tgoop.com/amirnormohamadi1976/60428
Last Update:
شرح غزل شماره ۱۷۰
وزن غزل : متفعلن فاعلات مفتعلن فاعلن
بحر غزل: منسرح مثمن مطوي موقوف مكشوف
*
در بيشتر نسخه ها ، در مطلع اين غزل به جاي ( حافظ ) كلمه( زاهد) و در مقطع آن به جاي ( بارگه كبريا) (بزمگه پادشا) يا (بارگه پادشا) ضبط شده است . در واقع مي توان گفت اگر كلمه صحيح حافظ با (زاهد) عوض نمي شد هرگز لزومي نداشت كه بار گه كبريا هم به بزمگه پادشاه تغييريابد.
به عبارت ديگر عدم درك صحيح نظريه عرفاني شاعر سبب شده كه بعضي از كاتبين در گذشته در برگشت ضمير به كار رفته در ابيات اين غزل دچار توهم و در نتيجه از مقصود نهايي شاعر دور بمانند.
توضيح بيشتر اينكه در اين غزل حافظ شخص خود را مثال مي زند و خويشتن را در ابتداي امر به صورت يك صوفي گوشه گير متعبد و خلوت نشين كه از همه مناهي بريده معرفي مي كند كه حسن و جمال يك محبوب ایام جوانی او دو باره در دلش وسوسه ایجاد کرده ودر نتیجه حسن وجمال یک مغ بچه ساقي ميخانه يي پاي عشق او را به ميخانه باز کرده واو را یک متعصب خم شکن بیش نبوده بر سر عقل ومعرفت آورده و چشم بينش و ديده جهان بين او را باز كرده به طوري كه دل او دلدار خويش را باز يافته و جان او به محبوب خويش پيوسته و در نتيجه منزلگاه او به منزله آستان با عظمت الهي در آمده و حاليا جايگاه او در بارگاه شاهِ جهان يعني مقام كبريايي خداوند قرار دارد.
معاني ابيات پيش گفته شد اين غزل به نحوي است كه با قرائت آن مي توان به طور وضوح به نظريه عرفاني حافظ دست يافت.
https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976
BY علوم وفنون ادبی
Share with your friend now:
tgoop.com/amirnormohamadi1976/60428