tgoop.com/andishepouya/1339
Last Update:
📍
در ویدئویی از تجمعات اعتراضی اخیر بازنشستگان، پیرمردی شعار میدهد: «کشور پردرآمد، چه بر سر تو آمد…»
زمستان امسال ما با تعطیلاتی سلسلهوار و شوکآور مواجه بودیم. تعطیلاتی به خاطر بیبرقی و بیگازی که حتا در اوج جنگ تحمیلی که کشور هدف حملات ویرانگر قرار گرفته بود تجربه نشده بود و ما را با واقعیت انباشته و نادیده انگاشتهی بحرانهای اقتصادی کشور مواجه ساخت. نتیجهاش: خستگی عمومی. نومیدی فراگیر. دلهای پر درد و سرهای پر ز کینه و احوال برآشفته…
پایان سال که میرسد، بیش از هر زمانی اضطراب از دست رفتن زمان را لمس میکنیم. واحد شمارش زندگی ما همین روزها و شبها و هفتهها و ماهها و سالهاست که میگذرد. و یک سال دیگر نیز گذشت و ما همچنان در کلاف مسائل لاینحل خود، باد درو میکنیم. مولانا جلالالدین نقل میکند که مردی از خانه بیرون آمد، در شهری دیگر شد، به خدمت شیخی رسید و گفت که در راه «قومی دیدم که کشت کرده بودند، چون تمام شد آتش درزدند.» و شیخ پاسخش گفت: «آنها قومیاند که طاعتها کرده بودند، آخر کار به مفسدهها و معصیت مشغول شدند. خداوند تعالی عملهای ایشان را حبطه کرد.» بحران ناترازیهای امروز ما به رغمِ منابع طبیعی بیپایان خدادادی که کشور ایران از آن برخوردار است، همچون شعلههای آشکارِ آتشی است که با تسلیم شدنمان به تحریمها، با تسلیم شدنمان به ستیز به جای سازش، و در عین حال با ساختاری همواره در حال توزیع رانت با هدف ثبات، سر به آسمان بلند کرده و ثبات ما را نیز به مخاطره افکنده است. مُلکی گویی دچار نفرینِ منابع که به روایت عطاالملک جوینی، به وقتی که ایران لگدکوب سم اسبان مغول قرار گرفته بود، در معرض وزش «باد بینیازی خداوند» قرار گرفته است، و مردمانی که ناظرانند و سامانی برای سخن گفتن نمیبینند: «امیر امام جمالالدین روی به امام رکنالدین امامزاده آورد و گفت: مولانا چه حالت است؟ این که میبینم به بیداری است یا به خواب؟ مولانا امامزاده گفت: خاموش باش! باد بینیازی خداوندست که میوزد. سامان سخن گفتن نیست.»
📌از متن دیباچه به قلم سردبیر؛ رضا خجسته رحیمی. شمارهی ویژهی نوروز ۱۴۰۴ اندیشه پویا
✨برای اطلاع از چگونگی تهیه و سفارش اندیشه پویا، به تلگرام ۰۹۰۲۶۰۵۱۴۱۰ پیام دهید.
@andishepouya
BY ماهنامه اندیشه پویا
Share with your friend now:
tgoop.com/andishepouya/1339