tgoop.com/dachstudien/8723
Last Update:
🔹 قسمتی از اشعار گوته خطاب به حافظ، در دیوان شرقی-غربی
👈 ترجمه فارسی: شجاع الدین شفا
Dass du nicht enden kannst das macht dich gross,
Und dass du nie beginnst das ist dein Loos.
Dein Lied ist drehend wie das Sterngewölbe,
Anfang und Ende immer fort dasselbe,
Und was die Mitte bringt ist offenbar,
Das was zu Ende bleibt und Anfangs war.
Du bist der Freuden ächte Dichterquelle,
Und ungezählt entflieſst dir Well’ auf Welle.
Zum Küssen stets bereiter Mund,
Ein Brustgesang der lieblich fließt,
Zum Trinken stets gereizter Schlund,
Ein gutes Herz das sich ergieſset.
ای حافظ، سخن تو همچون ابدیت بزرگ است، زیرا آن را آغاز و انجامی نیست.
کلام تو همچون گنبد آسمان، تنها به خود وابسته است و میان نیمه غزل تو
با مطلع و مقطعش فرقی نمی توان گذاشت، زیرا همه آن در حد جمال و کمال است.
تو آن سرچشمه فیاض شعر و نشاطی، که از آن، هر لحظه موجی از پس موج دیگر بیرون می تراود.
دهان تو همواره برای بوسه زدن و طبیعت برای نغمه سرودن و گلویت برای باده نوشیدن و دلت برای مهر ورزیدن آماده است.
Und mag die ganze Welt versinken,
Hafis mit dir, mit dir allein
Will ich wetteifern! Lust und Pein
Sei uns den Zwillingen gemein!
Wie du zu lieben und zu trinken
Das soll mein Stolz, mein Leben sein.
Nun töne Lied mit eignem Feuer!
Denn du bist älter, du bist neuer.
اگر هم دنیا به سر آید، ای حافظ آسمانی، آرزو دارم که تنها با تو و در کنار تو باشم و چون برادری، هم در شادی و هم در غمت شرکت کنم.
همراه تو باده نوشم و چون تو عشق ورزم، زیرا این افتخار زندگی من و مایه حیات من است.
ای طبع سخنگوی من، اکنون که از حافظ ملکوتی الهام گرفته ای، به نیروی خود نغمه سرایی کن و آهنگی ناگفته پیش آر، زیرا امروز پیرتر و جوانتر از همیشه ای.
Sie haben dich heiliger Hafis
Die mystische Zunge genannt,
Und haben, die Wortgelehrten,
Den Werth des Worts nicht erkannt.
Mystisch heißesten du ihnen,
Weil sie närrisches bei dir denken,
Und ihren unlautern Wein
In deinen Namen verschenken.
Du aber bist mystisch rein
Weil sie dich nicht verstehn,
Der du, ohne fromm zu sein, selig bist!
Das wollen sie dir nicht zugestehn.
ای حافظ مقدس، تو را لسان الغیب نامیدند ولی سخنت را آن چنان که باید وصف نکردند؛
عالمان خشک علم لغت نیز کلام تو را به میل خود تاویل می کنند، زیرا از سخن نغز تو جز آن مهملات که خود می پندارند در نیافته اند.
لاجرم دست به تفسیر سخنت می گشایند تا شراب آلوده را به نام تو بر سرکشند.
ولی تو، بی آنکه راه و رسم زاهدان ریایی پیشه کنی، راز نیکبختی آموخته و صوفیانه ره به سرچشمه سعادت برده ای؛ این است آنچه فقیه و محتسب در حق تو اقرار نمی خواهند کرد.
@DACHstudien
BY 🇪🇺 مطالعات آلمان و اروپا 🇩🇪
Share with your friend now:
tgoop.com/dachstudien/8723