BAZNEGARI Telegram 1569
عبور شگفت‌آور میرزای قمی از خطوط قرمز

(معذور شناختن مجاهدان غیرمسلمان در حمله به بلاد اسلامی)

امیر ترکاشوند ۱۴۰۳/۱۱/۰۸


معذوریتِ خیل غیرمسلمانان و ایراد داشتنِ انتساب کفر به آن‌ها:

میرزای قمی صاحب قوانین و از اعلام تشیّع پس از تفصیل پیرامون تقلیدی بودن دینِ عموم مردم (چه مسلمان چه غیر مسلمان چه شیعه چه سنی) و نیز معذور بودن‌شان به دلایل گوناگون، در ادامه می‌گوید:

《این‌که ما بگوییم "خدا کافران و مسلمانانِ غیر شیعی را به دلیل تقلید در اصول دین عذاب می‌کند ولی مسلمانان شیعه را با وجود تقلید در این مورد عذاب نمی‌کند" برخلاف اعتقاد به عدالت خداست.. اگر غیر مسلمانانی که (برای ترویج آیین خود) با مسلمانان می‌جنگند.. با وجود تردید در حقانیتِ آیین خود اقدام به جنگ کرده‌اند معذور نیستند ولی اگر قلباً معتقد باشند که آیین‌شان حق است و آیین مسلمانان باطل است و ندانند که برای شناخت دین حق، باید به تحقیق و تأمل پرداخت، در نزد خدا معذور خواهند بود؛ و البته این امر موجب نمی‌شود که مسلمانان -در مقام دفاع از خود و اسلامـ با ایشان نجنگند.. کسانی از کفار هم که با یقین به حقانیت آیین خود و بطلان هر آیین دیگر با مسلمانان جنگیده و در جنگ به قتل رسیده‌اند، در نزد خدا معذورند؛ مشروط به آن‌که در حصول این اعتقادِ ناحق، تقصیری نداشته باشند.. پس اگر تفاوتی میان مسلمانانِ مقلد و غیر مسلمانانِ مقلد وجود دارد، این تفاوت در آن نیست که دسته دوم به دلیل تقلید گناهکارند و مجازات میشوند و دسته اول با وجود تقلید گناهکار نیستند و از مجازات معاف‌اند. و خلاصه اعتقاد به عدالت خدا مانع از آن است که ما در این مورد -که اصلاً تفاوتی میان مسلمانانِ مقلد و غیر مسلمانانِ مقلد نیست- قائل به تفاوت شویم. اما آیات و احادیثی که دلالت می‌کند کفار برای همیشه در آتش دوزخ خواهند بود، مراد از کافر در آنها این دسته از غیر مسلمانانِ مقلد نیستند؛ بلکه ظاهر آن است که مراد از کافر در آنها، کسی است که پس از ثابت و آشکار شدن حق بر او، آن را بپوشاند و کفر بورزد؛ و این امری وجودی است که تحقق آن ممکن نیست مگر نخست کسی از مذهب حق آگاه شود و سپس در قبول آن تقصیر نماید و شاید تعریفی که اکثر متکلمان از کفر کرده‌اند: "ایمان نیاوردن کسی که سزاوار ایمان آوردن است"، اشاره به این باشد که مفهوم کلی ایمان، در مرتبه فروتر نمی‌تواند مصداق داشته باشد تا سخن از رد و قبول آن به میان آید و در آنجا ما با عدم ملکه مواجهیم و اینکه در تعریف قید شده: "کسی که سزاوار ایمان آوردن است"، یعنی کسی که حجت بر او تمام شده، آری چنین کسی است که اگر ایمان نیاورد تقصیر نموده، نه دیگران.. البته ما در فقه، عنوان کافر را بر هر که غیر مسلمان است اطلاق می‌کنیم و او را مشمول احکام خاصی می‌دانیم ولی آن کافر با کافری که خدا او را در آخرت مجازات خواهد کرد دو تاست و در مورد غیر مسلمانانی که در این جا از آنان گفت‌وگو می‌داریم سخت‌ترین مطلبی که می‌توان گفت این است که آنان اسلام نیاوردند و مؤمن نیستند اما اینکه کافر باشند، استنباط چنین مطلبی از آیات و احادیث وارده در این باب، مشکل است》:

