بزرگداشت مجید دانشآراسته
بزرگداشت مجید دانشآراسته، کاری از خانهی فرهنگ گیلان، عصر پنجشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۳، در تالار پژوهشکدهی گیلانشناسی برگزار شد، در این مراسم محمدرضا پورجعفری، حسن میرعابدینی و کیهان خانجانی سخنرانی کردند، دانشآراسته کوتاه در بارهی انگیزههای خود از نوشتن گفت، سپس مدرس دانشگاه و مجری این نشست الهام کیانپور از همسر دانش آراسته، شهین باباعلیان_ که از آموزگاران بازنشسته و برجستهی گیلان بوده و در حال حاضر حدود پانزده سال است که گروه داستانخوانی در رشت دارد _ خواست تا به داستانخوانی بپردازد. همسر دانش آراسته از رنج مشترک همسران هر نویسنده گفت، سپس دو داستان از مجید دانشآراسته که میتوان او را 《آقای گیلانیِ داستان ایران》خطاب کرد، خواند، اولین داستان را بهمثابهی مرامنامه و مانیفست نویسنده و دومین داستان را با نام «تاتا» از کتاب او. در قسمتی از مراسم مستند تاریخشفاهیِ فرهنگ، هنر و ادبیات، کار حامد اریب با همکاری مزدکپنجهای از سوی خانهی فرهنگ گیلان به نمایش گذاشته شد، لوح تقدیر آقای نویسنده، و سخنرانان و همسر نویسنده نیز در پایان مراسم توسط محمود طیاری، محمود بدرطالعی، محمود نیکویه و فرامرز طالبی و سهیلا فرزاد عضو هیات مدیره خانهی فرهنگ و گروه اجرایی داستان خانه، همراه دسته گل تقدیمشان شد.
پایان بخش مراسم نیز اختصاص به عکس یادگاری و امضای پوستر توسط چهرههای حاضر در این نشست داشت. شایان ذکر است: محمدرضا پورجعفری گزارشی از موقعیت فرهنگی آن زمان ایران و گیلان و جایگاه دانشآراسته ارائه داد، حسن میرعابدینی از تاریخ داستاننویسی ایران و نقش گیلان در آن و اهمیت نشریات منطقهای با محوریت بازار هنر و ادبیات گیلان در این خصوص و از سایر نشریات ادبی این منطقه یاد کرد که دوشادوش پایتخت به معرفی نویسندگان و آفرینههاشان اشاره کرد، سپس کیهان خانجانی اشاره کرد که من در کارگاههای داستان به نوآمدگان از ریشهها و نسلهای پیشکسوت میگویم و به تحلیل داستان روز پارکشهر و زبالهدانی پرداخت.
در پایان : مشروح این نشست بیگمان توسط خانهی فرهنگ گیلان انتشار خواهد یافت، این گزارش مجمل را عجالتاً از تحریریهی کانال تلگرامی دوات میخوانید.
https://www.tgoop.com/davat1394/17020
https://www.tgoop.com/davat1394/17017
https://www.tgoop.com/davat1394/17019
https://www.tgoop.com/davat1394/17018?singl
بزرگداشت مجید دانشآراسته، کاری از خانهی فرهنگ گیلان، عصر پنجشنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۳، در تالار پژوهشکدهی گیلانشناسی برگزار شد، در این مراسم محمدرضا پورجعفری، حسن میرعابدینی و کیهان خانجانی سخنرانی کردند، دانشآراسته کوتاه در بارهی انگیزههای خود از نوشتن گفت، سپس مدرس دانشگاه و مجری این نشست الهام کیانپور از همسر دانش آراسته، شهین باباعلیان_ که از آموزگاران بازنشسته و برجستهی گیلان بوده و در حال حاضر حدود پانزده سال است که گروه داستانخوانی در رشت دارد _ خواست تا به داستانخوانی بپردازد. همسر دانش آراسته از رنج مشترک همسران هر نویسنده گفت، سپس دو داستان از مجید دانشآراسته که میتوان او را 《آقای گیلانیِ داستان ایران》خطاب کرد، خواند، اولین داستان را بهمثابهی مرامنامه و مانیفست نویسنده و دومین داستان را با نام «تاتا» از کتاب او. در قسمتی از مراسم مستند تاریخشفاهیِ فرهنگ، هنر و ادبیات، کار حامد اریب با همکاری مزدکپنجهای از سوی خانهی فرهنگ گیلان به نمایش گذاشته شد، لوح تقدیر آقای نویسنده، و سخنرانان و همسر نویسنده نیز در پایان مراسم توسط محمود طیاری، محمود بدرطالعی، محمود نیکویه و فرامرز طالبی و سهیلا فرزاد عضو هیات مدیره خانهی فرهنگ و گروه اجرایی داستان خانه، همراه دسته گل تقدیمشان شد.
پایان بخش مراسم نیز اختصاص به عکس یادگاری و امضای پوستر توسط چهرههای حاضر در این نشست داشت. شایان ذکر است: محمدرضا پورجعفری گزارشی از موقعیت فرهنگی آن زمان ایران و گیلان و جایگاه دانشآراسته ارائه داد، حسن میرعابدینی از تاریخ داستاننویسی ایران و نقش گیلان در آن و اهمیت نشریات منطقهای با محوریت بازار هنر و ادبیات گیلان در این خصوص و از سایر نشریات ادبی این منطقه یاد کرد که دوشادوش پایتخت به معرفی نویسندگان و آفرینههاشان اشاره کرد، سپس کیهان خانجانی اشاره کرد که من در کارگاههای داستان به نوآمدگان از ریشهها و نسلهای پیشکسوت میگویم و به تحلیل داستان روز پارکشهر و زبالهدانی پرداخت.
