tgoop.com/amirnormohamadi1976/60455
Last Update:
ماساژ یا ورزمان؟
🔸کلمۀ massage را از فرانسه آوردهایم، متشکل از mass و age. جزء اول این کلمه یعنی mass به احتمال زیاد از «مسحِ» عربی گرفته شده و age نیز پسوند مصدرساز است و در کلماتی مانند پمپاژ، شانتاژ و... دیده میشود.
🔸فرهنگستان سوم برای ماساژ معادل «ورزمان» را ساخته: ورز+مان. «ورزیدن» گاهی به معنای حاصلکردن و کسبکردن است، مانند «ورزش»؛ گاهی به معنای کارکردن و انجامدادن است، مانند جزء همکرد در «عشق ورزیدن»؛ و گاهی به معنای کشاورزی و زراعت کردن، مانند «برزگر» (بزر و ورز صورتهای مختلف یک فعل هستند. برز در برزگر حضور دارد و ورز هم در کشاورز).
🔸«-مان» نیز پسوندی است با کارکردهای مختلف. در کلماتی مانند «دودمان و کشتمان» معنای جا و مکان میدهد؛ در کلماتی مانند «پژمان و پشیمان و شادمان و قهرمان» معنای منش و اندیشه میدهد؛ گاهی به ستاک حال اضافه میشود و اسم معنی میسازد، مانند «زایمان و سازمان»؛ گاهی به ستاک گذشته اضافه میشود و اسم معنی میسازد، مانند «دوختمان»؛ گاهی به ستاک گذشته اضافه میشود و اسم ذات میسازد، مانند «ساختمان»؛ و گاه نیز پسوندی است که به آخر نامِ مکانها اضافه میشود، مانند «اورامان و فریمان».
🔸ورزمان کلمۀ درست و خوشساختی است و فرهنگستان با آن ترکیبات دیگری نیز همچون «ورزماندرمانی، ورزمان قلبی، ورزمان لثه و...» ساخته، اما آیا ورزمان معادل موفقی برای ماساژ محسوب میشود؟ وقتی این کلمه را در گوگل سرچ میکنیم به «آموزشگاه ماساژ ورزمان» برمیخوریم. یعنی مدیر یا مدیرانی کلمۀ ورزمان را برای نام آموزشگاه ماساژشان انتخاب کردهاند. شاید دلیل نامگذاریشان پسوند «-مان» بوده که برایشان تداعیِ اسم مکان کرده. اگر ورزمان را بپذیریم، بهجای «ماساژ دادن» و تصریفاتش باید بگوییم «ورزمان دادن». در این صورت، بهجای «ماساژش داد»، باید بگوییم «ورزمانش داد». به نظر میرسد تصریفاتِ ورزمان دادن در زبان عمومی کمی ثقیل باشد.
🔸شاید در جوابِ اشکالاتی از این دست گفته شود: مگر نه اینکه زبان عمومی و زبان تخصصی با هم تفاوت دارند؟ پس چه اشکالی دارد که ورزمان در زبان تخصصی استفاده شود و ماساژ در زبان عمومی؟ مگر نه اینکه دربارۀ تاجواره نیز همین را نوشته بودی؟ (به فرستۀ «نقدی بر نقدهای فرهنگستان» رجوع کنید.) در جواب میگویم این در صورتی بود که شبکۀ مفاهیم و استانداردسازی بین واژههای علوم به هم نخورد. ماساژ لغتی است که هم در زبان علم کاربرد دارد هم در زبان عمومی. واژۀ فرنگیاش هم یکی است، اما تاجواره لغتی بود در زبان تخصصی که لغتی هم در زبان عمومی داشت.
🔸اگر بهمسامحه از این اشکال هم بگذریم، باز مشکل دیگری وجود دارد و آن میزان اشتقاقگیری از این واژه است. مثلاً برای ماساژور چه واژهای بگوییم؟ آیا برای مشتقات دیگری که از ماساژ ساخته خواهد شد کلمۀ ورزمان جواب میدهد؟ و اگر شفافیت و تیرگی را هم در نظر بگیریم، مثلاً برای hydromassage معادل آبورزمان شفافتر است یا ماساژ آبی؟
🔸شاید بهخاطر همین اشکالاتِ احتمالی بوده که فرهنگستان واژۀ ماساژ را نیز در کنارِ ورزمان پذیرفته و کاربران را مخیر کرده است. اما مخیرکردنهای اینچنینی ممکن است مصداق همان یک بام و دو هوا باشد. پیشنهاد من این است که واژۀ زیبای «ورزمان» معادلی باشد برای کلمۀ دیگری غیر از ماساژ، مثلاً در معنای اسم مکانیاش برای محلی شبیه ورزشگاه، یا در معنای اسم مصدریاش برای پدیدهای دیگر. برای massage هم یا معادل دیگری ساخته شود یا همین کلمۀ ماساژ برایش تصویب شود.
#واژگان #ریشهشناسی #ساختواژه #فرهنگستان
سجادسرگلی
https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976
BY علوم وفنون ادبی
Share with your friend now:
tgoop.com/amirnormohamadi1976/60455