Telegram Web
Gazal 171 Hafez
Modares Zadeh
فایل صوتی غزل شماره ۱۷۱
با صدای مهربانو مدرس زاده
روح غزل و رهنمود فال

🆔 https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976
Audio
فایل صوتی غزل شماره ۱۷۱
با صدای مهربانو فرزانه جمشیدی
Audio
غزل شماره#۱۷۱#حضرت حافظ

دوش از جناب آصف پیک بشارت آمد
کز حضرت سلیمان عشرت اشارت آمد.

#فاطمه_زندی
برگی از تقویم تاریخ

۱۸ دی زادروز شقایق قندهاری

(زاده  ۱۸ دی ۱۳۵۵ تهران) مترجم

کتابشناسی:
خواهر گمشده، نوشته ویویان آل‌کوک، کتاب نیستان ۱۳۷۴
خانه مرموز، نوشته جین بوکر، نشرکیانوش  ۱۳۷۸ و بعد شکوفه امیرکبیر  ۱۳۸۸
برادران رایت، کوائنتین رینولدز، نشر کیانوش ۱۳۷۸
الماس، پاشوکنی پندا، کیانوش ۱۳۷۸
قصه‌های جزیره، لوسی ماد مونت گومری (۳جلد  همکاری چیستا یثربی و نسیم سلطان زاده) انتشارات نامیرا ۱۳۷۹- ۱۳۸۲
عروسک پدر، پاتریشیا کالورت، نشر سراج ۱۳۸۰ و بعد شکوفه امیرکبیر
شهر زنبوران، تاماس کنیلی، نشر افق ۱۳۸۲
فرزندان معجزه، ژاکلین وودسون، منادی تربیت ۱۳۸۳
خانه خودمان، سینتیا کادوهاتا، نشر افق ۱۳۸۵
دستگاه موزسازی، الکساندر مک کال اسمیت، نشرچشمه (کتاب‌های ونوشه) ۱۳۸۷
دستگاه لطیفه‌گو، الکساندر مک کال اسمیت، نشرچشمه (کتاب‌های ونوشه) ۱۳۸۷
تصویرگری کتاب کودک - خلق تصویر برای کتاب، مارتین سالزبری، کانون پرورش فکری کودک و نوجوان ۱۳۸۷
راهنمای نگارش فیلمنامه سینمایی انیمیشن، ماریلین وبر، کانون پرورش فکری کودک و نوجوان ۱۳۸۸
سوفی شش ساله، دیک کینگ اسمیت، نشر پنجره ۱۳۸۸
سوفی هفت ساله، دیک کینگ اسمیت، نشرپنجره ۱۳۸۸
سوفی روی زین اسب، دیک کینگ اسمیت، نشرپنجره ۱۳۸۸
ساحل جادویی، کراکت جانسون، کتاب نیستان ۱۳۸۸
صد دست لباس، الینور استیس، کتاب نیستان ۱۳۸۹
فراری، کیت گری، کتاب نیستان در ۱۳۹۰ و انتشارات مدرسه ۱۳۹۷
سیاه دل (جلد اول رمان سه گانه) کورنلیا فونکه، کانون پرورش فکری کودک و نوجوان ۱۳۸۸
طلسم سیاه دل (جلد دوم سه‌گانه) کورنلیا فونکه، کانون پرورش فکری کودک و نوجوان ۱۳۹۳
مرگ سیاه دل (جلد سوم سه‌گانه) کورنلیا فونکه، کانون پرورش فکری کودک و نوجوان ۱۳۹۵
آیدابی و نقشه‌های او برای به اوج رساندن شادی، دوری از فاجعه و (احتمالاً) نجات جهان! کاترین هانیگان، منادی تربیت ۱۳۹۰
شیر آلن، کراکت جانسون، کتاب نیستان ۱۳۹۰
مجموعه بچه دست و پا چلفتی (شش جلد نخست) جف کینی، نشرپنجره ۱۳۸۹ – ۱۳۹۲
بازی با اشباح، کیت گری، نشرپنجره ۱۳۹۱
نینای شیطون، ژولیت میکل برگ، مبتکران ۱۳۹۴
فارغ‌التحصیلی جیک مون، باربارا پارک، کانون پرورش فکری کودک و نوجوان ۱۳۹۵
هارولد و مداد رنگی بنفش، کراکت جانسون، شب‌های سپید ۱۳۹۶
داستان باورنکردنی هارولد، کراکت جانسون، شب‌های سپید ۱۳۹۶
سفر هارولد به آسمان، کراکت جانسون، شب‌های سپید ۱۳۹۶
سیرک هارولد، کراکت جانسون، شب‌های سپید ۱۳۹۶
چطوری ستاره‌ای را بگیریم که دارد می‌افتد؟ هایدی هوارث، کتاب پارک ۱۳۹۷
گربه لوسی و پرنده‌های رنگارنگ، آنتونی هیل، کتاب پارک ۱۳۹۷
شجاع مثل تو، جیسون رینولدز، نشر افق ۱۳۹۸
هرمان، لارس سابی کریستنسن، کانون پرورش فکری کودک و نوجوان ۱۳۹۸
رها مثل آفتاب، کریستینا کیلبورن، نشر آفرینگان ۱۳۹۸
با عشق، الا، کث هو، نشر ایرانبان ۱۳۹۸
افتخارات:
۱۳۷۷: برنده جایزه بهترین ترجمه در نشریات «پوپک و سلام بچه‌ها» برای ترجمه رمان نوجوان «خواهر گمشده» نوشته ویویان آل کوک
۱۳۸۱: معرفی به‌عنوان یکی از بهترین مترجمان در بخش ترجمه توسط «شورای کتاب کودک» به‌خاطر ترجمه رمان نوجوان عروسک پدر» نوشته پاتریشیا کالورت
۱۳۸۱: برنده جایزه تقدیری از «کتاب سال ایران» برای ترجمه رمان نوجوان «عروسک پدر» و معرفی اثر به‌عنوان «کتاب تقدیری»
۱۳۸۶: جایزه بهترین ترجمه توسط نشریات «پوپک و سلام بچه‌ها» برای ترجمه رمان نوجوان «خانه خودمان» نوشته سینتیا کادوهاتا
۱۳۸۸: برنده جایز تقدیری کتاب فصل برای ترجمه کتاب «راهنمای نگارش فیلمنامه سینمایی انیمشین» نوشته مارلین وبر در فصل بهار
۱۳۸۸: برنده جایزه در جشنواره مطبوعات کودک و نوجوان در بخش نشریات خارجی در کانون پرورش فکری کودک و نوجوان
۱۳۸۹: برنده جایزه تقدیری کتاب سال ایران برای ترجمه کتاب «راهنمای نگارش فیلمنامه سینمایی انیمشین» بهمن ۱۳۸۸ و کتاب هفته ۱۳۸۹
۱۳۸۹: برنده جایزه تقدیری کتاب فصل بهار ۱۳۸۹ برای ترجمه رمان نوجوان «سیاه دل» نوشته کورنلیا فونکه.
۱۳۹۰: برنده جایزه تقدیری در جشنواره کتاب‌های کمک آموزشی رشد برای ترجمه کتاب «تصویرگری کتاب کودک» در کانون پرورش فکری کودکان و نوجونان
۱۳۹۲: برگزیده جایزه جهانی کتاب سال برای ترجمه فارسی به انگلیسی رمان «محمد» نوشته ابراهیم حسن بیگی.