در پایان : مشروح این نشست بیگمان توسط خانهی فرهنگ گیلان انتشار خواهد یافت، این گزارش مجمل را عجالتاً از تحریریهی کانال تلگرامی دوات میخوانید.
https://www.tgoop.com/davat1394/17020
https://www.tgoop.com/davat1394/17017
https://www.tgoop.com/davat1394/17019
https://www.tgoop.com/davat1394/17018?singl
Telegram
کانال دوات فرهنگ، هنر و ادبیات
Forwarded from اتچ بات
به پاسداشت بیش از ۶۵ سال تلاشِ هنریِ شایانِ استاد درخشندهنامِ گیلانیِ گرامی، جناب ناصر مسعودی-
گیلکیترانهی (مسعودیدیل، شاد)، پیشکششان میگردد🌹
#شعر_و_ملودی
#محسن_آریاپاد
#صدا_علیرضا_صالحپور
#تنظیموپردازش_موسیقیایی_رضاسعیدی
■■■
چوطو واستی بَگم کیسی اَمِه گیلانٚه مِئن تو!؟
بَکاشتی خُب ستاره'ناَ اَمِه سامانٚه مِئن تو!؟
بَجُز تو، کی تانِه نازدان اوجور ☆(اللهتیتی)یا!؟
دَتاوانِهای "گیلاناَ" اَمِه "ایرانٚه" مئن تو!...
■■■
☆(بنفشهگول)، تیواستی عَیدٚهدَم نازا دَره ناز
اَمِه دیل، ☆(نَمنَمٚه وارانٚه) رِه وازا دَرَه واز
هَنی تانِه "سروشٚه" شعر و تی مخملصدا جَا
بیگیره خو نیشانانگوشتا ☆(شلمانٚهلاکوی)، گاز...
■■■
اَگه نانی! بدان کی خُب کرا گوش داندَرَه باد-
به اوشانی کی دیلٚه جاَ گیدی: (مسعودیٚ دیل، شاد)
جَه شصت و پِن سالٚه پیش، نیشتِه خو ذوقٚه دورونی-
کَرا چاپلا زَنِه تی خواندنٚه رِه "آریاپاد"
■■■
#برگردان
چگونه باید بگویم در گیلان ما، شما چه کسی هستی!؟
(و) ستارهها را، خوب در سامانهی ما کاشتی!؟
بجز شما چهکسی میتواند ☆(ماه) را آنگونه ناز بدهد!؟
شما به (گیلانِ) ما، در (ایرانِ) ما، درخشش دادی!
■■■
☆(گل بنفشه)، در نوروز، به خاطرِ تو دارد ناز میکند
دلِ ما برای (بارانِ نمنم)، دارد پرواز میکند
هنوز با شعرِ "سروش گیلانی" و صدای مخملیِ تو-
(دخترِ شلمان)، میتواند انگشتِ سبابهاش را (با حیا)، به دندان بگیرد...
■■■
اگر نمیدانی!، بدان که خوب دارد گوش میدهد باد-
به آنهایی که از دلشان دارند میگویند: (دلِ مسعودی، شاد)
از شصت و پنج سال پیش، میانِ ذوقاش، نشسته است-
دارد دستافشانی میکند برای خواندنتان، "آریاپاد"...
🌺🌺🌺
واژههای ستارهدار، نامِ ترانههای دلنشین و خاطرهانگیز استاد مانا "ناصر مسعودی" گرامی است.
#محسن_آریاپاد
گیلکیترانهی (مسعودیدیل، شاد)، پیشکششان میگردد🌹
#شعر_و_ملودی
#محسن_آریاپاد
#صدا_علیرضا_صالحپور
#تنظیموپردازش_موسیقیایی_رضاسعیدی
■■■
چوطو واستی بَگم کیسی اَمِه گیلانٚه مِئن تو!؟
بَکاشتی خُب ستاره'ناَ اَمِه سامانٚه مِئن تو!؟
بَجُز تو، کی تانِه نازدان اوجور ☆(اللهتیتی)یا!؟
دَتاوانِهای "گیلاناَ" اَمِه "ایرانٚه" مئن تو!...
■■■
☆(بنفشهگول)، تیواستی عَیدٚهدَم نازا دَره ناز
اَمِه دیل، ☆(نَمنَمٚه وارانٚه) رِه وازا دَرَه واز
هَنی تانِه "سروشٚه" شعر و تی مخملصدا جَا
بیگیره خو نیشانانگوشتا ☆(شلمانٚهلاکوی)، گاز...
■■■
اَگه نانی! بدان کی خُب کرا گوش داندَرَه باد-
به اوشانی کی دیلٚه جاَ گیدی: (مسعودیٚ دیل، شاد)
جَه شصت و پِن سالٚه پیش، نیشتِه خو ذوقٚه دورونی-
کَرا چاپلا زَنِه تی خواندنٚه رِه "آریاپاد"
■■■
#برگردان
چگونه باید بگویم در گیلان ما، شما چه کسی هستی!؟
(و) ستارهها را، خوب در سامانهی ما کاشتی!؟
بجز شما چهکسی میتواند ☆(ماه) را آنگونه ناز بدهد!؟
شما به (گیلانِ) ما، در (ایرانِ) ما، درخشش دادی!
