tgoop.com/dasneveshtha/199
Last Update:
✅کوچک زیباست (بخش 1 از 4)
آیا واقعاً تولید بیشتر به رفاه بیشتر می انجامد؟
📌 کتاب «کوچک زیباست» نوشته ای. اف شوماخر، کتابی که بیش از نیم قرن از نگارش آن میگذرد، همچنان کتابی تاثیرگذار و مهم در زمینه توسعه است که با مهمترین مضامین توسعه گره خورده است. این کتاب به غایت توسعه یعنی سعادت فردی و ابزارهای آن پرداخته و تلاش دارد تا برخی از مهمترین اسطورهها در زمینه شیوه دستیابی به توسعه است.
شوماخر، در کانون کتاب خود بحث از مفهوم توسعه را قرار میدهد، آیا جستجوی «رفاه مادی» آنطور که ادعا میشود باید هدف توسعه باشد یا آنکه «کیفیت زندگی» باید هدف قرار گیرد؟ اساساً آیا زندگی باکیفیت در گرو مصرف بیشتر است یا در گرو احساس رضایت؟ آیا رضایت (بهعنوان امری ذهنی) با مصرف بیشتر قابل سنجش است؟
📌 شوماخر کتابش را در چهار بخش نگاشته است که بخش اول «دنیای نو» نقدی جانانه بر بنیادهای تمدن جدید است. بخش دوم «منابع» با ریشههای ناپایدار این دنیای نو سروکار دارد. بخش سوم «جهان سوم» به آرزوهای جوامع در حال توسعه برای تجربه این «دنیای نو» و عملکرد آنها پرداخته و بخش چهارم «سازمان و مالکیت» به توصیههایی به دولتها و برنامهریزان برای تلاش آگاهانه برای تحقق توسعه اختصاص دارد.
بخش اول: دنیای نو
نویسنده کتابش را با این نکته شروع میکند که در عصر صنعتیشدن، ظاهراً ما مفتخریم که راز و رمز تولید را دیگر کشف کردهایم و میدانیم که چطور تولید را افزایش داده و با آن رفاه بیشتر تولید کنیم. بهعبارتی با تولید بیشتر، سعادت خود را افزایش دهیم. این درحالی است که به زعم نویسنده، ما در این راه با از بین بردن محیط زیست، با به اتمام رساندن سوختهای فسیلی و با تخریب روح انسان، سعادتی ناپایدار و کوتهبینانه را برای خود فراهم کردهایم!
نویسنده بر تمایز میان «سرمایه» و «درآمد» تاکید دارد، البته باید گفت تمایز میان «ثروت» و «درآمد». ما در حال تولید ثروت و رفاه بیشتر برای خود، عملاً نوع دیگری از ثروتِ خود را از میان میبریم. ما زمین را میبلعیم، انرژیهای فسیلی را به اتمام میرسانیم، روح خود را رنجور میکنیم.
شوماخر در انتهای دو دهه حاکمیت مطلق کینز بر سیاستگذاری اقتصادی، دنیای جدید نو را با بیان کینز پیوند میدهد. این تصور وجود دارد که تولید موجب رفاه است و رفاه عامل صلح، و البته نویسنده تذکر میدهد که بهای این رفاه جویی، دستکاری روح انسان بوده است. دستکاری که طی آن کفّ نفس و فداکاری تابع جنون و حرص شده است. شوماخر از کینز مایه میگیرد که صلحجویی انسان تابع رفاه اوست اما چون هنوز آنقدر ثروتمند نیستیم که به فضایل بیاندیشیم و خوب باشیم، باید «مفیدها» را برتر از «خوبها» بنشانیم. یعنی حرص و طمع اگر منجر به تولید ثروت بیشتر است، پس مفید است و باید از قناعت و میانهروی برتر باشد. بنابراین بزرگترین مکر دنیای نو این است که با وعده رفاه و صلح، به تخریب روح انسان و فضیلتهای او انجامیده است.
نویسنده از اینجا نقدی به نابرابری میزند. اینکه نابرابری مصرف و فقر تابع این دیدگاهِ خود غنیساز است. از نظر نویسنده «ثروت جویی» هیچ اصل محدودکنندهای در خود ندارد و انسانِ خودغنیساز که اخلاقش را با فایدهاش برای غنیساختن خود بر میگزیند، نیازی به توجه به دیگران ندارد.
نویسنده همچنین بر این دیدگاه خوشبینانه که علم، با ابداعات فناورانه بلاخره راهحلی خواهد یافتت نقد میکند که علم، راهحلی نخواهد داشت، زیرا ارزشهای حاکم بر تحقیقات علمی است که جهت علم را میسازد. اگر انگیزه خودخواهی پشت تحقیقات علمی باشد، نتایج همچنان نابرابریساز خواهد بود. نویسنده از گاندی مثال میآورد که «کره زمین به قدر کافی برکت دارد که نیاز هر انسان را پاسخ گوید اما نه آزمندی هر انسان را».
بنابراین نویسنده به ما زنهار میدهد که خردِ «دنیای نو»، خردی است که مبتنی بر «زیرکی» است یعنی جویای فرصتها و اغتنام آن برای خودغنیسازی است، نه مبتنی بر «خردمندی» که متکی بر دوراندیشی است و به پایداری و نه فرصتطلبی میانجامد. نویسنده تذکر میدهد که علم و فناوریای که به کار رفع فقر و نابرابری بیاید، علم و فناوریای است که رویکردی متفاوت و فلسفهای متفاوت نسبت به طبیعت اتخاذ کند:
- به قدر کافی ارزان باشد تا به واقع برای همگان قابل وصول باشند
- برای کاربرد در مقیاس کوچک مناسب باشند
- و با نیاز آدمی به آفرینندگی سازگار باشند
بنابراین نویسنده دربرابر عصر تولید انبوه تذکر میدهد که «کوچک زیباست».
👈 ارتباط با نویسنده:
@Hossein_Rajabpour
👈به دستنوشته های اقتصادی و فلسفی بپیوندید
@dasneveshtha
BY دستنوشته های اقتصادی و فلسفی
Share with your friend now:
tgoop.com/dasneveshtha/199