tgoop.com/amirnormohamadi1976/59454
Last Update:
بامداد دوشنبه (مهشید آریایی) دوستان عزیزم به نیکی و شادی
هدیه امروز حافظ شیرین سخن به شما مهربانان
دیوان حافظ غزل شماره ۱۳۵
🍃🍏❤️🍏🍃🍏🎼🍏🍃🍏❤️🍏🍃
چو باد عزم سر کوی یار خواهم کرد
نفس به بوی خوشش مشکبار خواهم کرد
به هرزه بی می و معشوق عمر میگذرد
بطالتم بس از امروز کار خواهم کرد
هر آبروی که اندوختم ز دانش و دین
نثار خاک ره آن نگار خواهم کرد
چو شمع صبحدمم شد ز مهر او روشن
که عمر در سر این کار و بار خواهم کرد
به یاد چشم تو خود را خراب خواهم ساخت
بنای عهد قدیم استوار خواهم کرد
صبا کجاست که این جان خون گرفته چو گل
فدای نکهت گیسوی یار خواهم کرد
نفاق و زرق نبخشد صفای دل حافظ
طریق رندی و عشق اختیار خواهم کرد
معنی لغات غزل:
به هرزه : به بطالت، بیهودگی ، بی فایده ، به تباهی.
بطالت : بیکاری ، کاهلی ، معطلی ، باز ماندن از عمل و کار ، تن آسایی.
شمع صبحدم : کنایه از خورشید، شمع سحرگاهان که آخرین رمق حیات خود را از دست می نهد.
کار وبار: کار +بار ( اتباع) کار.
خراب: ویران ، مرحله چهارم مستی : ۱. سرخوش ۲.تر دماغ ۳. سیه مست ۴. خراب.
جان خود گرفته: جانی که زمان کشتن آن فرارسیده ، جان قربانی شدنی.
نکهت: بوی خوش.
نفاق : دورویی.
زرق: ریا کاری و تزویر.
https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976
BY علوم وفنون ادبی

Share with your friend now:
tgoop.com/amirnormohamadi1976/59454