■■■
☆(گل بنفشه)، در نوروز، به خاطرِ تو دارد ناز میکند
دلِ ما برای (بارانِ نمنم)، دارد پرواز میکند
هنوز با شعرِ "سروش گیلانی" و صدای مخملیِ تو-
(دخترِ شلمان)، میتواند انگشتِ سبابهاش را (با حیا)، به دندان بگیرد...
■■■
اگر نمیدانی!، بدان که خوب دارد گوش میدهد باد-
به آنهایی که از دلشان دارند میگویند: (دلِ مسعودی، شاد)
از شصت و پنج سال پیش، میانِ ذوقاش، نشسته است-
دارد دستافشانی میکند برای خواندنتان، "آریاپاد"...
🌺🌺🌺
واژههای ستارهدار، نامِ ترانههای دلنشین و خاطرهانگیز استاد مانا "ناصر مسعودی" گرامی است.
#محسن_آریاپاد
Telegram
attach 📎
👍2
Forwarded from انتشارات دوات معاصر
کتابها آرزوهایمان را پرواز میدهند
هفتهی کتاب و کتابخوانی
تخفیف
#انتشارات_دوات_معاصر
Www.davatmoaser.ir
@davatmoaser
هفتهی کتاب و کتابخوانی
تخفیف
#انتشارات_دوات_معاصر
Www.davatmoaser.ir
@davatmoaser
#poetry #poet #poem #tajikistan #iran #afghanistan #reasht
#rasht #gilan
#مسافرخانه_ی_بهشت_گیلان
#علی_رضا_پنجه_یی
#منثوره #انتشارات_دوات_معاصر #ایران#افغانستان #كتاب #كتاب_خوب #كتاب_باز #شعر_نو #آوانگارد #شعر_پیشرو #گیلان #رشت #نیمایوشیج #میرزا_کوچک_خان #نهضت_جنگل #ذوالفقارخان_مهندس #نخستین_نقشه_ها #نقشه_قدیمی_رشت #رشت
https://www.instagram.com/reel/DCaBSBMqX9d/?igsh=MXYzYnpvbXMzamozOQ==
https://www.tgoop.com/davat1394/17027
#rasht #gilan
#مسافرخانه_ی_بهشت_گیلان
#علی_رضا_پنجه_یی
#منثوره #انتشارات_دوات_معاصر #ایران#افغانستان #كتاب #كتاب_خوب #كتاب_باز #شعر_نو #آوانگارد #شعر_پیشرو #گیلان #رشت #نیمایوشیج #میرزا_کوچک_خان #نهضت_جنگل #ذوالفقارخان_مهندس #نخستین_نقشه_ها #نقشه_قدیمی_رشت #رشت
https://www.instagram.com/reel/DCaBSBMqX9d/?igsh=MXYzYnpvbXMzamozOQ==
https://www.tgoop.com/davat1394/17027
Forwarded from خانه فرهنگ گیلان
گروه شعر فارسی خانه فرهنگ گیلان:
نقد و بررسی مجموعه شعر
🔹 در رودسر تمامی عشاق خستهاند | سعید فرجپور
🔹منتقدین: دکتر علی تسلیمی ـ دکتر رحمان کاظمی
🔸 یکشنبه | ۲۷ آبان ۱۴۰۳ | ساعت ۱۷
@kfgil
نقد و بررسی مجموعه شعر
🔹 در رودسر تمامی عشاق خستهاند | سعید فرجپور
🔹منتقدین: دکتر علی تسلیمی ـ دکتر رحمان کاظمی
🔸 یکشنبه | ۲۷ آبان ۱۴۰۳ | ساعت ۱۷
@kfgil
Forwarded from خانه فرهنگ گیلان
▫️به گزارش خانهی فرهنگ گیلان؛ پاسداشت داستاننویس گیلانی مجید دانشآراسته عصر پنجشنبه بیست و چهار آبان همراه با جمعی از هنرمندان و علاقهمندان در پژوهشکده گیلانشناسی دانشگاه گیلان برگزار شد. در ابتدا الهام کیانپور، دبیر نشست به میهمانان خیر مقدم گفت و دلیل این پاسداشت را، حضور شصتسالهی دانشآراسته در ادبیات گیلانزمین بیان کرد. «او بیش از نیم قرن است که در حوزهی داستاننویسی مدرن میکوشد. او یکی از کسانی است که رشت را بهعنوان یکی از قطبهای ادبیات اقلیمی در ایران مطرح کرده است. روز جهانی پارک شهر و زبالهدانی، از آثار معروف او، در سال ۱۳۵۱ خورشیدی منتشر شد.» سپس کیانپور از نخستین سخنران، محمدرضا پورجعفری، نویسنده دعوت به عمل آورد. پورجعفری در ابتدای سخنان خود به ثابتقدمی دانشآراسته در امر نوشتن اذعان کرد و بیان داشت او بعد از نوشتن هر داستانی، میگفت آخرین داستان است. «او با زبان خودش حرف میزند. ساده و روان. صمیمانه مینویسد. از احساسات کمک نگرفته است و بیطرفانه دست به قلم برده است. فردی داستانخوان است و با همینگوی، چخوف، هدایت و چوبک کاملاً آشناست. او هم نوشته و هم خوانده است. صدای کلمات را شنیده و آنها را بوییده است. تاریخ و جغرافیای واژهها را درک کرده است.» سپس نویسندهی کتاب دیدار با خورشید افزود: «نوشتن یعنی غلبه بر بسیاری چیزها. اینکه در جایی دیگر درک میکنی کم نمیآوری و به نوشتن ادامه میدهی. امیدوارم دانشآراسته همچنان به نوشتن ادامه دهد و کم نیاورد.»
