tgoop.com/baharmokhtarian/116
Last Update:
برجِ دوپیکر، جوزا
بررسیِ نظامِ نمادینِ نجومِ کهن و آیینها و اسطورههای وابسته به آن در کلِ فرهنگهای جهان از جمله مباحثِ مهمِ حوزههای اسطورهشناسی، هنر و مطالعاتِ فرهنگ است. پیش از انقلابِ کوپرنیکی، این نظام تسلطی جدی بر حوزهی علمِ ستارهشناسی و نجوم داشت و پس از آن گرچه این علم تحولی عظیم یافت اما باورهای مرتبط با این نظام نمادین هنوز هم در فرهنگِ ملل گوناگون ماندگاری خود را نشان میدهند. بررسیِ اسطورهها و باورهای مرتبط با این نظام در ادبیات، و استعارههای موجود در آن، یا در هنر و آیکونهای آن، یکی از مسائل مهمی است که در پژوهشهای ایرانی هنوز جایی برای خود نیافته است.
در هرحال، در نجومِ کهن آنچه میگردید، خورشید بود نه زمین و برپایهی همین باور، مسیرِ حرکتِ خورشید به دور زمین بر روی مداری به نام «دائرة البروج» تعیین میشد. در کنار این مدار، تصور بر این بود که حرکتِ ماه و دیگر ستارگان و سیارگان نیز در محدودهی همین مدار به نام «اکلیپتیک» (Ecliptic)، دایرهی خسوف و کسوف، قرار داشت. برای اندازهگیریِ وقت و زمان، سال و روز، بخشی از مسیرِ ستارگان و خورشید را «منطقة البروج» نامیدند. در تعریف منطقة البروج آمده است: «منطقهای از کرهی آسمان را که دو قاعدهاش موازی با دائرة البروج و به فاصلهی هشت درجه در طرفینِ آن واقعاند، منطقة البروج گویند» (مصفی، ۱۳۶۶: ۷۶۴). منطقة البروج اساساً دوازده صورتِ فلکی است که در دوازده بخش، برج، تعریف شده است. هر یک از این صورتهای فلکی بر اساسِ خاستگاهِ فرهنگی آنها با اشکال جانوری یا انسانی مرتبط دانسته شدهاند که با اسطورهها و باورهای آنها پیوند داشته. حرکتِ خورشید در منطقة البروج و تلاقیِ نقاطی از این حرکت در دائرة البروج در چهار نقطهی کاردینالی (اعتدالین و انقلابین) تبیین میشد. اما این حرکت همواره در صورتهای فلکیِ ثابت صورت نمیگرفت. نقاطِ اعتدالین در هر ۷۲ سال یک درجه تغییر حرکت دارد و عبور آنها از میان یک صورت فلکی تقریبا ۲۰۰۰ سال ادامه مییافت و هر دو هزار و اندی، نقاط اعتدالین و انقلابین در صورت فلکیِ دیگری قرار میگرفت. بر این اساس، تصور میرفت که برای نمونه، خورشید در صورتِ فلکیِ جوزا (برابر با خردادِ امروزی) قرار دارد.
با توجه به پژوهشهایی که درباره کهنترین نمونههای مرتبط با منطقة البروج صورت گرفته است، گویا منطقة البروج در آغاز (حدود ۶۰۰۰ پ.م.) تنها چهار صورت فلکی منطبق بر اعتدالین و انقلابین داشته و با چهار صورت فلکیِ جوزا (دوپیکر) برابر با اعتدال بهاری؛ سنبله (خوشه) برابر با انقلاب تابستانی؛ قوس (نیماسب) برابر با اعتدال پاییزی؛ حوت (ماهی) برابر با انقلاب زمستانی شناخته میشد. در هزاره چهارم پیش از میلاد، این چهار نقطهی کاردینالی از این صورتهای فلکی خارج شد و ثور (گاو) برابر با اعتدال بهاری؛ اسد (شیر) برابر با انقلاب تابستانی؛ عقرب (کژدم) برابر با اعتدال پاییزی و دلو (آبریز) برابر با انقلاب زمستانی دانسته شد. آثارِ نوشتاری و آیکونهای نجومیِ بهدست آمده از مصر و میانرودان در این زمان با توضیحِ یاد شده منطبق است. دوهزار سال پس از این دوره است که حمل (بره) برابر با اعتدال بهاری؛ سرطان (خرچنگ) برابر با انقلاب تابستانی؛ میزان (ترازو) برابر با اعتدال پاییزی؛ جُدی (بزماهی) برابر با انقلاب زمستانی تبیین شد که تا کنون برجا است.
سالهاست که پژوهشگران بسیاری از حوزههای مختلف کوشیدهاند مختصر گزارشی را که در بالا ارائه شد، بر پایهی آیکونهای بهدست آمده از سفالینهها، مُهرها و نگارهها یا منابع نوشتاریِ کهن در پیوند با منطقة البروج شناسایی کنند. در فهرستِ الواح مول آپین (mul apin) هزار پ.م. در بابل که میتوان آن را نخستین منابع نوشتاری نجوم دانست، صورتِ فلکیِ دوپیکر برابر با خردادِ امروزی به صورت maš tabba gal gal آمده است. در نگارهای موسوم به Dendera از مصر در یک صد پیش از میلاد منطقة البروج به طور کامل تصویر شده است.
ایکونِ دوپیکر، جوزا، یا به صورتِ سَرِ مردی با دو نیمرخ نمایش داده شده است یا به صورتِ دو مرد در کنار هم. همانطور که پیشتر گفتیم این صورتِ فلکی در هزارهی هفتم پ.م.منطبق با اعتدال بهاری بوده است. این دوگانگی اساساً بر بنیادِ باور به ثنویت، که به نوعی در دوگانگیهای شب و روز، نور و ظلمت تجلی دارد، شکل گرفته است. همچنین بازماندهی این آیکون در ایزد
یانوس (Janus) یونانی دیده میشود که به صورتِ سَری با دو چهره نمایش داده میشود. بازماندهی نام او را در ماه ژانویهی امروزی میتوان دید که منظور زمانی است که از سالِ کهنه وارد سالِ نو میشویم. به عبارتی یانوس همان دوگانگیِ کهنه و نو و به عبارتی نقطهی صفر است، یعنی هم این و هم آن، همان نقطهی اعتدالین. « به طور کلی یانوس کلهی آسمانی مرد آسمان، یعنی انسانِ کبیر است. ادامه
BY اسطورهشناسی با بهار مختاریان
Share with your friend now:
tgoop.com/baharmokhtarian/116