🆔 https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976

#برگی_از_تقویم_تاریخ


شقایق_ قندهاری
برگی از تقویم تاریخ

۱۸ دی زادروز اسماعیل امینی

(زاده ۱۸ دی ۱۳۴۲ تهران) شاعر طنزپرداز، نویسنده، مدرس و داور جشنواره‌های ادبی

آشنایی او با دنیای طنز به سبب مطالعه کتاب و نشریات بود و طنزنویسی را با کوچک‌ترین نشریه آغاز کرد. در اواسط دهه پنجاه که ده‌ دوازده‌ ساله بود نشریه‌ای دست‌نویس برای بچه‌های فامیل تهیه می‌کرد که بیشتر مطالب طنز در آن گنجانده می‌شد. سرایش شعر را از روزگار نوجوانی آغاز کرد.
در دبیرستان رشته برق را انتخاب کرد، اما همچنان به ادبیات عشق می‌ورزید و برای نشریات طنز، مطلب و شعر طنز می‌فرستاد. پس از گرفتن دیپلم با چند سال فاصله به دانشگاه رفت. طنزنویسی را از دهه ۶۰ آغاز کرد و سال۱۳۷۵ در دانشگاه آزاد مرکز تهران مشغول به تحصیلِ کارشناسیِ رشته زبان و ادبیات فارسی شد.
در سال۱۳۸۲ کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی را در دانشگاه تهران به پایان رساند. او فارغ‌التحصیل دکتری ادبیات از دانشگاه قم است.

تألیف‌ها:
«خندمین‌تر افسانه» (طنز در مثنوی معنوی).
«لبخند سعدی» (طنز در غزل‌های سعدی).
«لبخند غیرمجاز» (مجموعه نثرهای طنز).
«جلسه شعر» (مباحث آموزشی و نقد شعر).
«نشر اکاذیب» (مجموعه شعر طنز).
«دکتربازی» (مجموعه شعر طنز).
«دلقک و شاعر دربار» (مجموعه شعر)‌.
«عمو زورگیر» (مجموعه شعر طنز).
«لبخند بر لب شعر» (گزیده شعر طنز برای نوجوانان).
«بوستان بی‌درخت» (مجموعه شعر طنز).
«ببر در کوزه» (مجموعه شعر طنز).
«خنده باکلاس».
«جلسه طنز» (مباحث آموزشی طنز و نقد و تحلیل متون طنز).
«چگونه نویسنده شویم».
«چگونه مدیر فرهنگی شویم».
«بوستان بی‌درخت» (مجموعه شعر طنز).
«به زبان فارسی» کتابی که به صورت جستارنویسی به رشته تحریر درآمده برای مخاطبان عام ادبیات.
«قافیه بیاموزیم»، کتابی به زبان ساده برای آموختن قافیه در شعر.

🆔https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976

#برگی_از_تقویم_تاریخ


#اسماعیل_امینی،
برگی از تقویم تاریخ

۱۸ دی زادروز نادر جهانگیری

(زاده ۱۸ دی ۱۳۲۳ رشت) زبان‌شناس و استاد دانشگاه

او در رشته زبان وادبیات انگلیسی از دانشگاه تهران فارغ‌التحصیل شد و در رشته زبان‌شناسی دانشگاه تهران، مدرک کارشناسی ارشد گرفت.
در سال ۱۳۵۴ برای تکمیل تحصیلاتش به انگلستان رفت و در دانشگاه لندن دکترای رشته زبان‌شناسی اجتماعی دریافت کرد. عنوان تز دکترای او «بررسی فارسی تهرانی از منظر جامعه‌شناسی زبان» بود. در سال ۱۳۵۹ به ایران بازگشت و در دانشگاه فردوسی مشهد به‌عنوان استادیار گروه زبان‌شناسی استخدام شد. سال ۶۷- ۶۶ فرصت مطالعاتی و تدریس در دانشگاه برکلی در آمریکا برای او فراهم شد، که طی یک سال در آن‌جا به تحقیق و تدریس مشغول بود.
سوابق علمی وی عبارتند از استادیار گروه زبان‌شناسی دانشگاه فردوسی مشهد، تحقیق و تدریس در دانشگاه برکلی آمریکا، تدریس زبان‌شناسی در دانشگاه توکیو، عضویت در انجمن زبان‌شناسی بریتانیا و انجمن زبان‌شناسی امریکا، عضویت در آکادمی علوم نیویورک.
در طول مدت تدریس در دانشگاه فردوسی، در دانشگاه‌های آلمان، آمریکا، انگلستان، تایلند، هند و ژاپن به دفعات ارائه‌دهنده مقالات و سخنرانی بوده‌ است. او دارای ده‌ها مقاله در مجلات داخلی و بین‌المللی و کنفرانس‌های داخلی و خارجی است.
وی از سال ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۲ به‌دعوت دانشگاه توکیو "دانشکده مطالعات خارجی در دانشگاه توکیو" به‌مدت سه سال به تدریس زبان‌شناسی پرداخت و در بخش مطالعات ایران‌شناسی هم تدریس کرد. او در مدت اقامت در ژاپن در دانشگاه‌های هوکایدو، کیوتو و ایبارکی به سخنرانی و تدریس مشغول بود و در این مدت در مؤسسه تحقیقات آفریقا و آسیا در ژاپن نیز تدریس می‌کرد و کتاب سه جلدی «گویش و لغت‌نامه گیلکی لاهیجانی» را به‌وسیله مؤسسه مزبور به چاپ رساند.

