tgoop.com/baharmokhtarian/33
Last Update:
" گاهنبار" و گاهشماری در ایرانِ باستان
" گاهنبار" (GĀHĀNBĀR) نامی است در فارسی میانه که به شش جشنِ فصلی اطلاق میشود. در اوستا آنها را نَه گاهنبار که yāirya ratavō مینامیدند. نامِ آنها در اوستای متاخر ( ویسپرد) به این گونه آمده است:
۱- میذیو زرمایه/Maiδyōi.zarəmaya
۲- میذیوشم/Maiδyōi.šam
۳- پیتیش ههیه/Paitiš.hahya
۴- ایاثریمه/Ayāθrima
۵- میذیاریه/Maiδyāirya
۶- همسپه ثمیدیه/Hamaspaθmaēδaya
بعدها با جشن نوروز شمار آنها به هفت رسید ( Bryce, iranica )
فرضِ خاستگاهی شبانی- زراعی برای این گاهنبارها بر همگان روشن است، با این همه، در خود اوستا نیز سیرِ متفاوتی از تقسیمِ سال موجود است، زیرا سال ( از لحاظ ریشهشناسی با واژه سرد همریشه است) نخست به دو بخشِ سرد و گرم یا زمستان و تابستان بخش میشد. بنابراین میتوان تصور کرد که دو گاهنبار یا جشنِ فصلیِ بزرگ یکی پاییزی- زمستانی (مانند مهرگان یا یلدا) و دیگری بهاری-تابستانی ( مانند نوروز یا تیرگان) وجود داشته است. تقیزاده در اثرِ درخشان خود، گاهشماری در ایران قدیم، دربارهی اختلافِ طولِ گاههای ششگانه مینویسد: "حدس زده میشود که سال در آغاز به دو فصلِ بزرگ ( زمستان ۵ ماهه و تابستان ۷ ماهه) تقسیم میشد و میذیوشم وسط تابستان و ایاثریم آخر آن و میذیاریه وسطِ زمستان و همسپهثمیدیه آخرِ آن بوده است. بعدها که چهار فصل شناخته شد، در گاهنبار میذیوزرمی وسطِ بهارِ سه ماهه و پیتیش های آخرِ تابستانِ سه ماهه قرار گرفت ( ص. ۱۰۸-۱۰۹).
با این مختصر میتوان تصویری از تقسیمبندیِ فصلی بر بنیادِ شرایط جغرافیایی و فعالیتهای زندگیِ اجتماعی بدست آورد. به عبارتی، با توجه به خاستگاهِ سردسیرِ اقوامِ هندواروپایی و سپستر هندوایرانی ( آریایی) آغازِ سال (البته نه الزاما شبیه تقسیمبندیِ امروزی در ۳۶۵ روز) بایستی در پاییز- زمستان، یعنی در مهرگان یا یلدا بوده باشد. البته سنتِ اروپایی آغازِ سال با زمستان ( برابر یلدا) را نشان میدهد که به تدریج در سنتِ مسیحیت ادغام شد.
این سنت با مهاجرت اقوامِ ایرانی به سمت غرب و جنوب فلاتِ ایران (مادها و پارسها) و رویاروییِ فرهنگی با تمدنهای ایلام و میانرودان و نیاز به گاهشماری (تقویم سالیانه) برای ادارهی سرزمینها دچار تغییراتی شد. به سخنی دیگر، سنتِ گاهنبار در کنار گاهشماریِ خورشیدیِ به دست آمده از سنگنوشتههای هخامنشی همچنان ادامه یافت و در روزگارِ ساسانیان به رغم تحولاتی دیگر دچار گرفتاریهای زیادی میان سنتِ مردم و تقویمِ رسمی شد. بیکرمان( Bickerman,1967 ) در این مورد خاطرنشان میسازد که مردم زندگی را منطبق با تغییرِ فصل و گردشِ افلاک ترتیب میدادند و نه مطابق زمانسنجیهای رسمی.
در ادامه گاهشماری هخامنشی را ارائه میدهیم.
ازآنجا که هر واژه و ریشهشناسیِ آن، به عبارتی هر نام در بازسازیِ آیین و اسطوره اهمیت بسیاری دارد، توجه به آنها از اهمِ این پژوهشها است.
BY اسطورهشناسی با بهار مختاریان
Share with your friend now:
tgoop.com/baharmokhtarian/33