tgoop.com/ardabilnote/389
Last Update:
اردبیل در گذرگاه انتخاب
محمد زینالی اناری
مردم با تصمیماتی که در مورد انتخابات گرفتهاند، سعی کردهاند سخنی را بیان کنند که به نوعی ممیز انتخاب آنان در این دوره از انتخابات بود. در چندین انتخاب مردم بیشتر در دو گروه قابل تقسیم بودند: رفتار گروهی با انتخاب کردن و گروه دیگر با انتخاب نکردن، به برگزیده شدن افرادی منجر میشود که در سه سال آینده بر مسائل عمومی کشور تأثیر گذاشته و در استان هم اثرات عقلانی یا عاطفی بگذارند. انتخاب در اردبیل را با مقایسه موقعیت گروههای اجتماعی تصمیمگیر در مورد انتخابات، با دو شهر دیگر مرکز استان، یعنی رشت و تبریز، میتوان به وضوح ارزیابی کرد.
اگر جامعهی اردبیل به دلایلی به مسائلی نظیر دخالت نمایندگان در عزل و نصب یا سلطه بر انتصابات توسط نمایندگان معترض بود، این به دلیل جنس انتخاب نمایندگان صورت میگیرد. تالکوت پارسونز نظم جدید جوامع مدرن را تقابل میان عقلانیت با عاطفهگرایی و به موازات آن تقابل عامگرایی (اصالت ضوابط) با خاصگرایی (اصالت روابط) میداند. از اینرو افرادی که گرایش عامگرا و عقلانی دارند و ذیل طبقه متوسط معترض به شبکهسازی انتخاباتی در میدان مدیرانند، میتوانستند با انتخاب افرادی که به این موضوعات پایبند باشند این موضوع را خاتمه دهند. از آن سو، گروهی که اولویتشان پیوندهای طائفهای و شبکههای محلی بود، قطعا به دنبال انتخاب افرادی میرفتند که عقود ژنتیکی و شبکههای خویشاوندی را تقویت کند.
رشت و تبریز در انتخابات دو سر طیف این گروهبندی بودند.اما گروهی که اولویتش انتخاب نکردن بود، بیشتر ذیل منطقی قرار میگرفت که از سوی جریانهای تندرو معتقد بودند انتخاب کردن فایدهای بر تغییرات بنیانی کشور ندارد. این گروه به سبب سابقه گرایش دیرین رشت و اردبیل به ناسیونالیسم و پهلوی دوستی در این دو شهر نظر غالب را در میان طبقه متوسط و شهرنشینان سنتی داشت. اما عقلانیت مسلط گرایش چپ بر افکار طبقه متوسط تبریز، بیاعتنا به این بحثهای جریانهای تندرو، به دنبال این بود که با انتخابی کارآمد اشخاصی برگزیند که نماینده طبقه متوسط آن شهر و پیگیر مطالباتشان در امورات سیاسی و اقتصادی باشد.
اما در اردبیل که طبقه متوسط یا شهرنشینان سابقش به همان استدلال بیتأثیر بون رأی ندادند، چیزی شبیه گرایش چپ هم بود که بار عاطفی شدیدتری داشته و خود را در قالب خویشاوندسالاری، طائفهگرایی و شهرستانگرایی باز نمود میکرد که به شبکههای خویشاوندی و طائفهای متکی بود. از این رو بخش متکی به طبقه متوسط اردبیل به طور هماهنگ نمایندهای را برنگزید اما نیمی از شهرنشینان با عاطفهگرایی به دنبال انتخاب نمایندگانی شایستهی مطالبات خودشان برآمدند. لذا گله و شکایت از انتصابات و عاطفهگرایی تا سه سال دیگر هم به قوت خود باقی خواهد بود چون افرادی که رأی آوردهاند قول و وعده دادهاند و وفای به عهد در میان شبکههای عاطفهگرا بار تعصبی دارد و ترکش مستوجب عقوبت است. چنانچه در سه سال گذشته نیز طبقه متوسط و شهرنشینان سنتی اردبیل با دل بستن به منطق به ظاهر انقلابی جریانهای تندرو، وضع مسلط بر این شهر را انتخاب کردند.
@ardabilnote
BY یادداشت
Share with your friend now:
tgoop.com/ardabilnote/389