آثار:
«آواشناسی اکوستیک» دانشگاه فردوسی مشهد.
«فلسفهٔ زبان» (ترجمه) دانشگاه فردوسی مشهد.
«زبان، بازتاب زمان، فرهنگ و اندیشه» تهران: انتشارات آگاه.
«گویش و لغتنامه گیلکی لاهیجانی» در سه جلد که به وسیله موسسه تحقیقات آفریقا و آسیا در ژاپن چاپ و منتشر شد.
"مطالعه زبان‌شناسی اجتماعی فارسی در تهران" مرکز مطالعات زبان وفرهنگ آسیا و آفریقا دانشگاه توکیو.

🆔
https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ


#نادر_جهانگیری
برگی از تقویم تاریخ

۱۸ دی سالروز درگذشت مهدی کاظمی معروف به "بکتاش آبتین"

(زاده ۲۵ آذر ۱۳۵۳ شهر ری – درگذشته  ۱۸ دی ۱۴۰۰ تهران) شاعر و کارگردان فیلم

او نخست به شعر آزاد روی آورد و با مجموعه چهارم شعرش، پتک، جایزه شعر خبرنگاران را به‌دست آورد. این مسیر را در دهه نود با چاپ مجموعه "در میمون خودم پدربزرگم" ادامه داد، اما با بروز مشکلاتی همچون: دستگیری، زندان و بیماری نتوانست مجموعه دیگری را به‌چاپ برساند و پس از درگذشتش فقط مجموعه تنهایی دسته‌جمعی از او در پاریس به‌چاپ رسید. او همچنین از اواسط دهه هشتاد، کار فیلم‌سازی مستند را آغاز کرد و ۱۹ فیلم مستند ساخت که از مطرح‌ترین آنها "پارک مارک" و "مُری زن می‌خواد" است. با فیلم ۱۳ اکتبر ۱۹۳۷ بر اساس زندگی لوریس چکناواریان توانست جایزه بهترین فیلم بلند پُرتره از ششمین جشنواره سینما حقیقت را به‌دست‌ آورد. آخرین ساخته او، موریانه‌ای با دندان‌های شیری - که یک اثر سلف‌پرتره بود - موفق به دریافت دیپلم افتخار از دوازدهمین جشن مستقل سینمای مستند شد. محمد رسول‌اف نیز فیلمی با نام جنایت عمدی براساس آخرین روزهای زندگی او ساخت که پس از مرگ وی به نمایش درآمد.
فعالیت‌های سیاسی وی با حضور یافتن و مجروح شدنش در اعتراضات سال ۱۳۸۸ آغاز ش و از سال ۱۳۸۹ به عضویت کانون نویسندگان ایران درآمد و در سال‌های مختلف، مسئولیت‌هایی همچون: منشی کانون، عضویت در هیئت دبیران و نیز بازرس کانون را به عهده گرفت. وی پس از چند بار بازداشت و حضور در دادگاه، سرانجام در سال ۱۳۹۸ با سه اتهام «تبلیغ علیه نظام» «اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی» و «تشویق بانوان کشور به فساد و فحشا» در شعبه ۲۸ دادگاه انقلاب محاکمه و به شش سال زندان تعزیری محکوم شد.
او از مهر ۱۳۹۹ در زندان به سر می‌برد، چند بار با بیماری‌های مختلفی روبه‌رو شد و در آذر ۱۴۰۰ برای دومین بار به کرونا مبتلا شد و درگذشت.

https://fa.wikipedia.org/wiki/%D8%A8%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%B4_%D8%A2%D8%A8%D8%AA%DB%8C%D9%86

🆔 https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976

#برگی_از_تقویم_تاریخ


#بکتاش_آبتین
برگی از تقویم تاریخ

۱۸ دی زادروز امیرمهدی بدیع

(زاده ۱۸ دی ۱۲۹۴ همدان -- درگذشته ۱۸ شهریور ۱۳۷۳ سویس) فلسفه‌دان و تاریخ‌پژوه

او از ۱۸ سالگی برای ادامه تحصيل روانه فرانسه شد و از سال ۱۳۱۶ برای تحصيل در رشته ریاضیات و فیزیک به دانشگاه لوزان سویس رفت. سپس در مدرسه عالی رم، در ایتالیا، زبان و ادبیات لاتین فراگرفت و سرانجام با ورود به مدرسه عالی پلی‌تکنیک زوریخ سویس در سال ۱۳۳۶ دكترای فلسفه علوم گرفت.
وی با علاقه به پژوهش در تاريخ باستانی ايران و تسلط به زبان‌های باستانی یونانی و لاتینی و همينطور زبان‌های فرانسوی، انگلیسی، آلمانی و ایتالیایی و از طرفی بازخوانی‌های مكرر از متون كلاسيك تاريخی يونانيان، كتاب‌های محققانه خوبی را به نگارش در آورده است.
نگارش كتاب هفت جلدی «اندیشه روش در علوم» كه در سال ۱۹۵۳ به زبان فرانسه منتشر شده، باعث شد تا وی در ميان متفكران اروپايی جايگاه معتبری پيدا كند و اين خود مقدمه‌ای برای توجه اروپاييان به كتابهای مفصل و محققانه او شد.
كتاب «بديع حكمت» كه به كوشش «مهدی به‌خيال» تدوين و توسط نشرقطره منتشر شده، مجموعه‌ای از مطالبی است كه به زندگی دكتر امير بديع و پدرش دکتر مهدی‌ بدیع‌الحکما اختصاص يافته است. در اين كتاب بزرگان انديشه و فرهنگ ايران مانند ايرج افشار، محمدعلی جمالزاده، كامران فانی، تورج دريایی، بزرگ علوی، پرويز اذكایی و نادر ابراهيمی، درباره شئون مختلف علمی و همين طور زندگی امير مهدی بديع مقالاتی را تحرير كرده‌اند.
اهل فرهنگ بيشتر او را با پژوهش پرآوازه‌اش «يونانيان و بربرها» می‌شناسند. كتابی كه در اصل به فرانسوی نگاشته شده و در ۱۵ جلد باعنوان فرعی «روی دیگر تاریخ» توسط قاسم صنعوی، مرتضی ثاقب‌فر و عبدالمحمد روحبخشان ترجمه ‌شده و انتشارات توس آن را منتشر كرده است.
بدیع در اين كتاب با پژوهشی عميق از لابه‌لای متون تاريخی به نقد دروغ‌پردازی‌ها و افسانه‌انگاری‌های تاريخ نويسان كلاسيك يونانی و مورخين مغرض معاصر غربی درباره تاريخ باستانی ايران می‌پردازد.

