tgoop.com/dasneveshtha/248
Last Update:
✅ توسعه متزلزل: روایتی از پایین
📌 در نشست «نقد و بررسی کتاب توسعه متزلزل» بر معرفی رویکرد توسعه فراگیر به عدالت و نسبت آن با ایران پرداختم. از این منظر، تاکیدم روی پیوند عدالت با تقسیم کار اجتماعی بود. اینکه چه قوانینی بر نحوه مشارکت و سهم بری طرفین مبادلات حاکم باشد موضوعی است که محل بحث نظریههای عدالت قرار گرفته است.
تقسیم کار اجتماعی میتواند به صورتی انجام شود که در عین افزایش رفاه، سهم غالب آن را فقط بخش کوچکی از جامعه ببرد و بقیه بخشهای جامعه علی رغم مشارکتشان در این تولید جمعی سهم چندانی نبرند. در اینجا توسعه به جای اینکه به نفع همه باشد به نفع اقلیت است و این نوع توسعه نمیتواند پایدار باشد. بنابراین فراگیری، رکن مهمی در پایداری در نظر گرفته میشود و در چند دهه گذشته در جای جای دنیا میتوان نشانههای توجه به توسعه فراگیر را دید.
ایران در طول دهههای گذشته درگیر فرایندهایی از توسعه بوده که بر رشد کمی و به شدت بالا به پایین و اصطلاحا آمرانه و تمرکزگرا بوده است، البته امروز در پایان ۱۳ سال چالش جدی برای رشد اقتصادی، کشور در شرایطی قرار گرفته که مسئله رشد مساله ای فانتزی شده و حتی زیر سوال است چه برسد به اینکه بخواهیم به کیفیت رشد بپردازیم! نشانه های آن آشکار است، همچنان که شاخص آن را در افول درآمد سرانه، بحران تشکیل سرمایه و بیبرقی و بیگازی میتوان دید. اما کتاب «توسعه متزلزل» تلاش دارد این نکته را متذکر شود که اگر وقتی به فردای خروج از این وضعیت اندیشیدیم، به مساله برابری و عدالت و کیفیت این رشد بی توجه باشیم، دوباره در چالشهای نوع دیگری گرفتار خواهیم شد.
مجید رهنما، از سیاستگذاران توسعه پیش از انقلاب، در جایی نقل می کند که سوار بر هلی کوپتر از دشتهای لرستان عبور می کرده و دکلهای برق فشار قوی که در طول دشت کشیده شده بود را می دیده، در آن زمان احساس می کرده که ایران با سرعت به سمت توسعه حرکت می کند. ایشان بعدها برای کار تحقیقی به داخل دشت می رود. رهنما میگوید وقتی به درون آن منطقه رفتم، دیدم این روستاییان و عشایری که در آن منطقه هستند، نه تنها این دکلها را به عنوان نماد پیشرفت ایران نمی بینند، بلکه چون حاصلی برای آنها نداشت و عملا از آن استفاده ای نمی کردند و در کنار آن گوسفندانشان هم با نزدیک شدن به آن دکلها دچار برق گرفتگی می شدند، اساسا آن را ضد خود می دیدند. این تصویر نشان میدهد روایتی که از بالا از توسعه وجود دارد میتواند با روایتی که در پایین از توسعه وجود دارد کاملاً متفاوت باشد و نکته مهم آنجاست که این روایت پایینی میتواند منشاء واکنشهای متفاوت جامعه به توسعه و در نتیجه تزلزل آن باشد.
با نگاه به فرایند توسعه پس از انقلاب میتوان از شوک 3 تیر 1384 صحبت کرد، جایی که 16 سال حضور دولتهایی که توسعه را دنبال میکردند با روی کار آمدن دولتی که تمام جهتگیریهای این دولتها را نقد میکرد همراه بود. چرا آن 16 سال فرصت توسعه نتوانست اجماعی بر سر حداقلهای توسعه ایجاد کند، طوری که اگر کسی گفت می خواهم مسیری متفاوت بروم، جامعه آن را نپذیرد و بگوید ما همان مسیر را قبول داریم.
بررسیهای من در شاخص توسعه فراگیر نشان میدهد ما از حدود سال 82 در توسعه فراگیر درجا می زنیم. این درحالی است که اگر وضعیت را با شاخص درآمد سرانه بسنجیم، روندها تا سال 1390 صعودی است. وقتی به زیرمولفههای توسعه فراگیر نگاه میکنیم روندهای توسعه در ایران عمدتاً همراه با تخریب محیط زیست و تضعیف همبستگی اجتماعی بوده است، یعنی توسعهای غیرفراگیر را شاهد بودهایم.
جایی که سیاستگذاری مان اشتباه باشد، به جای اینکه در مسیر توسعه باشیم در تله می افتیم و تله توسعه نیافتگی داریم. سمت و سویی که سیاستها در دهه های اخیر به خود گرفته اند، این گونه بوده که مدام امکان افتادن در تله ها را برای ما تقویت کرده است. اگر می خواهیم از این تزلزل خارج شویم، باید این جهت گیری ها که ما را در تله می اندازد تغییر دهیم. شاید شوکهای بیرونی و تنگناهای سیاسی را هم بتوان مورد توجه قرار داد، اما نگاه تاریخی نشان می دهد سیاستهای اشتباه ما را در تله انداخته است.
👈 نسخه کامل این مطلب در پایین
👈 ارتباط با نویسنده:
@Hossein_Rajabpour
@dasnevestha
BY دستنوشته های اقتصادی و فلسفی
![](https://photo2.tgoop.com/u/cdn4.cdn-telegram.org/file/KapO6Zkfzr5cnAgLv8PZC8-QIAAJlwRUQ63I8XR3ANnKzXJraFGtszquKJhQki3_oc9ivEZsR822o3nCxpA9egnE5touFgf56ZPeHldobdo_jCLxj_MnMCwo6-vXos0no2FpdXz62h3IdUQOjy3G_WK9asvTkRn2joThmwEhOR9dWrTh0F5fbXKGaxIKrGR4BNSgO_fFIWMEJlLn-pp-1QmoiX4dWCatOUc4Co7H7MGYdS9NJ2A52tXBO5KV6RHTNo75VO1Sa8VJmFs8eKHR6WAE7Pjw_OxGZjENuabksw53n4xL3D2U96ekXDXsw1-ZcmfjnbgMPlQnxJQXdg2UrA.jpg)
Share with your friend now:
tgoop.com/dasneveshtha/248