..و لكن هذا الكلام لا يتفاوت فيه الحال بين الموافق و المخالف و المسلم و الكافر على ما اقتضاه قواعد العدليّة. والقول بتعذيب الكفّار والمخالفين دون المسلمين والشّيعة خروج عن العدل، و ذلك لا ينافي ثبوت أحكام الكفر لهم في الدّنيا مثل..؛ و أمّا جهادهم و قتالهم، و أمّا من تفطّن منهم و حصل له الشّك و قصّر في النّظر، فلا إشكال فيه. و أمّا من لم يتفطّن لذلك، بل حسب أنّ الحقّ معه و الباطل مع المسلمين، و لم يتفطّن لوجوب النّظر أصلا؛ فهو ليس بأعلى شأنا من المسلمين إذا تترّس بهم الكفّار و لم يمكن دفاع الكفّار عن بيضة الإسلام إلّا بقتلهم، فحينئذ فالفرق بين مقلّدة المسلمين و مقلّدة الكفّار إنّما هو في غير الإثم و العذاب.
و بالجملة، قاعدة العدل تمنعنا عن الإقدام في الفرق فيما لا فرق بينهم أصلا.
و أمّا الآيات و الأخبار الدالّة على خلود الكفّار في النّار، فلا يتبادر منها أمثال‌ هؤلاء، بل الظّاهر من الكافر هو من كفر و ستر الحقّ بعد ظهوره، و هذا أمر وجوديّ لا يمكن حصوله إلّا مع التّنبيه و التّقصير، و لعلّ تعريف أكثر المتكلّمين بأنّه عدم الإيمان ممّن شأنه الإيمان، أريد به عدم الملكة بالنسبة الى المرتبة الأدنى من كليّاتها.
فالمراد ممّن شأنه الإيمان هو الذي تمّت‌ عليه الحجّة و قصّر، فهو مثل إطلاق الأعمى على الإنسان لا على العقرب، أو يجعل تعريفا للكافر الذي يجري عليه الأحكام الفقهيّة لا من يعذّب و يخلّد في النّار في الآخرة، فإنّ ذلك يكفي في الأوّل دون الثّاني.
فغاية الأمر أنّهم ممّا لم يسلموا و لم يؤمنوا، و أمّا أنّهم ممّن كفروا، فيشكل انفهامهم عن الآيات و الأخبار
(القوانین المحکمة فی الاصول ج۴ ص ۳۶۳-۳۶۱؛ ترجمه از: کتاب دیدگاه‌های آخوند خراسانی ۵۶۵-۵۶۳)
T.me/baznegari/1569



tgoop.com/baznegari/1569
Create:
Last Update:

عبور شگفت‌آور میرزای قمی از خطوط قرمز

(معذور شناختن مجاهدان غیرمسلمان در حمله به بلاد اسلامی)

امیر ترکاشوند ۱۴۰۳/۱۱/۰۸


معذوریتِ خیل غیرمسلمانان و ایراد داشتنِ انتساب کفر به آن‌ها:

میرزای قمی صاحب قوانین و از اعلام تشیّع پس از تفصیل پیرامون تقلیدی بودن دینِ عموم مردم (چه مسلمان چه غیر مسلمان چه شیعه چه سنی) و نیز معذور بودن‌شان به دلایل گوناگون، در ادامه می‌گوید:

《این‌که ما بگوییم "خدا کافران و مسلمانانِ غیر شیعی را به دلیل تقلید در اصول دین عذاب می‌کند ولی مسلمانان شیعه را با وجود تقلید در این مورد عذاب نمی‌کند" برخلاف اعتقاد به عدالت خداست.. اگر غیر مسلمانانی که (برای ترویج آیین خود) با مسلمانان می‌جنگند.. با وجود تردید در حقانیتِ آیین خود اقدام به جنگ کرده‌اند معذور نیستند ولی اگر قلباً معتقد باشند که آیین‌شان حق است و آیین مسلمانان باطل است و ندانند که برای شناخت دین حق، باید به تحقیق و تأمل پرداخت، در نزد خدا معذور خواهند بود؛ و البته این امر موجب نمی‌شود که مسلمانان -در مقام دفاع از خود و اسلامـ با ایشان نجنگند.. کسانی از کفار هم که با یقین به حقانیت آیین خود و بطلان هر آیین دیگر با مسلمانان جنگیده و در جنگ به قتل رسیده‌اند، در نزد خدا معذورند؛ مشروط به آن‌که در حصول این اعتقادِ ناحق، تقصیری نداشته باشند.. پس اگر تفاوتی میان مسلمانانِ مقلد و غیر مسلمانانِ مقلد وجود دارد، این تفاوت در آن نیست که دسته دوم به دلیل تقلید گناهکارند و مجازات میشوند و دسته اول با وجود تقلید گناهکار نیستند و از مجازات معاف‌اند. و خلاصه اعتقاد به عدالت خدا مانع از آن است که ما در این مورد -که اصلاً تفاوتی میان مسلمانانِ مقلد و غیر مسلمانانِ مقلد نیست- قائل به تفاوت شویم. اما آیات و احادیثی که دلالت می‌کند کفار برای همیشه در آتش دوزخ خواهند بود، مراد از کافر در آنها این دسته از غیر مسلمانانِ مقلد نیستند؛ بلکه ظاهر آن است که مراد از کافر در آنها، کسی است که پس از ثابت و آشکار شدن حق بر او، آن را بپوشاند و کفر بورزد؛ و این امری وجودی است که تحقق آن ممکن نیست مگر نخست کسی از مذهب حق آگاه شود و سپس در قبول آن تقصیر نماید و شاید تعریفی که اکثر متکلمان از کفر کرده‌اند: "ایمان نیاوردن کسی که سزاوار ایمان آوردن است"، اشاره به این باشد که مفهوم کلی ایمان، در مرتبه فروتر نمی‌تواند مصداق داشته باشد تا سخن از رد و قبول آن به میان آید و در آنجا ما با عدم ملکه مواجهیم و اینکه در تعریف قید شده: "کسی که سزاوار ایمان آوردن است"، یعنی کسی که حجت بر او تمام شده، آری چنین کسی است که اگر ایمان نیاورد تقصیر نموده، نه دیگران.. البته ما در فقه، عنوان کافر را بر هر که غیر مسلمان است اطلاق می‌کنیم و او را مشمول احکام خاصی می‌دانیم ولی آن کافر با کافری که خدا او را در آخرت مجازات خواهد کرد دو تاست و در مورد غیر مسلمانانی که در این جا از آنان گفت‌وگو می‌داریم سخت‌ترین مطلبی که می‌توان گفت این است که آنان اسلام نیاوردند و مؤمن نیستند اما اینکه کافر باشند، استنباط چنین مطلبی از آیات و احادیث وارده در این باب، مشکل است》:

