tgoop.com/cherouu/5804
Last Update:
دو شعر از #محسن_جعفری
۱)
نوری که از پنجره میآید
مراقب است
و گُلِ مُحتَضَر آب میخواهد
از لیوانی که به دهان نبردهام هنوز
نور
از گوشهی مُدرنِ میز تجربهای میکند
تا دیوارِ مُبَرهَن
از انتزاعِ اتاق دیوانه شود
غبار از روشنی،
سکوت از شکل میشکند،
گلدانِ مُدَوَّر
در مربعِ اندوهگینِ زمان
ذکاوتِ مشکیِ کلاغ اما
نوک به شیشهی پنجره میکوبد
وقتی مرا
در گوشهی ناجورِ اشکال
میبیند
۲)
وطنِ که هستی
ای تاریخِ کوتاهِ زخمی،
خورشید کدام کوه
ای صدای برگشت خوردهی خوب
وقتی در چهرهی تو نفت،
در بازوان تو درخت میروید
شادیات
گیاهم میکند
پشت گلهای تو
پروانهای شکل میگیرد
و رنگهای پرواز
به سلامت میروند
فریاد که هستی
ای گلوی گرفتهی من
ای آویخته
از
صدای
طناب،
حرفهای فقط
ماهیان دور
تا شیب آبهای تو
تا خلیج خستهی تکثیر میروند
تا شنهای مدامِ آرامش
گلوی که هستی
ای آوازهی نخست در سراسرِ من
ای عریانِ سهمگین
شماطهی سرگردان
#محسن_جعفری
مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو
@cherouu تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡
#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد
BY مجله الکترونیکی تخصصی شعر چرو
Share with your friend now:
tgoop.com/cherouu/5804