پس از پایان سخنان پورجعفری دبیر نشست به جملهای از زندهیاد سعید صدیق، شاعر اشاره کرد که در وصف دانشآراسته گفته است. «قلم انگشت ششم اوست.» سپس کیانپور افزود که حافظهی دانشآراسته، حافظهی تاریخ داستاننویسی در دهههای پر رفتوآمد چهرهها و قلمهاست. «او که نویسندگی را با خواندن آثار چخوف و گورکی آغاز کرد، روایتی زنده از سیر تطور داستاننویسی در شصت سال گذشته بود.»
در ادامه دبیر نشست از حسن میرعابدینی، نویسنده، پژوهشگر و استاد دانشگاه دعوت به عمل آورد. میرعابدینی در ابتدا به نقش ویژگیهای اقلیمی در متمایز کردن آثار اثرآفرینان برخاسته از گیلان و سنت ادبی منطقه در زمینهسازی برای برآمدن نوخیزان اشاره کرد. «مناطقی همچون گیلان به سبب وضع جفرافیایی و فرهنگی خاص خودش، فضای مناسبتری از بعضی مناطق دیگر برای خلق آثار ادبی فراهم میآورد. در بررسی این امر میتوانیم از نقد جعرافیایی استفاده کنیم. این نهله از نقد ادبی بهمثابهی میانرشتهای، شیوهی جلوهگر شدن مکان-فضاهای انسانی را در داستانها مطالعه میکند. در این نوع نقد ضمن توجه به نقش جغرافیا و شیوهی بازنمایی مکان در اثر ادبی، محل زندگی و رشد و نمو آفرینندهی آن اثر نیز مورد توجه قرار میگیرد و بر نقش ویژگیهای فرهنگی و سنت ادبی منطقه در زمینهسازی برای شکلگیری ادبیات تأکید میشود.» نویسندهی کتاب صدسال داستاننویسی ایران افزود که قصد او مکتبسازی بر اساس جغرفیای محل تولد نیست، زیرا جغرافیا عامل اصلی و یکه بهشمار نمیرود. سپس او به ویلیام فاکنر و مصاحبهای اشاره کرد که از او دربارهی ویژگی اقلیمی آثارش پرسیده بودند. «فاکنر جواب داد، قصدم این نبود که سلسلهوقایع سرزمین را بنویسم. صرفاً از نزدیکترین ابزار استفاده میکردم. چیزی را به کار میبردم که بهتر از همه میشناختم و آن محلی بود که در آن زاده شده و بیشتر عمرم را در آن زندگی کرده بودم. همینگوی هم میگوید: نویسنده باید از چیزی که بیشتر از همه میشناسد بنویسد. به همین منوال، جغرافياي گیلانی بر ساخت فضا و مناسبات شخصیتهای داستانهای برخاسته از این استان اثر میگذارد. در واقع رابطهی متقابلی برقرار است. از سویی متن ادبی از جغرافیای محل زندگی و رشد و نمو نویسنده اثر میپذیرد و از سوی دیگر، نویسنده با توصیف زادگاه خود، اقلیم آنجا و زندگی جاری در آن را از نو میسازد. جهانی داستانی میسازد در کنار جهان واقعی که واقعیتر از جهان واقعی است چون جلوههای پنهان نگاه داشته شدهای از واقعیت را در خود متبلور میسازد که خود واقعیت آن جلوهها را نشان نمیدهد و چه بسا که آن جلوهها را میپوشاند.»
سپس نویسندهی کتاب سرگذشت تاریخنگاری ادبیات معاصر ایران به «رولان بارت» اشاره کرد و افزود که او میگوید هر نویسندهای بر مبنای سبک خلاق خود فردیت مییابد. «اما سبکهای فردی در اسلوب نوشتاری همگانیتری میگنجند که میتوان از آن بهعنوان تأثیر عوامل تاریخی، اجتماعی و فرهنگی بر شیوهی نگارش یاد کرد. رولان بارت به مناسبتی توجه میکند که بین آفرینش ادبی با وضع جامعه و ادبیات برقرار میشود. او توجه به پیشینهی فرهنگی مؤثر بر شکلگیری اسلوب ادبی نویسندگان را ضروری میداند.»
پس از پایان سخنان پورجعفری دبیر نشست به جملهای از زندهیاد سعید صدیق، شاعر اشاره کرد که در وصف دانشآراسته گفته است. «قلم انگشت ششم اوست.» سپس کیانپور افزود که حافظهی دانشآراسته، حافظهی تاریخ داستاننویسی در دهههای پر رفتوآمد چهرهها و قلمهاست. «او که نویسندگی را با خواندن آثار چخوف و گورکی آغاز کرد، روایتی زنده از سیر تطور داستاننویسی در شصت سال گذشته بود.»
