tgoop.com/alisafaripoems/810
Create:
Last Update:
Last Update:
دیدمش دیوانگی از چشم هایش پا گرفت
پلک زد، جنگ میان عقل و دل بالا گرفت
عشق را در چشم های او نفس می شد کشید
آه اما زودتر در سینه من جا گرفت
گفتم از پیکار ها گاهی غنیمت می برند
قبل رفتن لحظه ای لبخند زد، دل را گرفت
عشق و پایان و غمش را بهتر از من می شناخت
انتقام دیگران را از من رسوا گرفت
زندگی هر چیز که دلخوش به آن بودیم را
یا به چشم ما نشان هرگز ندادش یا گرفت
بعد از عمری یک نفر آمد که می فهمیدمش
آن هم از دست خدا در رفته بود، اما گرفت
قسمت درمانده ای از جان ما را عشق برد
قسمت جا مانده اش را نیز صبر از ما گرفت
#علی_صفری
@alisafaripoems
https://www.instagram.com/alisafariofficial
BY اشعار علی صفری
Share with your friend now:
tgoop.com/alisafaripoems/810