تاليفات:
اندیشه روش در علوم (سویس ۱۹۵۳)
توهم گسترش‌پذیری بی‌پایان حقیقت (سویس ۱۹۵۷ - ۱۹۶۰)
جهان و سخن زرتشت (سویس ۱۹۶۱)
دیوان امیرشاهی سبزواری، با مقدمه امیرمهدی بدیع (سویس ۱۹۶۲)
یونانیان و بربرها (سویس ۱۹۶۳)
هگل و مبادی اندیشه معاصر (سویس ۱۹۶۴).

🆔
https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ


#امیر_مهدی_بدیع
برگی از تقویم تاریخ

۱۸ دی سالروز درگذشت ابوالفضل لسانی

(زاده ۱۲۷۶ نور مازندران -- درگذشته ۱۸ دی ۱۳۳۷ تهران) نویسنده، قاضی، وکیل دادگستری و سناتور

او فرزند نصراله لسا‌ن‌المحدثین از واعظان معروف مازندران بود و خانواده‌اش از محبوبیت بالایی در روستای ناحیه برخوردار است زیرا با تلاشهای آنان نظام جدید آموزشی به این روستا آمد و خانه شخصی خود در روستا را مدرسه کردند که هم‌اکنون نیز با نام مدرسه لسانی دایر است.
وی در حوزه‌های تهران به فراگیری علوم معقول و منقول پرداخت و یک دوره حساب، تاريخ، جغرافیا و دیگر دروس را فراگرفت و در سال ۱۲۹۸ در امتحانات انتخاب معلم وزارت معارف شرکت کرد.
او با مطالعه تاریخ و جغرافیای تفصیلی ایران و چهان در اواخر دهه ۱۲۹۰ نویسنده روزنامه‌های وطن و حقیقت بود و سرمقاله‌های تند او پس از کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ به توقیف این روزنامه انجامید.
سپس سردبیری روزنامه اقتصاد ایران متعلق به مستشارالممالک را به عهده گرفت اما به سبب اختلافی که میان آنان در آبان ۱۳۰۱ از این روزنامه جدا شد و امتیاز روزنامه کار را گرفت و از پانزدهم اسفند ۱۳۰۱ منتشر کرد.
پس از روی کار آمدن رضاشاه در ۱۳۰۶ که علی‌اکبر داور بنای دادگستری نوین ایران را گذاشت، وی به‌کار دعوت شد و با سمت بازپرسی، به اصفهان رفت و یک سال و نیم بعد،  دادستان اصفهان شد. سمت‌های او  رئیس دادگستری یزد (۱۳۱۰) رئیس دادگاه‌های شهرستان شیراز (۱۳۱۲) مستشار دادگاه اصفهان (۱۳۱۶) رئیس دادگستری کرمان (۱۳۱۸) و دادستان خراسان (۱۳۱۹) بود و از ۱۳۲۰ به وکالت دادگستری مشغول شد و در سال ۱۳۲۵ وکالت اعتصابیون نفت را به‌عهده گرفت.
پس از آنکه جواد بوشهری "امیر همایون" در اردیبهشت ۱۳۳۰ وزیر رفاه کابینه مصدق شد و از مجلس سنا رفت، او به جای وی به نمایندگی تهران در مجلس سنا برگزیده شد و تا پایان زندگی سناتور انتخابی تهران بود و در جریان قرارداد کنسرسیوم در سال ۱۳۳۳ به مخالفت با این قرارداد در مجلس سنا پرداخت. وی همراه با دکتر حسابی، جعفر شریف‌امامی و رضاعلی دیوان‌بیگی یکی از تنها چهار نماینده‌ای بود که به این قرارداد رأی مخالف داد.

آثار:
اهم آثار تألیفی و تحقیقی لسانی، سلسله مقالات تاریخی، علوم اجتماعی، سیاسی و اقتصادی اوست که از سال ۱۳۲۶ تا ۱۳۲۹ در روزنامه داد منتشر کرد.
و نفت، طلای سیاه یا بلای ایران "در ۶۰۰ صفحه"
و سلسله مقالات مادر گنهکار یا صحنه زندگی که در روزنامه "داد" منتشر شد.
و تضاد و متضاد و  متن دفاع لسانی بود.

https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976

#برگی_از_تقویم_تاریخ


#ابوالفضل_لسانی
برگی از تقویم تاریخ

۱۸ دی زادروز يحيى دولت‌آبادى

(زاده ۱۸ دی ۱۲۴۱ اصفهان -- درگذشته ۴ آبان ۱۳۱۸ تهران)  مشروطه‌خواه و نماینده مجلس شورای ملی