در ادامه دبیر نشست از حسن میرعابدینی، نویسنده، پژوهشگر و استاد دانشگاه دعوت به عمل آورد. میرعابدینی در ابتدا به نقش ویژگیهای اقلیمی در متمایز کردن آثار اثرآفرینان برخاسته از گیلان و سنت ادبی منطقه در زمینهسازی برای برآمدن نوخیزان اشاره کرد. «مناطقی همچون گیلان به سبب وضع جفرافیایی و فرهنگی خاص خودش، فضای مناسبتری از بعضی مناطق دیگر برای خلق آثار ادبی فراهم میآورد. در بررسی این امر میتوانیم از نقد جعرافیایی استفاده کنیم. این نهله از نقد ادبی بهمثابهی میانرشتهای، شیوهی جلوهگر شدن مکان-فضاهای انسانی را در داستانها مطالعه میکند. در این نوع نقد ضمن توجه به نقش جغرافیا و شیوهی بازنمایی مکان در اثر ادبی، محل زندگی و رشد و نمو آفرینندهی آن اثر نیز مورد توجه قرار میگیرد و بر نقش ویژگیهای فرهنگی و سنت ادبی منطقه در زمینهسازی برای شکلگیری ادبیات تأکید میشود.» نویسندهی کتاب صدسال داستاننویسی ایران افزود که قصد او مکتبسازی بر اساس جغرفیای محل تولد نیست، زیرا جغرافیا عامل اصلی و یکه بهشمار نمیرود. سپس او به ویلیام فاکنر و مصاحبهای اشاره کرد که از او دربارهی ویژگی اقلیمی آثارش پرسیده بودند. «فاکنر جواب داد، قصدم این نبود که سلسلهوقایع سرزمین را بنویسم. صرفاً از نزدیکترین ابزار استفاده میکردم. چیزی را به کار میبردم که بهتر از همه میشناختم و آن محلی بود که در آن زاده شده و بیشتر عمرم را در آن زندگی کرده بودم. همینگوی هم میگوید: نویسنده باید از چیزی که بیشتر از همه میشناسد بنویسد. به همین منوال، جغرافياي گیلانی بر ساخت فضا و مناسبات شخصیتهای داستانهای برخاسته از این استان اثر میگذارد. در واقع رابطهی متقابلی برقرار است. از سویی متن ادبی از جغرافیای محل زندگی و رشد و نمو نویسنده اثر میپذیرد و از سوی دیگر، نویسنده با توصیف زادگاه خود، اقلیم آنجا و زندگی جاری در آن را از نو میسازد. جهانی داستانی میسازد در کنار جهان واقعی که واقعیتر از جهان واقعی است چون جلوههای پنهان نگاه داشته شدهای از واقعیت را در خود متبلور میسازد که خود واقعیت آن جلوهها را نشان نمیدهد و چه بسا که آن جلوهها را میپوشاند.»
سپس نویسندهی کتاب سرگذشت تاریخنگاری ادبیات معاصر ایران به «رولان بارت» اشاره کرد و افزود که او میگوید هر نویسندهای بر مبنای سبک خلاق خود فردیت مییابد. «اما سبکهای فردی در اسلوب نوشتاری همگانیتری میگنجند که میتوان از آن بهعنوان تأثیر عوامل تاریخی، اجتماعی و فرهنگی بر شیوهی نگارش یاد کرد. رولان بارت به مناسبتی توجه میکند که بین آفرینش ادبی با وضع جامعه و ادبیات برقرار میشود. او توجه به پیشینهی فرهنگی مؤثر بر شکلگیری اسلوب ادبی نویسندگان را ضروری میداند.»
Telegram
تصاویر
👍1
Forwarded from خانه فرهنگ گیلان
سپس نویسندهی کتاب تاریخ ادبیات داستانی ایران به موضوع تاریخ تحولات مدنی جدید ایران پرداخت و بیان داشت: نقش مرزهای شمالی و غربی بهعنوان معابر گذر جلوههای مدرنیسم فرنگ به جامعهی سنتی ایران شناسانده شد و رشت و تبریز دروازههای گشوده رو به نوگرایی از مسیر قفقاز و عثمانی دانسته شدند. «چون این شهرها به محل تردد مسافر و انتقال کالا بین ایران و روسیه و اروپا بدل شدهاند، تنوع نژادی، مذهبی و فرهنگی ناشی از آمیزش صورتهای گوناگون زندگی را در آنها شاهدیم. آمیختگی صورتهای فرهنگی آن کشورها با شیوههای گذران مردم محلی باعث آن شده است که ماجراها و شخصیتهای تازه و جالب توجهی در منظر داستاننویسان این مناطق قرار بگیرد. این سودی است که داستاننویسان از این وضعیت میبرند. و به همین سیاق سنت ادبی گیلان قوت پیدا میکند.»
سپس این پژوهشگر بیان داشت که دانشآراسته نوشتن را به سرنوشت خودش تبدیل کرده است و هنوز قلم را زمین نگذاشته است و همچنان مینویسد. «تجربهی سالیان به نثر او سادگی و روانی و به ساختار داستانهایش پختگی بخشیده است. او با دومین مجموعه داستان خود، روز جهانی پارک شهر و زبالهدانی، شهرت یافت. بهطوریکه آثارش در مهمترین نشریات آن سالها انتشار یافت.»
سپس دبیر نشست از شهین باباعلیان، همسر دانشآراسته دعوت کرد تا به قرائت داستانی از او بپردازد. باباعلیان بیان داشت که زندگی یک نویسنده برای خلق داستان با رنج نوشتن، تؤام است. سپس مقدمهای از این نویسنده را قرائت کرد که به نوعی مانیفست او بود و بعد نیز، داستان «تاتا» را خواند.
در ادامه مستند شفاهی مجید دانشآراسته که به کارگردانی حامد اریب و همکاری مزدک پنجهای توسط خانهی فرهنگ تولید شده است، برای حاضران پخش شد. تاریخ شفاهی از سال ۱۳۹۸ کلید خورد و این مستند نخستین تولید خانهی فرهنگ گیلان است. در این مستند دانشآراسته از رشت گفت و کوچههایش. از اینکه چگونه به داستاننویسی روی آورد و کودکیاش چطور گذشت. در خانهای چوبی زندگی میکرد و در شبهای تاریک رشت، با فانوس راهش را مییافت.
