکدیگر جدا است، تغییر دادند. مسئله زروان (یکی از مسائلی که دانشمندان ادیان ایرانی باستان را به خصوص در پژوهش عناصر آیین زروان در آثار پهلوی به شدت گرفتار کرده است) شاید به منزله تحولی تاریخی قلمداد شود که در طول دوره هخامنشی، در اثر تماس میان ثنویت اصلی زرتشتی و تأثیرات بابلی که اندیشهها و باورهای یک دین اخترانی به شدت در آن نفوذ کرده بود، به وجود آمد. مفهوم قانون کلی که حاکم بر انسان و ستارگان است و در طول هزاره اول پیش از میلاد نیرومندتر از هر زمان دیگر بالیدن گرفت، مؤید پدیده چند خدایی در دوره هلنیستی است. (برای مطالعه ادامه مطلب به اینجا مراجعه کنید، و مطالعه بیشتر اینجا )
#ادیان
#ادیان_آریایی
#آیین_زروانی
🔰کتابخانه مجازی الفبا
🔰کانال تلگرام الفبا
BY کتابخانه مجازی الفبا
Share with your friend now:
tgoop.com/alefbalib/5399