tgoop.com/bzyad/1710
Last Update:
"نقطه سر خط "
اين روزها مجددا تعرفه هاى پزشكى و اينكه چگونه و چه كسي بايد آنها را تعيين كند موضوع روز شده است . بخصوص كه عواقب كنترل دولتي نرخ هاي سلامت به صورت اقبال سرسام آور مردم و جامعه پزشكئ به زيبايي ،عدم پرداخت مبلغ داروهاي فروخته شده به داروخانه ها و…..اين روزها به عينه در مد نظر عموم ميباشد . به همين دليل يادداشتى كه سه سال پيش در واكاوى سوابق اين واقعه نوشته بودم به يادم آمد ووالبته مصداق هايي را اضافه كردم
نظام پزشکی ۶۵
در تابستان سال ١٣۶۵ دولت وقت لایحه ای در مورد اهداف و اختیارات سازمان نظام پزشکی به مجلس ارائه کرد که تلویحا حقوق صنفی جامعه پزشکی را تحت الشعاع وظایف اجتماعی و حقوق بیماران قرار میداد. درمورد تعرفه های پزشکی تنها اختیار میداد که سازمان بر تعرفه های وضع شده نظارت کند و حمایت از حقوق جامعه پزشکی را در چند کلمه در انتهای بند های متعدد در مورد وظایف او در ارتقا شعائر و حقوق بیماران تقلیل میداد . به وضوح وظایف سازمان و جامعه پزشکی بر اختیارات آنها پیشی میگرفت. سازمان نظام پزشکی که تا آن زمان بعنوان سازمان صنفی پزشکان مورد احترام حکومت و جامعه قرار داشت از این لایحه بوی عدم استقلال به مشامش میرسید و به آن معترض بود. در جلسه ای که لایحه مورد بررسی قرار گرفت رهبری املشی نماینده رودسر حتی به وجود کلمه استقلال نظام پزشکی در این لایحه معترض بود اما موحدی ساوجی نماینده ساوه با او به مخالفت برخاست و گفت اگر میخواهید سازمان را وابسته به دولت بکنید با حذف این کلمه به این مقصود نمیرسید. جو غالب ظاهرا به ضرر استقلال سازمان بود اما حذف کلمه استقلال به تصویب نرسید. وزیر بهداشت گفت "ما با استقلال سازمان موافقیم ولی با خود مختاری آن مخالفیم "هیچ توضیحی هم در مورد تفاوت معنای "استقلال"و "خود مختار ی" ارائه نداد. سی و هشت سال است که مشکلات جامعه پزشکی منوط به تعریف این تفاوت شده است.
باید پذیرفت که نگرانی سازمان نظام پزشکی از دولتی شدن این سازمان و تاثیرات منفی آن بر سیستم سلامت کشور پر بیراه نبوده است از سوی دیگر در بحبوحه جنگ ، دولت روش اداره اردوگاهی و کنترل هر چیز در دست خود را مطمئن تر میدانست. بخصوص در امر مهمی مثل سلامت . شاید همان موقع مسئولین دولت ووزارت در خواب هم نمیدیدند که سی سال پس از پایان جنگ هم همچنان همان مقررات جنگی واردوگاهی در سیستم سلامت کشور ساری و جاری باشد
سازمان نظام پزشکی در جامعه ای با مختصات محدود تر و بدون تغییرات سیاسی و اجتماعی قابل توجه پدید آمده و بالیده بود و مثل بقیه اقشار کشور مان تجربه سياسي چنداني نداشت و پتانسيل هاي موجود در هيات حاكمه جديد را نميشناخت . بدون درس گرفتن از امساک تاریخی در عدم صدور مجوز جهاد اما تهديد مداوم به آن ، اعلام اعتصاب کرد. دولت که به جهت جنگ خود را از نظر اخلاقی محق میدانست و بعلاوه این موقعیت را فرصتی مناسب برای پیش بردن برنامه ریزی متمرکز ( که ایده آن زمان مسئولین بود) میدید و میتوانست ژستی انقلابی -بخوان پوپولیستی- در مقابله با " این دکترها" در انظار مردم بگیرد به شدید ترین وجه ممکن که مورد انتظار پزشکان نبود واکنش نشان داد. دکتر حفیظی رييس بسيار محترم سازمان و بسیاری دیگر تبعید شدند. کادر وزارت بهداشت و سازمان نظام پزشکی تغییرات زیادی کرد.و تاثیراتی عمیق به شکل بروز تابوهایی ناگفتنی بر جای گذاشته شد . جامعه پزشکی تا همان زمان هم در بحران های مختلف انقلاب و جنگ مردم را تنها نگذاشته بود اکثریت اعضا با میل و رضای خود طبق یک برنامه تنظیمی بدون دریافت وجهی در جبهه های جنگ حضور پیدا میکردند و مخالفت مهمی با این برنامه وجود نداشت.رئیس تبعیدی سازمان دکتر حفیظی فرزند بزرگش را در راه دفاع از میهن در آب های خلیج فارس از دست داده بود. ممکن بود برخی پزشکان منافع اقتصادی را هم در نظر داشتند اما اساتید بزرگی مثل دکتر حفیظی و بسیاری دیگر تنها و تنها خطرات عدم استقلال جامعه پزشکی برای سیستم سلامت کشور مد نظرشان بود. گویی آنچه در سال های بعد رخ داد را در خشت خام میدیدند. حالا معلوم ميشود دكتر حفيظي روزي را كه پزشكان به دليل تعرفه هاي ناچيز همه بجاي كار درمان به زيبايي رو بياورند و اين تبديل به تجربه شرم آور جراحي بدون حضور پزشك بشود آن روز ديده بود . ديده بود كه نرخ گذاري اجباري و دولتي توسط خريداران كالا و خدمت داروخانه ها را به تعطيل خواهد كشيد وكيت هاي آزمايشگاهي به پايان رسيده مردم همه به دماغ هاي سربالا و پوست هاي كشيده به سوي سالمندي اي خواهند رفت كه هيچ حمايت دولتي در هيچ بيماري اي ندارد .
BY یادداشتهایِ دکتر بابک زمانی

Share with your friend now:
tgoop.com/bzyad/1710