در ادامه کیانپور از آخرین سخنران، کیهان خانجانی، نویسنده دعوت کرد. «اخگرشمار تنهایی» ، عنوان سخنرانی خانجانی بود؛ یادداشتی برای نویسندگان جوان کانون داستان چهارشنبهی رشت تا یادمان باشد بر شانههای چه کسانی ایستادهایم. نویسندهی کتاب بند محکومین در ابتدا بیان داشت که مجید دانشآراسته از نسل دوم نویسندگان ادبیات داستانی گیلان است. «پس از احمد صادق، کریم کشاورز، محمدعلی صفاری، افراشته و به آذین و دیگران. خاستگاه ادبیات داستانی این استان را میتوان عمدتاً در چهار مورد جست: علاقهی اهل سواد این خطه به ترجمه کردن. علاقهی ویژهی مردمان این دیار به هنر نمایش و تبدیل ترجمههای داستان به نمایشنامه. پشتوانهی غنی فولکلور در این ولایت و و اشتیاق خاص مردمانش به روزنامهنگاری.»
سپس این نویسنده بیان داشت که از میان مجموعه داستانهای دههی پنجاه نویسندگان گیلان سه کتاب «بعد از آن سالها» نوشتهی حسن حسام، «سوگواران» نوشتهی ابراهیم رهبر و «روز جهانی پارک شهر و زبالهدانی» اثر مجید دانشآراسته از کیفیتی برخوردارند که هنوزاهنوز میتوان از برخی داستانهایشان نام برد و به خوانش و بررسیشان نشست و برای نسل اکنون شاهد مثال آورد. «حال پنجاه سال پس از انتشار روز جهانی پارک شهر به دوبارهخوانیاش مینشینیم تا ببینیم عطا و لقایش برای اکنون ادبیات داستانی گیلان و ایران چیست و جدای از ارزش تاریخ ادبیاتی، چه ادبیتی دارد.»
سپس نویسندهی کتاب یحیای زایندهرود ویژگیهای این کتاب را برشمرد و افزود: «در دوران ایجاد سپاه دانش و بهداشت، برخی از داستاننویسان گیلان در روستاها مشغول به خدمت سربازی شدند، برخی نیز با اعتقاد به انقلاب دهقانی همزمان با آنها شروع به نوشتن از روستا کردند؛ این موضوع لزوماً نه حُسن بود و نه عیب. اما ادبیات خاستگاه شهری دارد و اگر کسی از روستا مینویسد، بنا به قیاس آن مکان با شهر مینویسد. مجید دانشآراسته اهل شهر رشت بود و از شهر نوشت و جذب جریان فراگیر نشد. اما او از کجای شهر و چه چیز شهروندان نوشت؟ از تناقضی به نام حاشیهنشینان مرکز شهر.» سپس این نویسنده به ویژگی دوم اشاره کرد: «سند زدن مکانی برای شخصیتها. اگر داستانهای ادبیات شهر به سراغ کافهها رفت، مجید دانشآراسته درون قهوهخانهها برای آدمهای بیسرپناه داستانهایش سقفی یافت. دیگر ویژگی طنز در زمانهی تراژدی است.» در توضیح این ویژگی افزود که اشتباه است اگر فقط سال پنجاه و هفت را زمان تأویل متون شادمان بدانیم به متون اندوهبار. زیرا تاریخ ایران از پس حملهی اعراب و مغولان و بهویژه ترکان در تمام هنرها لحنی سوگوارانه گرفت. «پس از کوتای مرداد سی و دو، قیام خرداد چهل و دو، مکتب بازگشت پا گرفت و شیوع یافت.
سپس این پژوهشگر بیان داشت که دانشآراسته نوشتن را به سرنوشت خودش تبدیل کرده است و هنوز قلم را زمین نگذاشته است و همچنان مینویسد. «تجربهی سالیان به نثر او سادگی و روانی و به ساختار داستانهایش پختگی بخشیده است. او با دومین مجموعه داستان خود، روز جهانی پارک شهر و زبالهدانی، شهرت یافت. بهطوریکه آثارش در مهمترین نشریات آن سالها انتشار یافت.»
سپس دبیر نشست از شهین باباعلیان، همسر دانشآراسته دعوت کرد تا به قرائت داستانی از او بپردازد. باباعلیان بیان داشت که زندگی یک نویسنده برای خلق داستان با رنج نوشتن، تؤام است. سپس مقدمهای از این نویسنده را قرائت کرد که به نوعی مانیفست او بود و بعد نیز، داستان «تاتا» را خواند.
در ادامه مستند شفاهی مجید دانشآراسته که به کارگردانی حامد اریب و همکاری مزدک پنجهای توسط خانهی فرهنگ تولید شده است، برای حاضران پخش شد. تاریخ شفاهی از سال ۱۳۹۸ کلید خورد و این مستند نخستین تولید خانهی فرهنگ گیلان است. در این مستند دانشآراسته از رشت گفت و کوچههایش. از اینکه چگونه به داستاننویسی روی آورد و کودکیاش چطور گذشت. در خانهای چوبی زندگی میکرد و در شبهای تاریک رشت، با فانوس راهش را مییافت.
