tgoop.com/alisafaripoems/813
Create:
Last Update:
Last Update:
من ابرهای بی شماری در گلو دارم
مغرورم آنقدری که بغضم را نمی بارم
گفتند دلگیری چرا، گفتم نمی دانم
آه ای نمی دانم ترینم! دوستت دارم
ناگفته ها در سینه روی هم تلنبارند
حرفش که می افتد به یک لبخند ناچارم
از هر چه می ترسیدم آخر بر سرم آمد
از عشق می ترسم تو را شاید به دست آرم
هر شب خدایم را به چشمان تو می بازم
باید خدایم را به چشمان تو بسپارم
چشم تو را وقتی که دیدم زیر لب گفتم
روزی به این دیوانه خانه می کشد کارم
تا چشم هایت اشتباه خوب من باشند
من دست از این اشتباهم برنمی دارم
جان کندنم دور از تو نامش زنده مانی بود
من زندگانی را از آغوشت طلبکارم
یک روز می بارم کنارت رنج هایم را
من ابرهای بی شماری در گلو دارم
#علی_صفری
@AliSafariPoems
اینستاگرام:
https://www.instagram.com/alisafariofficial
BY اشعار علی صفری
Share with your friend now:
tgoop.com/alisafaripoems/813