tgoop.com/cherouu/5814
Last Update:
با پنبههای خیس نشاطِ زخم تازهتر نیست؟!
وقتی از کوبه، آرنجِ خاک سپرده باشی به کتفهای ما
هی به قلب رعشهای بزن!
که رونقِ سالیست با تَنآبهی اشکهام.
تنهام
وَ بیهوده در ولادتِ پنجههای نقرهکوبِ آهو کبود میشوم.
آتشگرفته با پیراهن در باد میلرزم؛
بگذار تا خیمهی پلکهام راهی هیمه ببندد.
طُرفهی شیپوریها را اَهلی باشی
آرامتر در تیمارِ اسبهای خودم لهجه میگیرم.
مادر نداشتم با ترس برادرم
که همین است با گیاهی پوسیده، کُنجی ناآرامم.
چوب که مادر نیست
با فرضِ خروارهای آفتاب وُ سایه.
دست به ریحانِ خشک، افشان کُن!
همینکه آتش از گُر بخوابد؛
تو بلوغِ رفتن را چین میاندازی بر سیطرهی ماه.
میگویم ماه آری!
با خودم تعارف ندارم مرگ!
آری زبانبسته تیغِ کُندی در سینهام منتشر میشود؛
گوشهای بنشین! خون تماشاییست.
در ایدههای بغضِ من شریک باش،
بغضهای ریکرده با ساقههای گرم.
کف که میکوبی به شانههام،
با طعنهی کودکانه چه کوچک
گوشوارهی رفاقت تلنگری میخورد
حتا در خودم عاطفهای ندارم مرگ!
وَ در حَجمههای بیقراری
دستی به گردنت میپیچم.
به لطمهی سکوت میافتم اینوقتها
نگاه میدوزی وُ اطلسیهای سرخ از تازهگی غریبهترند.
ناخن به پوست میکِشَم
وَ بادامِ تلخ در دهان کبوتر است
با گُردهای چاکخورده هنوز.
هرچند در شرمِ پیشانی بیپناهترم
هنوز یادم میافتد حضانتِ گندم،
حالا یادم میافتد قناعتِ چادر
که تاریک بود وُ لَخت.
نزدیکترم به ماغِ پروانه در تور،
آشناتر به کُرکِ درختان در فصلِ موشرابیها!
گِره وا کُن مرگ!
تا ساقدوشِ صبح،
تا مجالِ خرمنگاه
که صبر لب دارد وُ نمک؛
دقشورهای باقیست.
#پیمان_سرمستی
مجله الکترونیک تخصصی شعر #چرو
@cherouu تلگرام
🟡⚪️🟡
cherouu.ir سایت
⚪️🟡⚪️
Cherouu11 اینستاگرام
🟡⚪️🟡
#مجله_الکترونیک_چرو
#مجله_مستقل_ادبیات
#شعر_پیشرو
#شعر_آزاد
BY مجله الکترونیکی تخصصی شعر چرو
Share with your friend now:
tgoop.com/cherouu/5814