در ادامه کیانپور از آخرین سخنران، کیهان خانجانی، نویسنده دعوت کرد. «اخگرشمار تنهایی» ، عنوان سخنرانی خانجانی بود؛ یادداشتی برای نویسندگان جوان کانون داستان چهارشنبهی رشت تا یادمان باشد بر شانههای چه کسانی ایستادهایم. نویسندهی کتاب بند محکومین در ابتدا بیان داشت که مجید دانشآراسته از نسل دوم نویسندگان ادبیات داستانی گیلان است. «پس از احمد صادق، کریم کشاورز، محمدعلی صفاری، افراشته و به آذین و دیگران. خاستگاه ادبیات داستانی این استان را میتوان عمدتاً در چهار مورد جست: علاقهی اهل سواد این خطه به ترجمه کردن. علاقهی ویژهی مردمان این دیار به هنر نمایش و تبدیل ترجمههای داستان به نمایشنامه. پشتوانهی غنی فولکلور در این ولایت و و اشتیاق خاص مردمانش به روزنامهنگاری.»
سپس این نویسنده بیان داشت که از میان مجموعه داستانهای دههی پنجاه نویسندگان گیلان سه کتاب «بعد از آن سالها» نوشتهی حسن حسام، «سوگواران» نوشتهی ابراهیم رهبر و «روز جهانی پارک شهر و زبالهدانی» اثر مجید دانشآراسته از کیفیتی برخوردارند که هنوزاهنوز میتوان از برخی داستانهایشان نام برد و به خوانش و بررسیشان نشست و برای نسل اکنون شاهد مثال آورد. «حال پنجاه سال پس از انتشار روز جهانی پارک شهر به دوبارهخوانیاش مینشینیم تا ببینیم عطا و لقایش برای اکنون ادبیات داستانی گیلان و ایران چیست و جدای از ارزش تاریخ ادبیاتی، چه ادبیتی دارد.»
سپس نویسندهی کتاب یحیای زایندهرود ویژگیهای این کتاب را برشمرد و افزود: «در دوران ایجاد سپاه دانش و بهداشت، برخی از داستاننویسان گیلان در روستاها مشغول به خدمت سربازی شدند، برخی نیز با اعتقاد به انقلاب دهقانی همزمان با آنها شروع به نوشتن از روستا کردند؛ این موضوع لزوماً نه حُسن بود و نه عیب. اما ادبیات خاستگاه شهری دارد و اگر کسی از روستا مینویسد، بنا به قیاس آن مکان با شهر مینویسد. مجید دانشآراسته اهل شهر رشت بود و از شهر نوشت و جذب جریان فراگیر نشد. اما او از کجای شهر و چه چیز شهروندان نوشت؟ از تناقضی به نام حاشیهنشینان مرکز شهر.» سپس این نویسنده به ویژگی دوم اشاره کرد: «سند زدن مکانی برای شخصیتها. اگر داستانهای ادبیات شهر به سراغ کافهها رفت، مجید دانشآراسته درون قهوهخانهها برای آدمهای بیسرپناه داستانهایش سقفی یافت. دیگر ویژگی طنز در زمانهی تراژدی است.» در توضیح این ویژگی افزود که اشتباه است اگر فقط سال پنجاه و هفت را زمان تأویل متون شادمان بدانیم به متون اندوهبار. زیرا تاریخ ایران از پس حملهی اعراب و مغولان و بهویژه ترکان در تمام هنرها لحنی سوگوارانه گرفت. «پس از کوتای مرداد سی و دو، قیام خرداد چهل و دو، مکتب بازگشت پا گرفت و شیوع یافت.
Forwarded from خانه فرهنگ گیلان
زیرا تاریخ ایران از پس حملهی اعراب و مغولان و بهویژه ترکان در تمام هنرها لحنی سوگوارانه گرفت. «پس از کوتای مرداد سی و دو، قیام خرداد چهل و دو، مکتب بازگشت پا گرفت و شیوع یافت. دانشآراسته با طنزی که همیشه در داستانهایش حضور جدی داشته، با شدت رمانتیسیسم پنهان در آثارش مبارزه کرد. طنز موقعیت و طنز زبانی و طنز تلخ در مقابل سوگسرود شدن که از ویژگیهای دوران کهن بوده، منجی آثار او بوده است.» نویسندهی کتاب عشقنامهی ایرانی سپس به ویژگی چهارم اشاره کرد و افزود: «ضد قهرمانسازی در زمانهی حماسه. در نزد ما ایرانیان اسطوره و حماسه و تراژدی نسبت به تاریخ جایگاهی ویژه دارند. شخصیتهای روز جهانی پارک شهر ضدقهرمانند. اما ویژگی پنجم: گریز از ثنویت موروثی.» این نویسنده بیان داشت دوییت از پیشازرتشت تاکنون میراث ما بوده است و هنوزاهنوز شکستن آن در فرهنگ و سیاست و هنر برایمان دشوار است. سپس ویژگی ششم را شکستن نگرش آنتاگونیستی نامید و ویژگی هفتم را درک غریزی نظام نشانهها.
در انتهای بخش آئین تقدیر برگزار شد. دبیر نشست از مجید دانشآراسته، محمود طیاری، محمود بدرطالعی، فرامرز طالبی و محمود نیکویه برای تقدیم لوح تقدیر به سخنرانان دعوت به عمل آورد. همچنین حسن ختام این نشست توسط سهیلا فرزاد به عنوان عضو هیات مدیره و گروه اجرایی داستان خانه فرهنگ رقم خورد، وی مراتب تقدیر و تشکر خانهی فرهنگ را با اهدای گل و لوح سپاس به شهین باباعلیان، همسر مجید دانشآراسته و فعال فرهنگی اعلام کرد.