او در پنج سالگى به‌ همراه خانواده از اصفهان به عتبات مهاجرت كرد و پس از بازگشت به ايران از سال ۱۲۵۱ به اتفاق خانواده به خراسان و تهران سفر كرد و در سال ۱۲۶۰ به اصفهان بازگشت. در آنجا با ميرزاى کرمانى و احمد روحى ملاقات كرد و دوباره به عراق رفت و در حوزه درس ميرزاى شيرازى و محمدتقى شيرازى شركت كرد و بعد از بازگشت به ايران در اصفهان و تهران، نزد ميرزا ابوالحسن زواره اردستانى، معروف به ميرزاى جلوه به تحصيل پرداخت. او در سال ۱۲۷۶ به استانبول رفت و در آن‌جا با ميرزا حسن‌خان دانش‌اصفهانى و زين‌العابدين مراغه‌اى آشنا شد و در همين شهر با همكارى دهخدا روزنامه فارسى «سروش» را داير كرد. وى در سال ۱۲۸۷ به تهران آمد و در چند دوره به نمايندگى مجلس شوراى ملى انتخاب شد و مسافرت‌هايى هم به كشورهاى اروپايى داشت.
او از پيش‌گامان فرهنگ نوين در ايران و با توجه به تحصيلاتش در مكتب‌خانه‌ها و شناخت آن‌ها از نزدیک، در تأسيس مدارس جديد كوشش فراوان کرد كه تأسيس مدارس، مديريت و نوشتن و نشر كتب درسى ابتدایى از جمله فعالیت‌های اوست.
او از جمله مشهورترين و بزرگ‌ترين رجال سياسى عصر مشروطه و دوران پس از آن تا اوايل حكومت رضاشاه به‌شمار مى‌آيد که پست‌هاى سياسى بسيارى را در مقاطع متعدد تجربه كرد.
وی به همراه ديگر مبارزان در مشروطه و ملى كردن نظام ايران، قدم‌هاى فراوان برداشت و زندگى پر فراز و نشيبى داشت كه در كتاب «حيات يحيى» به قلم آورده است. از جمله ديگر آثار مشهور او مى‌توان به «شهرناز» اشاره كرد كه از جمله نخستين رمان‌هايى فارسى به‌حساب مى‌آيد. وى دايى همايون صنعتى‌زاده نویسنده و كارآفرين ايرانى است. وی خوش‌نويسى زبردست بود و در نستعليق مهارت داشت.

آثار:
شجره طيبه
دوره زندگانى يا غضب حق اطفال
تاريخ معاصر يا حيات يحيى
حقيقت راجع به قرارداد مجلس
نهال ادب
ارمغان يحيى
شرح حال ميرزاتقى‌خان امیرکبیر
حيات يحيى
شهرناز

🆔 https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976

#برگی_از_تقویم_تاریخ


#یحیی_دولت_آبادی
‍ ‍ ‍ ☘️ ☘️ برگی از تقویم تاریخ ☘️ ☘️

۱۸ دی، پیروزی بزرگ برای روزنامه‌نگاری ایران

۱۸ دی سال ۱۳۲۹ در پی دوماه تلاش پی‌گير روزنامه نگاران، طرح لغو همه قوانين مطبوعاتی كشور به استثنای قانونی كه مجلس، دوسال پس از مشروطه شدن كشور وضع كرده بود از تصويب گذشت كه پيروزی بزرگی برای «روزنامه نگاری ايران» در طول تاريخ به‌شمار رفته است.
اين مبارزه در پی تحت فشار قرار گرفتن مطبوعات، كه درباره نفت چيزی ننويسند، از نيمه آبان آن سال آغاز شده بود و عبارت بود از: تحصن روزنامه‌نگاران در ساختمان مجلس، شركت نويسندگان در اجتماعات و  سخنرانی و  درخواست از مردم به ارسال نامه و طومار اعتراضی به مقامات  و  توسل به دادستان كل و مقامات قضایی ديگر كه ضوابط مطبوعاتی ايران مغاير روح قانون اساسی و موازين جهانی است، كاستن از صفحات روزنامه‌ها و به اين بهانه خودداری از انتشار اخباری كه وزارتخانه‌ها ارسال می‌داشتند، سفيد گذاردن جای ستون برخی نويسندگان معروف و مورد علاقه مخاطبان و خواستن از روشنفكران ديگر به پيوستن به آنان و ....
در آن زمان ژنرال رزم آرا نخست وزير ايران بود. در طول اين مبارزات بسياری هم بودند كه می‌گفتند قانون مطبوعات زائد است و ضرورت ندارد و ايران نيز مانند بسياری از كشورها نبايد قانون مطبوعات داشته باشد و روزنامه نگاری يك حرفه است مانند حرفه‌های ديگر و بايد در دست صنف مربوط باشد نه دولت و....
مطبوعات آزاد از قيد و بندهای حكومتی عمری كوتاه داشت و پس از واقعه ۲۸ امرداد سال ۱۳۳۲ بار ديگر مقررات سابق را به‌نام قانون مطبوعات از گور در آورده و حاكم برنشريات كردند و تاكنون هم هرچند وقت يك بار بر سخت شدن آنها به‌ويژه دادن پروانه نشر به اصحاب اين حرفه افزوده شده است. سختگيری كه در كمتر كشوری همانند دارد. همين غيرحرفه‌ای بودن قانون و ضوابط مطبوعات و انشاء آنها توسط كسانی كه اهل اين حرفه نبودند مانع پيشرفت روزنامه نگاری شده است و  لزوم يك دادگاه قانون اساسی‌ نيز احساس می‌شود كه ابطال اين ضوابط درخواست شود.

🆔
https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976
#برگی_از_تقویم_تاریخ

☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️☘️
#پیروزی_روزنامه_نگاران
کهکشان

🔸کلمۀ «کهکشان» متشکل است از: که+کش+ان.

«کَه» صورت کوتاه‌شدۀ «کاه» است،
«کِش» ستاک حالِ «کشیدن» است،
و «-ان» هم پسوند.

🔸یا این‌طور بگوییم که کهکشان متشکل است از «اسم+صفت حالیه».

صفت حالیه یا ناپایدار، در مقابل صفت مشبهه یا پایدار، از «ستاک حال+ان» ساخته می‌شود، مانند لرزان، گریان، خندان، تابان، درخشان، جوشان و... .

