tgoop.com/amirnormohamadi1976/60423
Last Update:
#نکته_های_آرایه_ی_ی
#تزاحم_خیال
✳️ دانستیم مخاطب شعر ، با دریافت تصویر ، آن را در ذهن خویش مجسم می کند و هر قدر در این تجسم موفق باشد ، بهرۀ بیشتری آز آن خواهد برد . اما قدرت ذهنی انسان در احضار اشیا ء محدود است ، یعنی ما در آن واحد نمی توانیم چیزهای بسیاری را در ذهن باز سازی کنیم . بنابر این انتظار می رود که میزان تراکم تصویر در یک شعر ، در حد معقولی باشد . اگر آنها چنان متراکم باشند که مزاحم یکدیگر شوند ، تأثیر جمعی شان به نحو قابل ملاحظه ای کاهش می یابد . این بیت بیدل را ببینید :
شعلۀ ادراک ، خاکستر کلاه افتاده است
نیست غیر از بال قمری پنبۀ مینای سرو
در اولین نظر ، این تصویر ها را می توان یافت :
تشبیه ادراک به شعله
تشبیه خاکستر به کلاه
تشبیه سرو به مینای شراب
تشبیه بال قمری به پنبۀ سر مینا ( یا در حقیقت در پوش پنبه ای آن ) و با نظری دقیق تر ، در می یابیم که این دو مصراع ، مدعا مثل پدید آورده اند و در عمل شاعر دو تشبیه دیگر هم انجام داده است :
تشبیه بال قمری به خاکستر
تشبیه شراب به آتش
❇️ شاعر در مصراع نخست ، یک مدعا را بیان می کند ؛« شعلۀ ادراک ، در نهایت به خاکستر می رسد یعنی نهایت ادراکهای ما ، نادانی است . » و در مصراع دوم ، برای این مدعا ، مثلی می آورد « همان گونه که بال قمری ُ پنبه ای می شود برای مینای شراب - که همان سرو باشد - وآن را از جوشش باز می دارد » خلاصه این که « همان گونه که پنبه ُ مانع جوشش و بیرون ریختن شراب از شیشه می شود ُ شعلۀ ادراک نیز در نهایت به خاکستر خواهد رسید . » قرینۀ شاعر برای اثبات این مدعا ، تشابه رنگ آتش و شراب از یک سو و خاکستر و پنبه از سوی دیگر است .
◀️ گنجاندن شش تشبیه و یک مدعا مثل در یک بیت ، واقعآ کار استادانه است اما البته مخاطب نگون بخت هم ناچار خواهد بود به همان مایه استادی به خرج دهد تا تصویر را دریابد و بالا تر از دریافت ، در ذهن مجسم کند . می توان گفت شعر در این جا به تزاحم خیال دچار شده است . کافی است همان تصویر هفتگانه را با این تصویر نسبتآ ساده ولی زیبا و حیرت انگیز از همان شاعر مقایسه کنیم :
بهار ، نامۀ یاران رفته می آرد
گلی که واکند آغوش ، در برش گیرید
این یک تشبیه گسترده است یعنی در کل بیت ، یک تشبیه انجام شده :
« گل ، نامه ای است که در فصل بهار ، یاران رفته را از زیر خاک به ما می فرستند . » و این هم زیباست ُ هم پر تأثیر .
◀️ از بزرگترین خطر ها برای شاعر همین است که بپندارد قوت خیالش را فقط تعداد تصویر های شعرش تعیین می کند . از این خطر ناک تر ، این است که او بکوشد به کمک تراکم تصویر ها ، تخیلش را عمیق تر جلوه بدهد درست همانند کسی که با گل آلود کردن آب یک برکه ، آن را عمیق تر می نمایاند . براستی اگر فراخ تمیمی در این پاره شعرش همانند نیما یوشیج و بعضی دیگران ، به ساختن یک تصویر شفاف و زنده بسنده کرده بود ،بهتر نبود ؟
در بی گزند این شب آرام
انسان غریو دوستی اش را
پر می گشاید در باغ روزها :
- در کاخ روز ها
کز دود شمعهای گلچین یأس
خورشید های زنده نفس می برید سرد
https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976
BY علوم وفنون ادبی
Share with your friend now:
tgoop.com/amirnormohamadi1976/60423