tgoop.com/baharmokhtarian/108
Last Update:
برجِ حمل، بره، (وررَگ)
منطقه البروج، آسمان را به ۱۲ بخش برابر تقسیم میکند. اما صورتهای فلکی در فضایی برابر تقسیم نشدهاند و برخی بسیار نزدیک به هماند و برخی دیگر ازهم بسیار دورند. چنین اتفاقی صرفاً به این دلیل است که منطقه البروج طی دورانی سه هزار ساله شکل گرفته است. این ۱۲ صورتِ فلکی به عنوان «خانه»ای در نظر گرفته میشدند که خورشید در سفرِ سالیانهی خود هر ماه سکنی میگزید. انطباقِ سفرِ خورشید در این دوازده صورت فلکی در گاهشمارِ بابلی دیده میشود و نام ماهها همان نامِ نشانههای منطقه البروج شدند و سال هم در آغازِ فروردین یا ۲۱ مارس امروزی آغاز میشد. دوازده نشانهی منطقه البروج به دو بخشِ مساعد و نامساعد تقسیم میشد. شش نشانهی صورتِ فلکیِ مساعد، همان شش تایی هستند که خورشید در ماههای گرم و حاصلخیز در آنها قرار میگیرد و آغازِ آن از ۲۵۲۰ پیش از میلاد از برج ثور/گاو به حمل/ قوچ تغییر یافت. شش صورت فلکیِ دیگر نشانهی سرما، رطوبت، عقیمی و مرگ است، یعنی آن زمانی که خورشید به طور تمثیلی در جهانِ زیرِ زمین است. جشنِ آغاز سال برابر با حمل نزدِ بابلیان، یونانیان، ایرانیان، هندوان و مصریان معمول بود. «مصریان ایزدِ خورشید را با سرِ قوچ ، شاه آمون میخواندند و چون ایرانیان جشن بهاریِ سالیانهای برگزار میکردند» (Snodgrass, p. 84). نزدِ یونانیان Aries/حمل با آتش و مارس/مریخ، ایزدِ جنگ پیوند داشت. در اسطورههای یونانی، اهمیت Aries با اعمال دیونیسوس، ایزدِ شراب مرتبط می شود. او هنگام سفر در مدیترانه پیروانش را به مصر هدایت میکند. ازآنجایی که آنان در بیابانِ لیبی بیاب و غذا هستند، دیونیسوس قوچی را فرامیخواند. این قوچ با چشمهای ظاهر میشود و آنان را از مرگ میرهاند. دیونیسوس، جوششِ آب را با پرتاب کردنِ قوچ به گنبدِ آسمان، به عنوان تبرک آسمانی قدردانی کرد؛ آنجا که بر مرز حوت، ماهیِ آسمان در آبهایش پرورده میشود (Ibid).
در بابل MÙL. LÙ.HUN.GÁ به معنی «چوپان» (Rochberg, 2004, p. 129). نخستین صورت فلکی بود که برابر با دوموزی (Dumuzi) عاشق اینانا در سومر بود. دوموزی در بابل تبدیل به تموز (Tammuz)، ایزدِ فصل بهار و همسر ایشتار شد (Hall, 2012, p. 123).
در بندهشن این صورتِ فلکی وررَگ (Warrag) نامیده شده (Pakzad, 2005, p. 77) و در تحول آوایی به «بره» در زبان فارسی تبدیل شده است. در همین متن آمده است: «هنگامی که (خورشید) از نخستین خردهی (برج) بره فراز رفت، روز و شب برابر بودند (که) هنگام بهار است؛ سپس، چون خردهی خرچنگ رسید، روزها بلندترین (شدند که) آغاز تابستان است؛ چون به (نخستین) خردهی ترازو رسید، روز و شب برابر (شدند که) آغاز پاییز است؛ چون به (نخستین) خردهی بز رسید، شبها بلندترین (شدند که) آغاز زمستان است؛ دوباره چون به بره رسد، شب و روز باز برابر شوند. چون از بره فراز گردد تا باز به بره رسد، به سیصد و شصت روز است و آن پنج روز گاهانی را به همان روز(ها) بیاید و بشود. (راز این پنج) روز را نگفته است، زیرا اگر بگفته بود، دیوان راز بدانستند و گزند بینداختند» (ترجمه مهرداد بهار، ص ۶۰ نیز نک. ص ۱۰۷). توصیفی که در این متن از گذر خورشید از چهار نقطهی اصلی (کاردینالی) سفر سالانهی خود در چهار صورت فلکی بره، خرچنگ، ترازو و بز میکند، برابر با دیگر منابع نجومی دنیاست و ما در مقالههای پیشتر در این باره توضیح دادیم و گفتیم که آغاز بالست خورشید از بره است: « بره بالست مهر و نشیب کیوان است» (بندهشن، همو، ص ۶۱) و تا ترازو که «بالست کیوان و نشیب مهر» (همان) است طول می کشد. در این متن اشاره می شود که در سه هزار سال آغازین، زمانی که هستی مینویی بود در بره، گاو و دوپیکر، یعنی در سه ماه آغاز سال قرار داشت و آفرینش کیومرث و نخستین گاو در خرچنگ، شیر و خوشه بود که بر روی هم می شود شش ماه؛ اهریمن در برج ترازو به جهان اهورایی یورش آورد (همان، ص ۱۵۵).
حمل یا Aries در آیکونهای به دست آمده نمود سپیدهی آتشین است که با طلوع خورشید همراهی دارد، نماد ایزد آسمان سومری بعل، ایزد آتش هندی اگنی و ایزد باروری و آفرینش آمون در مصر. در سکههایی که برای اسکندر بزرگ طراحی شدهاند، قوچ نمادِ قدرت را بازنمود میکند. قوچ نمادی معمول در هنر دینی هم هست (Snodgrass, 86-7) . آیکون حمل معمولا به شکل قوچی نشسته که گاه سرش را به عقب برگردانده است، نمایش داده میشود. بیرونی در التفهیم، این صورت فلکی را اینگونه توصیف میکند: «همچون صورت گوسپندی است نیم خفته و ز پس همینگرد تا دهان او بر پشت شده است» (ترجمه جلال الدین همایی، ۱۳۶۷: ۹۱). ادامه
BY اسطورهشناسی با بهار مختاریان
Share with your friend now:
tgoop.com/baharmokhtarian/108