🔸بعضی صفت‌های حالیه به‌تنهایی به کار نمی‌روند، اما وقتی با اسم ترکیب می‌شوند:

یا قید می‌سازند، مانند فریادکشان، رقص‌کنان، پای‌کوبان؛
یا اسم رویداد، مانند حنابندان، آشتی‌کنان، یخبندان.

کلمۀ کهکشان هم به همین شیوه ساخته شده، اما اکنون نه قید است نه اسم رویداد.

🔸در قدیم که کاه‌ها را روی اسب و استر می‌گذاشتند، بخشی از این کاه‌ها از لابه‌لای بار در مسیر می‌ریخته و رنگِ کاه به جاده روشنی می‌بخشیده و راه این‌گونه «کاه‌کشان» می‌شده. یا آن‌طور که در دهخدا آمده: «این را کهکشان از آن گویند که مشابه بدان است که کسی کاه را در رسن بسته بر زمین ریگ‌آلوده کشد و خط‌ها از آن بر زمین پدید آیند». کهکشانِ پرستاره و سیاره نیز همچون نواری است که آسمان را کاه‌کشان کرده.

🔸معادل انگلیسی کهکشان galaxy است. وقتی با g کوچک نوشته می‌شود اشاره به کهکشان دارد و با G بزرگ دلالت می‌کند به کهکشان راه شیری. این واژه از اصطلاحی یونانی وام گرفته شده. از یونانی به لاتین و از لاتین به فرانسوی و سپس از فرانسوی به انگلیسی راه یافته. معنایش «راه شیری» (Milky Way) است و ماجرایش به افسانه‌ای یونانی بازمی‌گردد: زئوس پسر خود هرکول را، که از زنی فناپذیر به دنیا آمده بود، بر سینه‌های همسرش هرا قرار داد تا از شیر هرا بنوشد و فناناپذیر شود. وقتی هرا از خواب بیدار شد، نوزاد ناشناسی را دید که در حال نوشیدن شیر است. هرا نوزاد را پس زد و در اثر این حرکت مقداری از شیر او به آسمان پاشید و راه شیری پدید آمد.

#واژگان #ساخت‌واژه #ریشه‌شناسی
سجادسرگلی
https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976
دَلال و ضَلال

🔸دَلال (بدون تشدید) در عربی به معنای «ناز کردن» است. در دعای افتتاح آمده: «مُدِلّاً عَلَیک» یعنی با ناز به‌سراغت می‌آیم. ضَلال به معنای «گمراهی» است. ملک‌الشعرای بهار ماهرانه با این دو واژه بازی کرده و لایه‌های عمیق‌تری به آن افزوده. او ماجرای دختری غیرعرب را به تصویر می‌کشد که قرار است از شیخ شهر قرآن بیاموزد. به عبارت «ضلال مبین» (گمراهی آشکار) رسیده‌اند. شیخ دارد شیوۀ تلفظ ضاد را به دخترک می‌آموزد و دخترک که در ناز و عشوه‌ است ضاد را به‌ظاهر نمی‌تواند درست تلفظ کند و آن را شبیه دال به زبان می‌آورد، یعنی به‌جای ضلال می‌گوید دلال. اصل ماجرا را خودتان ببینید:

دیدم به بصره دخترکی اعجمی‌نسب
روشن نموده شهر به نور جمال خویش

می‌خواند درس قرآن در پیش شیخ شهر
وز شیخ دل ربوده به غنج و دلال خویش

می‌داد شیخ‌ درس «ضلال مبین» بدو
و آهنگ ضاد رفته به اوج کمال خویش

دختر نداشت طاقت گفتار حرف ضاد
با آن دهان کوچک غنچه‌مثال خویش

می‌داد شیخ را به «‌دلال مبین‌» جواب
وان شیخ می‌نمود مکرر مقال خویش

گفتم به شیخ راه ضلال این‌قدر مپوی
کاین شوخ منصرف نشود از خیال خویش

بهتر همان بود که بمانید هر دوان
او در دلال خویش و تو اندر ضلال خویش

🔸ملک‌الشعرای بهار در انتهای شعر نکتۀ عمیق خود را به زیرکی بیان می‌کند. ظاهر قضیه این است که به شیخ می‌گوید پافشاری به یاددادن کلمۀ ضلال نکن، اما باطن قضیه این است که شیخ را از این جهت که متوجه دلبری و عشوۀ دخترک نمی‌شود در گمراهی می‌داند و لایۀ دیگر معنایی‌اش این است که شیخ را به‌کلی در راه و رسم زندگی گمراه می‌داند.

#ادبیات #شعر #واژگان

سجادسرگلی

https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976
رقصاک

🔸در زبان فارسی حدوداً ۷۰ وند اشتقاقی (اعم از پیشوند و پسوند) وجود دارد. با این وندها می‌توانیم کلمات مشتق بسازیم. کلمات مشتق کلماتی هستند متشکل از دست‌کم یک تکواژ به‌علاوۀ یک یا چند وند اشتقاقی. مثلاً آزمایشگاه متشکل است از: آزمای+-ِش+گاه

🔸زبان فارسی بالقوه می‌تواند با این ۷۰ وندی که دارد واژه‌های مشتق بسازد. اما برخی از این وندها زایاییِ قابل توجهی ندارند، یعنی با آن‌ها واژه‌های محدودی ساخته‌ایم. یکی از این وندها پسوند «-اک» است. با این پسوند بیش از تعداد انگشت‌های دست واژه نساخته‌ایم. کافی است بن فعل را با این پسوند همراه کنیم تا واژۀ جدید ساخته شود: خور+-اک: خوراک، پوش+-اک:پوشاک، سوز+-اک: سوزاک.

🔸احمد کسروی از کسانی بود که به این پسوندها توجه ویژه‌ای می‌کرد و می‌خواست پسوندهای غیرزایا را زایا کند یا زایایی‌شان را فعال‌تر کند. برای مثال، او از این پسوند واژه‌های «گستراک» (معادل فرش) و «آموزاک» (معادل تعلیم) و «چاپاک» (معادل مطبوعات) را ساخت. اما این واژه‌ها جا نیفتادند.

