tgoop.com/alitayefi1/4928
Last Update:
شروین و هراری و چندین پرسش بیپاسخ! ۱
علی طایفی
شروین وکیلی یکی از کوشاترین علاقمندان به علوم بینرشتهای است که چه بسا یکی از ملزومات رشد علوم بویژه اجتماعی نیز همین است. اگر بخواهم در وصف اهتمام فراگیر او بنویسم باید گفت او از رشته زیستشناسی تا روانشناسی و از تاریخ تا علوم اجتماعی تحقیق و تحریر داشته است. صرف وقت بسیار و کوششگری او بعنوان کنشگر فعال مراکز علمی و پژوهشی در کشور قابل توجه و شایان تحسین و تقدیر است.
او در همین سن جوانسالی خود دهها کتاب تالیف کرده است که حتی در حوزه ادبیات و رماننویسی نیز دستی به قلم برده است. در اینجا قصد دیگری جز نقدی بر برخی از زوایای دیدمانی او ندارم که بطور مشخص محصول دیدن ویدیوی او درباره جنگ آخرالزمان است. در این مجموعه سخنرانی او چندین نگته است که محل نقد و رد است که همزمان با برخی کنارنویسیها بدان میپردازم:
شروین در جایی از سخنان خود و در مقاله دیگری در نقد تاریخنگاری به کتاب هراری بنام انسان هوشمند اشاره کرده و مدعی است که «هراری یک قصهای در مورد تاریخ جهان به شما میگوید که ایران در آن نیست و کلا کتمان شده است…». من نمیدانم آیا ایشان نسخه ترجمه شده را خواندهاند یا انگلیسی را ولی نگاهی فقط به نمایه این کتاب به زبان اصلی نشان میدهد که هراری دهها بار از ایران، پرشیا، کوروش و خلیجفارس نام برده و با استناد بدان تحلیل خود را ادامه داده است.
شروین در جای دیگری میگوید هراری در مورد «جنسیت، زنانگی، قدرت و مرد سالاری یک صحبتهایی میکند که احتمالا از اینجا برمیخیزد که او همجنسگرا بوده و شوهر دارد و در سال ۲۰۰۰ در کانادا بطور رسمی با یک آقایی ازدواج کرده و در سخنرانیهایش هم گاهی میگفت شوهرم». این رویکرد و بزرگنمایی آن بشدت نامرتبط با تحلیل رویکرد تاریخی یک نویسنده است. اصلا مهم نیست که کسی چه رابطه جنسی با چه کسی دارد بخصوص وقتی که بحث تاریخنگاری و تحلیل و تالیف به میان میآید.
در واقع هیچکس تا کنون از آثار مورخان بیشماری از هرودت و طبری و راسل تا دورانت، راوندی یا کسروی و .. بخاطر ناهمجنسگرا یا هتروسکسویل بودن آنان و اینکه شوهر چه کسی هستند نقد و نقلی نکرده است. به بیان دیگر گرایش جنسی مورخ یا متفکری به رابطه جنسی و نحوه رابطه فرد در بستر او ارتباط منطقی و عقلانی ندارد. این پارادایم شامل شخص شروین نیز هست و کسی نمیگوید که شروین، شوهر یا دوستپسری است که هترو یا ناهمجنگسراست و باید در مطالعه آثار او احتیاط کرد.
او در جای دیگری از نقد خود مینویسد: « باید حواسمون بهش باشه که این آدم داره این حرفارو میزنه یک گرایش خیلی روشنی به سوسیالیسم داره یک جاهایی خیلی افراطی ولی غیرعادی هست مثلا نمونه بارزش اینکه تو کمون داره زندگی میکنه، خب کمونیستی بود در واقع.» آیا در تاریخ نمیتوان به استناد مکاتب تاریخنگاری و تاریخیگری به تحلیل نشست؟ حتی اگر هراری سوسیالیست یا چپ مارکسیست باشد که نیست چه اشکالی دارد که از نظر ماتریالیزم تاریخی به روایت و بازنگاری و بازنگری وقایع تاریخی بپردازد؟ آیا نگرش سیستمی مورد تاکید شخص شروین، دلیل محکمی بر تشکیک در تحلیلهای تاریخی اوست؟
ادامه دارد
سنجشگری مسایل اجتماعی ایران
https://www.tgoop.com/alitayefi1
BY علی طایفی (سنجشگری مسايل اجتماعی ايران)

Share with your friend now:
tgoop.com/alitayefi1/4928