خانهی فرهنگ گیلان از کافهرستوران هزار و چند شب و مدیریت کارخانهی کلوچهی کیمیا به واسطهی حمایت از این نشست تقدیر و تشکر مینماید.
@kfgil
🔻🔻🔻
در انتهای بخش آئین تقدیر برگزار شد. دبیر نشست از مجید دانشآراسته، محمود طیاری، محمود بدرطالعی، فرامرز طالبی و محمود نیکویه برای تقدیم لوح تقدیر به سخنرانان دعوت به عمل آورد. همچنین حسن ختام این نشست توسط سهیلا فرزاد به عنوان عضو هیات مدیره و گروه اجرایی داستان خانه فرهنگ رقم خورد، وی مراتب تقدیر و تشکر خانهی فرهنگ را با اهدای گل و لوح سپاس به شهین باباعلیان، همسر مجید دانشآراسته و فعال فرهنگی اعلام کرد.
خانهی فرهنگ گیلان از کافهرستوران هزار و چند شب و مدیریت کارخانهی کلوچهی کیمیا به واسطهی حمایت از این نشست تقدیر و تشکر مینماید.
@kfgil
🔻🔻🔻
Telegram
تصاویر
۲
رض ا
و سپیده دمان بود
بیرون بیرون مانده بود
همچون پوستهای سرد و متراکم
و چیزهای دیگری هم بودند _
میان اروح و آن بیرونیها
۳
و از میان یکیها و آنان
شاهد اول را
مصممتر از مرگ دیدم
وقتی از گل گندم میگفت
آروارههایش چون سنگهای_ آسیاب به حرکت در میآمدند
#اعطرافاط
#رضا_روشنی
رض ا
و سپیده دمان بود
بیرون بیرون مانده بود
همچون پوستهای سرد و متراکم
و چیزهای دیگری هم بودند _
میان اروح و آن بیرونیها
۳
و از میان یکیها و آنان
شاهد اول را
مصممتر از مرگ دیدم
وقتی از گل گندم میگفت
آروارههایش چون سنگهای_ آسیاب به حرکت در میآمدند
#اعطرافاط
#رضا_روشنی
۲
رض ا
و سپیده دمان بود
بیرون بیرون مانده بود
همچون پوستهای سرد و متراکم
و چیزهای دیگری هم بودند _
میان اروح و آن بیرونیها
۳
و از میان یکیها و آنان
شاهد اول را
مصممتر از مرگ دیدم
وقتی از گل گندم میگفت
آروارههایش چون سنگهای_ آسیاب به حرکت در میآمدند
#اعطرافاط
#رضا_روشنی
https://www.tgoop.com/davat1394/17035
رض ا
و سپیده دمان بود
بیرون بیرون مانده بود
همچون پوستهای سرد و متراکم
و چیزهای دیگری هم بودند _
میان اروح و آن بیرونیها
۳
و از میان یکیها و آنان
شاهد اول را
مصممتر از مرگ دیدم
وقتی از گل گندم میگفت
آروارههایش چون سنگهای_ آسیاب به حرکت در میآمدند
#اعطرافاط
#رضا_روشنی
https://www.tgoop.com/davat1394/17035
بهمناسبت زادروز
محمّدتقی شمس لنگرودی
معروف به شمس لنگرودی (زادهی۲۶ آبان ۱۳۲۹ در لنگرود) شاعر، نویسنده،پژوهشگر ادبی، بازیگر، خواننده
https://www.tgoop.com/davat1394/17036
محمّدتقی شمس لنگرودی
معروف به شمس لنگرودی (زادهی۲۶ آبان ۱۳۲۹ در لنگرود) شاعر، نویسنده،پژوهشگر ادبی، بازیگر، خواننده
https://www.tgoop.com/davat1394/17036
👍1
modir, Author at محمد طلوعی - صفحه 9 از 15
https://mohammadtolouei.com/fa/author/modir/page/9/
https://mohammadtolouei.com/fa/author/modir/page/9/
محمد طلوعی
modir, Author at محمد طلوعی - صفحه 9 از 15
■■■■■■■■■■■■■■
هر کسی کهاو دور ماند از اصل خویش
باز جوید روزگار وصل خویش
■■■■■■■■■■■■■■
با خبر شدیم که بهزاد عشقی منتقد ،نمایشنامهنویس و کارگردان نامآشنای تیاتر ، سینما و مدرس هنرهای نمایشی، در اندوه درگذشت برادرش به سوگ نشسته است، این ضایعه را به دوست هنرمند بهزاد عشقی و مدیریت آموزشگاه پروین یاسمن عشقی، تسلیت میگوییم؛برای آن نامایاد، آمرزش و برای بازماندگان شکیبایی آرزو داریم، باقی بقایتان.
تحریریهی کانال تلگرامی دوات
هر کسی کهاو دور ماند از اصل خویش
باز جوید روزگار وصل خویش
■■■■■■■■■■■■■■
با خبر شدیم که بهزاد عشقی منتقد ،نمایشنامهنویس و کارگردان نامآشنای تیاتر ، سینما و مدرس هنرهای نمایشی، در اندوه درگذشت برادرش به سوگ نشسته است، این ضایعه را به دوست هنرمند بهزاد عشقی و مدیریت آموزشگاه پروین یاسمن عشقی، تسلیت میگوییم؛برای آن نامایاد، آمرزش و برای بازماندگان شکیبایی آرزو داریم، باقی بقایتان.
تحریریهی کانال تلگرامی دوات