🔸فرهنگستان نیز از این پسوند برای واژه‌سازی غافل نمانده است. یکی از واژه‌هایی که فرهنگستان با این پسوند ساخته «رقصاک» است: رقص+-اک. رقصاک معادلی است برای بیماری کُرِه (chorea). در این بیماری بدن دچار حرکاتی غیرارادی و انقباضی می‌شود و از آنجایی که این حرکت‌های پیچ و تابی شبیه رقص هستند، معادل رقصاک را برای آن انتخاب کرده‌اند.

🔸معادل عربیِ این بیماری نیز «داءالرقص» است: داء (به معنای بیماری)+رقص. جالب‌تر اینکه خودِ کلمۀ chorea از زبان یونانی گرفته شده و آن نیز به معنای رقص است. از این ریشه واژه‌های جدیدتری همچون choreography (طراحی رقص/رقص‌پردازی) نیز ساخته‌اند.

#واژگان #واژه‌گزینی #معادل‌یابی #گرده‌برداری

سجاد سرگلی


https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976
طولانی‌ترین کلمه در زبان فارسی

به نظرتان طولانی‌ترین کلمه در زبان فارسی چیست؟

پیش از پاسخ به این سؤال، چند نکته را توضیح دهم:

🔹۱. یکی از اهداف طرح این پرسش آشناییِ بیشتر با امکانات واژه‌سازی در زبان فارسی است.

🔹۲. منظور از کلمۀ فارسی لزوماً داشتن اجزای «اصیل» فارسی نیست. همین مقدار که این واژه در فارسی استفاده شود کافی است.

🔹۳. منظور از کلمه طبیعتاً گروه نحوی نیست. بیشترِ گروه‌های نحوی در زبان فارسی یا موصوف و صفت هستند، مانند فاصلۀ کانونی؛ یا مضاف و مضاف‌الیه هستند، مانند کشتیِ بخار؛ یا گروه حرف اضافه‌دار هستند، مانند پردازش از دور. پس توجه داشته باشید که گروه‌های نحوی شامل این پرسش نمی‌شوند.

🔹۴. ملاک را برای تشخیص طولانی‌ترین کلمه تعداد تکواژها می‌گذاریم، هرچند براساس تعداد واج‌ها، حروف و هجاها هم می‌توان سنجید.

🔹۵. معروف است که طولانی‌ترین کلمه در زبان انگلیسی antidisestablishmentarianism است، با ۲۸ حرف و ۱۲ هجا و متشکل از هفت تکواژ:
anti+dis+establish+ment+ary+an+ism
این واژه مربوط است به جنبشی سیاسی در قرن نوزدهم در بریتانیا. اما کلمۀ طولانی‌تر از این هم در فرهنگ‌های لغت انگلیسی ثبت شده:
pneumonoultramicroscopicsilicovolcanoconiosis
این واژه نام یک بیماری ریوی است، با ۴۵ حرف و احتمالاً متشکل از ۹ تکواژ:
pneumono+ultra+micro+scop+ic+silico+volcano+coni+osis

🔹۶. معروف است که طولانی‌ترین کلمات به‌هم‌چسبیده در قرآن، براساس تعداد حروف، «فَسَیَکفیکَهُم» (بقره: ۱۳۷) است. این کلمه ۱۰ حرف دارد و پنج تکواژ: ف+س+یکفی+ک+هم. اما «فَاسقَیناکُموه» (حجر: ۲۲) طولانی‌تر است که ۱۱ حرف دارد و پنج تکواژ: ف+اسقی+نا+کم+ه.

🔸اما در زبان فارسی: برخی گفته‌اند طولانی‌ترین کلمه در زبان فارسی احتمالاً «بادمجان‌دورِقاب‌چین» است. این کلمه از مقولۀ صفت است، ۱۸ واج و ۱۶ حرف و هفت هجا دارد، و متشکل از پنچ تکواژ است: بادمجان+دور+کسره+قاب+چین.

🔸بادمجان‌دورقاب‌چین به افراد چاپلوس و متملق اطلاق می‌شود. دربارۀ منشأ این کلمه گفته‌اند: در زمان ناصرالدین‌شاه، بزرگان سیاسی برای اینکه مراتب ارادت و اخلاص خود را به شاه نشان دهند به آشپزخانۀ شاهنشاهی می‌رفتند و مانند خدمه بادمجان‌ها را پوست می‌کندند و دور بشقاب‌های آش یا خورش می‌چیدند و این کار را طوری انجام می‌دادند که شاه در هنگام سرزدن به آشپزخانه آن‌ها را ببیند.

🔸اما ظاهراً طولانی‌ترین کلمه‌ای که تا به اکنون، براساس تعداد تکواژ، در زبان فارسی شناخته‌ایم یا دست‌کم در فرهنگ لغت ثبت شده «سبیل‌ازبناگوش‌دررفته» است که از مقولۀ صفت است، ۲۲ واج و ۱۸ حرف و ۹ هجا دارد، و از هشت تکواژ تشکیل شده: سبیل+از+بن+گوش+در+رو+ت+ه
«سبیل‌ازبناگوش‌دررفته» در فرهنگ سخن ضبط شده و برخلاف ظاهرش معنای استعاری ندارد: «دارای سبیل بلندی که از دو سوی صورت فراتر رفته است».

#واژگان #ساختواژه

سجاد سرگلی



https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976
چمدان

🔸«چمدان» واژه‌‌ای روسی است، اما با تباری فارسی. «جامه‌دان» از فارسی به تاتاری، که از خانوادهٔ زبان‌های ترکی است، رفته و از تاتاری به روسی و این بار از روسی به فارسی بازگشته، همراه با تغییراتی. سیر تحول این واژه چنین است:

جامه‌دان (فارسی) ← چَمِدان (تاتاری/ترکی) ← چیمادان/چِمُدان(؟) (روسی) ← چَمَِدان (فارسی)

🔸دکتر علی‌اشرف صادقی در مقالهٔ «کلمات روسی در زبان فارسی و تاریخچهٔ ورود آن‌ها» فهرستی از کلمات روسی، که وارد فارسی شده‌اند، آورده و برای هر یک توضیحاتی سودمند ارائه کرده است.