..و لكن هذا الكلام لا يتفاوت فيه الحال بين الموافق و المخالف و المسلم و الكافر على ما اقتضاه قواعد العدليّة. والقول بتعذيب الكفّار والمخالفين دون المسلمين والشّيعة خروج عن العدل، و ذلك لا ينافي ثبوت أحكام الكفر لهم في الدّنيا مثل..؛ و أمّا جهادهم و قتالهم، و أمّا من تفطّن منهم و حصل له الشّك و قصّر في النّظر، فلا إشكال فيه. و أمّا من لم يتفطّن لذلك، بل حسب أنّ الحقّ معه و الباطل مع المسلمين، و لم يتفطّن لوجوب النّظر أصلا؛ فهو ليس بأعلى شأنا من المسلمين إذا تترّس بهم الكفّار و لم يمكن دفاع الكفّار عن بيضة الإسلام إلّا بقتلهم، فحينئذ فالفرق بين مقلّدة المسلمين و مقلّدة الكفّار إنّما هو في غير الإثم و العذاب.
و بالجملة، قاعدة العدل تمنعنا عن الإقدام في الفرق فيما لا فرق بينهم أصلا.
و أمّا الآيات و الأخبار الدالّة على خلود الكفّار في النّار، فلا يتبادر منها أمثال‌ هؤلاء، بل الظّاهر من الكافر هو من كفر و ستر الحقّ بعد ظهوره، و هذا أمر وجوديّ لا يمكن حصوله إلّا مع التّنبيه و التّقصير، و لعلّ تعريف أكثر المتكلّمين بأنّه عدم الإيمان ممّن شأنه الإيمان، أريد به عدم الملكة بالنسبة الى المرتبة الأدنى من كليّاتها.
فالمراد ممّن شأنه الإيمان هو الذي تمّت‌ عليه الحجّة و قصّر، فهو مثل إطلاق الأعمى على الإنسان لا على العقرب، أو يجعل تعريفا للكافر الذي يجري عليه الأحكام الفقهيّة لا من يعذّب و يخلّد في النّار في الآخرة، فإنّ ذلك يكفي في الأوّل دون الثّاني.
فغاية الأمر أنّهم ممّا لم يسلموا و لم يؤمنوا، و أمّا أنّهم ممّن كفروا، فيشكل انفهامهم عن الآيات و الأخبار
(القوانین المحکمة فی الاصول ج۴ ص ۳۶۳-۳۶۱؛ ترجمه از: کتاب دیدگاه‌های آخوند خراسانی ۵۶۵-۵۶۳)
T.me/baznegari/1569

BY کانال بازنگری | ترکاشوند


Share with your friend now:
tgoop.com/baznegari/1569

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

How to Create a Private or Public Channel on Telegram? Among the requests, the Brazilian electoral Court wanted to know if they could obtain data on the origins of malicious content posted on the platform. According to the TSE, this would enable the authorities to track false content and identify the user responsible for publishing it in the first place. Each account can create up to 10 public channels Ng Man-ho, a 27-year-old computer technician, was convicted last month of seven counts of incitement charges after he made use of the 100,000-member Chinese-language channel that he runs and manages to post "seditious messages," which had been shut down since August 2020. How to create a business channel on Telegram? (Tutorial)
from us


Telegram کانال بازنگری | ترکاشوند
FROM American