tgoop.com/amuzesharabi/6253
Last Update:
واژه (رفع کردن ) با مثال چند مورد رو ببینیم
2.إلغاء حَظْرِ مُسْتَخْدِمٍ
معنی: لغو مسدودیت یک کاربر.
مثال: تَمَّ إِلْغَاءُ حَظْرِ المُسْتَخْدِمِ بَعْدَ مُرَاجَعَةِ القَضِيَّةِ.
مسدودیت کاربر پس از بررسی موضوع لغو شد.
2. فَكُّ حَظْرٍ
معنی: رفع یا آزاد کردن از مسدودیت.
مثال: أَعْلَنَتِ الشَّرِكَةُ فَكَّ الحَظْرِ عَنْ بَعْضِ الخَدَمَاتِ.
شرکت رفع محدودیت از برخی خدمات را اعلام کرد.
3. القَضَاءُ عَلَى التَّمْيِيزِ العُنْصُرِيِّ
معنی: از بین بردن تبعیض نژادی.
مثال: يَسْعَى العَالَمُ إِلَى القَضَاءِ عَلَى التَّمْيِيزِ العُنْصُرِيِّ فِي جَمِيعِ المُجْتَمَعَاتِ.
جهان تلاش میکند تا تبعیض نژادی را در تمام جوامع از بین ببرد.
4. إِزَالَةُ العَقَبَاتِ
معنی: برطرف کردن موانع.
مثال: يَجِبُ العَمَلُ عَلَى إِزَالَةِ العَقَبَاتِ أَمَامَ التَّنْمِيَةِ.
باید برای برطرف کردن موانع پیش روی توسعه کار کرد.
👇🔷👇
@amuzesharabi
BY 🌳آموزش ترجمه و اصطلاحات 🌳
Share with your friend now:
tgoop.com/amuzesharabi/6253