📎واژهٔ چمدان مرا به یاد شعر علیرضا آذر می‌اندازد:

چمدان دست تو و ترس به چشمان من است
این غم‌انگیزترین حالت غمگین شدن است

... دل به دریا زده‌ای پهنه سراب است نرو
برف و کولاک زده راه خراب است نرو

بی تو من با بدن لخت خیابان چه کنم؟
با غم‌انگیزترین حالت تهران چه کنم؟

#واژگان #واژه‌شناسی #ریشه‌شناسی

سجاد سرگلی


https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976
#ریشه_شناسی_اصطلاح
#پفک_نمکی

✳️ #علی_خسروشاهی (بنیان گذار شرکت #مینو) در سفرهایش به خارج مرتب در نمایشگاه‌ها و مغازه‌ها نمونه اجناس متفاوت را جمع‌ می‌کرد و می‌چشید. در یکی از این امتحانات به‌ محصولی برخورد که بعدها در ایران با نام پفک‌نمکی به بازار عرضه شد.

◀️ جنسی که علی خسروشاهی به ‌آن برخورد کرده بود محصول شرکت آمریکایی بئاتریس فودز بود.

◀️ هرکس این محصول را چشید از آن خوشش آمد و لذا، بلافاصله با تولید‌کننده محصول تماس گرفته شد تا محصول تحت لیسانس آنها ساخته شود.
مذاکرات صورت گرفت و قرارداد لازم امضا شد. جالب این بود که شرکت بئاتریس به جای خواستن درصدی از فروش برای حق لیسانس، ماشین‌آلات ساخت پفک‌نمکی را به نام «اکسترودر» به گروه صنعتی مینو اجاره می‌داد و بدین ترتیب حق لیسانس خود را دریافت می‌کرد.

◀️ حسن خسروشاهی درباره نام‌گذاری این محصول می‌گوید:

در دوران کودکی با مادرم به قنادی مینا در ابتدای خیابان نادری می‌رفتیم. آنها یک شیرینی داشتند به نام پفک که خیلی مورد علاقه من بود.

محصولی هم که قرار بود ساخته شود خیلی پف داشت و چون محصولی شور بود من تصمیم گرفتم اسم آن را پفک‌نمکی بگذارم و با عجله زیاد و برای اینکه مبادا دیگری اسم مشابهی ثبت کند این اسم را ثبت کردم !

https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976
سردا و گرما

واژۀ «گرما» از گرم+-ا ساخته شده.
واژۀ «سرما» نیز در اصل سرد+-ا بوده.

🔸پسوند «-ا» در این‌گونه کلمات به صفت می‌چسبد و آن را تبدیل به اسم می‌کند. در کلمۀ «گرما» مسیر را درست طی کرده‌ایم، اما در کلمۀ «سردا» جور دیگری عمل کرده‌ایم؛ به قیاسِ کلمۀ گرما به «سرما» تغییرش داده‌ایم. در زبان پهلوی نیز واژۀ «سرماک» در مقابل «گرماک» بوده. علاوه‌بر سرما، کلمات بسیارِ دیگری داریم که براساس همین قیاس‌ها ساخته شده‌اند. برای نمونه، پسوند «-نا» در کلماتی مانند «فراخنا» و «تنگنا» همان پسوند «-ا» بوده که بر سر کلمات «فراخ» و «تنگ» آمده و به‌جای اینکه «فراخا» و «تنگا» شوند، به قیاسِ کلمۀ «پهنا» (پهن+-ا)، شده‌اند فراخنا و تنگنا.

🔸شاید اگر در زمان‌های قدیم کتاب‌هایی همچون غلط ننویسیم وجود داشت، مدخل‌هایی تنظیم می‌کردند و می‌گفتند استفاده از واژه‌های سرما و فراخنا و تنگنا غلط است و به‌جای آن باید از واژۀ سردا و فراخا و تنگا استفاده کرد. شاید هم می‌نوشتند با اینکه واژۀ سرما و فراخنا و تنگنا جا افتاده است و دیگر نمی‌توان آن‌ها را غلط دانست، اما در فارسی معیار بهتر است از این کلمات استفاده نشود.

🔸هدف از بیان این مطالب ناارزنده‌سازی کتاب‌‌هایی همچون غلط ننویسیم نیست، بلکه توجه دادن به چند چیز است: ۱. در امر واژه‌سازی سخت‌گیری‌های بی‌مورد نکنیم. قواعد سفت‌ و سختی که می‌سازیم دست و پای مترجم‌ها را، و همۀ آن‌هایی که در واژه‌سازی مشارکت می‌کنند، خواهد بست. ۲. زبان در درون خود مکانیسم‌هایی دارد که هر آنچه را بخواهد و نیاز داشته باشد نگه می‌دارد و چیزهایی را که نخواهد کنار می‌گذارد. ۳. پس اگر دیدیم پدیده‌ای در زبان هست که با قواعدِ ازپیش‌آموخته‌مان مغایرت دارد، فوراً درباره‌اش حکم نکنیم؛ به این فکر کنیم که زبان احتمالاً به این پدیده یا رخداد زبانی احتیاج داشته که آن را حفظ کرده. ۴. ریشه‌شناسی و دستور تاریخی شناخت ما را از زبان بیشتر می‌کند. این شناخت می‌تواند ما را در تجویزهایمان گشوده‌تر کند، نه اینکه دست و پایمان را ببندد.

#واژگان #ریشه‌شناسی #واژه‌سازی #واژه‌گزینی


سجادسرگلی

https://www.tgoop.com/amirnormohamadi1976
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎨شاهکارهایی از بهترین نقاشی های جهان     

🎼آهنگ زمستان اثر خواکین رودریگو  با صدای جادویی خواننده و ترانه سرای اسپانیایی: پالوما  سان باسیلیو 


    
2025/01/07 15:26:01
Back to Top
HTML Embed Code: