tgoop.com/davat1394/17140
Last Update:
شعر، معشوقهی تمامیتخواه زندگیست
نشست کارگاه شعر فارسی خانه فرهنگ گیلان دوم دی ماه هزار و چهارصد و سه با حضور علیرضا پنجهیی شاعر، نظریهپرداز ادبی و روزنامهنگار برگزار شد.
در ابتدای این نشست مزدک پنجهای عضو هیات مدیرهی خانهی فرهنگ گیلان پیرامون فعالیت ادبی علی رضا پنجهای مقدمهی مبسوطی را ارایه کرد.
سپس از ایشان خواسته شد تا ضمن پاسخگویی به این پرسشها پیرامون سایر مباحث پیرامون خود و ادبیات سخنرانی کند.
چه چیزی یک شعر را زیبا میکند یا یک شعر زیبا چه ویژگیهایی دارد و شما چه طور شعر مینویسید؟چه طور شعر در شما شکل میگیرد و مراحل ایجاد شعر چگونه است؟
علیرضا پنجهیی در این باره گفت: اگر دوباره به دنیا بیایم سراغ شعر نمیروم، چرا که ایجاد تعادل بین شعر، تعهد به زندگی و خانواده و اجتماع سخت است. شاید جاهایی یک شاعر واقعی از زندگی غافل شود و جذب جادوی شعر ،زندگی را به نفع شعر مصادره کند. یعنی توجهاش تمام به شعر این معشوقهی تمامیتخواه شود و به سایر ارکان زندگی بیتوجه شود، مگر ندیدیم یا نخواندیم از شاعران بزرگ که فقط در خدمت شعر بودند و همسر و کار و خانواد را قربانی هنر خود کردند، این تمامیتخواهی مخل زندگی معمولی و رایج است، اگرچه در کل زندگی هنرمندانه عاری از نوعی حرفهییگری نیست و شاخصهها و محدودیتهای خود را دارد، من معتقدم ادبیات، درمان حسرتهای خالقان ادبیات است. شاعران با باورهاشان شعر مینویسند و اغلب روند زندگی مغایر باورهای شاعرانه پیش میرود . من بعد از ۲۲ سال کار اداری، علیرغم عشقم به رشد شهرم، در واقع از مناسبات خشک، بی روح و ریامحور اداری که در آن مهارت و نخبگی هرگز در راس نخواهد بود، بلکه در زیر دست خواهد ماند، فرار کردم، چون همان دغدغهها ،در رعایت آدمی و میل به فداکاری و گذشت از منافع شخصی به نفع پیشرفت جامعه در مناسبات بروکراتیک آزار دهنده و با روحیات من سازگار نبود و البته همچنان نیست. خیلی از ما کارهایی را برای زندگی انجام میدهیم که مغایر روحیات هنری ماست، در جاهایی قرار میگیریم که دوست نداریم؛ اما آن شاعری موفق است که بتواند ناسازگاریها را مدیریت و سازگار با روح شعر کند.
خالق مجموعه شعر 《پیامبر کوچک》 در ادامه افزود: من به الهام شاعرانه و چیزی شبیه الهام منسوب به پیامبرانه اعتقاد دارم، البته عوامل دخیل در آن آنیت خلق شعر را باید دانشمندان آنالیز و تشریح کنند، حال نقش هورمون یا روان آدمی چه حسی از حواس ویژه را به غلیان میآورد که در شیرینی خواب چند بار بلند میشوی دمبال مداد و قلم و کاغذ میگردی، یا گوشی موبایلت تا مرور آن《هدیهی خدایان》 در حافظه آنیت خود را از دست ندهد و تو بتوانی تا نپریده از ذهن ثبتش کنی و بعد خب آن کوششها و دانستههاست که به کمک جوهره، کشتی شعر را در شور و طغیان و طوفان ذهن، در آنیت شعری پیش میبرد. تا بعد که از ما دور شد اگر شعر نگارشی باشد ببینیش و از کاستیهایش بکاهی یا بر آن بیفزایی، اگر شعر خواندنی باشد بیان و اجرا شود تا پسا ضبط آن ، چند بار بشنویش و یحتمل اصلاح کنی، تا شاعر زنده است نمیتوانیم بگوییم آخرین نسخه از شعر فلان شاعر ،چون پس از اینهمه کار روی آن در رسانهای منعکس هم شود حتی کتاب هم بشود در چند چاپ ، باز توسط شاعر ممکن است ویرایش شود. بارها از خواب بیدار شدهام و شعر نوشتهام. هیچگاه سراغ شعر نرفتهام همیشه او در من درونی شده و بیرون زده.
وی در باب زیبایی در شعر گفت: زیبایی، جز تناسب بین اجزای نحوی و ساختی شعر و صنایع بلاغی نیست هر شعری بازتاب عیار خود است. یعنی هر آنچه شاعر قصد آن کرده، و ماحصل آن چه از کار در آمده. شعر باید بر اساس وضعیت اختیار شده توسط شاعر پاسخگوی طبع مخاطب باشد، من ممکن است دوست نزدیک شما باشم اما الزاماً مخاطب شعر شما نباشم،در واقع مخاطب در برخورد با جهانبینی، میدان واژگانی و رفتار شاعر با کلمات است که تحت تأثیر آفرینه قرار میگیرد.اگر آفرینه رد بر جا گذاشت،این رد روزهاو زمان مدیدیگاه هم تا آخر هستی با مخاطب خود باقیخواهد ماند، شعر باید به قامت ذهن مخاطب آن شعر بیاید، فقط در شعرهای پابلیک ما با گستره و تعدد مخاطب مواجهایم،در واقع میزان غلظت جوهره و مخاطب سنجی،چون اصل اول مناسبات رسانهای مخاطب سنجیاست و خب شعر یک رسانه است،این عوامل دخیلاند در استقبال از شعر. مخاطب باید باورت داشته باشد تا مخاطبت باشد،اغلب مناسبات فضای مجازی بر تعارف است، نه باور، فالوورها هم لزوماً مخاطب شعر نیستند،اگرچه مخاطب چهرهی هنرمندانهی هنرمند هستند.سودایی که شاعر با مخاطب برسر شعر دارد آن قدر و اندازهی شعر بهگمانم آنجاست که پدیدار میشود، وقتی شما شعری را خواندی، شاعر دیگری که مخاطب شماست بگویدایکاش این شعر را من گفته بودم.
بقیه در ص۲👇
https://www.tgoop.com/davat1394/17138
BY کانال دوات فرهنگ، هنر و ادبیات
Share with your friend now:
tgoop.com/davat1394/17140