tgoop.com/dejnepesht4000/1097
Last Update:
.
زنده باد زندگی
۵ آبان ۱۴۰۳
#محمود_فاضلی_بیرجندی
این سرزمین که سرای دیرینه ماست و ایران نامیده شده، به معنای سرزمین رادان و راستان و نیکان، نام از خوی و خیم پاک نیاکان ما دارد که اندرین جای میبودند. این خانه نیاکانی برای ما بس بسیار گرامی است و هر پارهاش را به جان دوست داریم.
نیاکان ما به بهای جان، این سرزمین را بداشتند. آن کس که در آبادانی میزید و هر آنچه را بخواهد در دسترس دارد، کی تواند دریابد که زیستن و تاب آوردن در کوه و کویر و سرزمینهای خشک چیست؟
ما هزاران ذرع را زیرِ زمینهای خشک کندهایم تا به آب برسیم، و آن را به زیستگاههای خویش آوردهایم تا زنده بمانیم. تا زندگی را بر پا بداریم.
آتش را کشف کردهایم که زندگانی را جان و جهانی دیگر بخشیده.
شهر ساختهایم. برای زندگانی راه و روش و آداب و رسوم بر پا داشتهایم تا معنا بگیرد و دلپذیر گردد.
کارها را دستهبندی کردهایم.
ابزارهایی ساختهایم. ابزار کار و ابزار جنگ؛ تا هر گاه دد و دشمن بر ما بتازد خود را از او به زنهار بداریم.
کتاب نوشتهایم تا دانش را به فرزندانمان برسانیم.
سپیدهدم از دیدن برآمدن آفتاب به شور آمدهایم. شعر سرودهایم.
کتابخانههایی درست کردهایم و آنچه را از جهان دریافتهایم اندران گرد آوردهایم.
جانداران را اهلی کردهایم. موی و پشم رشتهایم. نخ تابیدهایم. جامه بافته و آن را بر تن کردهایم. چندین جور پایافزارها دوختهایم، درخور سرما و گرما.
تا زندگی زیبا شود. و شده.
گیاهان و جانداران را وارسیدهایم تا با بهره از آن هر درِ گزند به زندگی را بربندیم.
هر پاره از آسمان و ستارگان و اجرام فلکی را شناختهایم و بر هر یک آنان به مهر خود و به زبان خود نامی نهادهایم.
دانشها پی ریختهایم، از شناختن زمین و آب و هوا و آتش.
هر گاه دشمنی بر سرزمین ما تاخته درایستادهایم. خوشی و آسایش را وازدهایم تا دنیایی را که به بهای جان بنیاد نهادهایم به دست دشمن نیفتد. رستم در میان ما ببالیده که سرآمد هزاران سردار و رزمسازان سرزمین ما بوده. و چون زمانه او به سر رسیده راه و آیین او را گرامی داشتهایم تا الگوی درایستادن باشد. درایستادن در برابر آن کس که ما را زنده و شادان نتواند دید.
راه و روشی شایسته اداره زندگانی خود پی ریختهایم که اندیشه و نظام شاهنشاهی ایرانی بوده. با آن روش شایسته هزاران سال این سرزمین را راه بردهایم و بنیاد تمدن نهادهایم.
میشد چون برخی مردم ددمنش بر همسایه بتازیم و مال و خواسته او را به خویش کنیم و چندی بی غم جهان سر کنیم. اما بر این راه نرفتهایم، که دور از رادی و راستی بوده. رادی و راستی از کردار نیاکان ما پیدا شده.
چنین است که به زندگانی مهر میورزیم. از سنگ و درخت و آتش و آب و سگ رمه و گاو و گوسپند تا به نیزه، کارد، نی، قلم و قلمتراش، دیگ آشپزخانه و کاسه و بشقاب، پلاس و قالی تا کامپیوتر، هواپیما، رادار و سامانه دفاعی.
همه اینها را دوست داریم. اینها را یا ساختهایم، یا از جایی دیگر خریدهایم و به سرای خود آوردهایم.
همه اینها مال ماست. نمیگذاریم لکی بر اسبابهایی بیفتد که در سرای خود داریم.
هر چه داریم را دوست داریم.
نمیخواهیم که کاردی یا نیزهای بشکند که از سنگ تراشیدهایم. نمیخواهیم بشنویم دشمنی بر ما تاخته و سامانه راداری ما را شکسته یا دیوار پایگاه نظامی ما را فروریخته.
دریغ است اسبابهایی که در سرای خود داریم بشکند و خراب شود.
تکههای شکسته اسبابهای خود را به تعمیرکاران دادهایم تا از نو درست کنند.
چنین تا هزاران سال در سرزمینی پای داشتهایم که کمتر با ما بر سر مهر بوده، اما بر جای بیمهری گیتی به خود، دلبستگی به زندگی را جادار کردهایم.
زندگی ما دسترنج هزاران ساله نیاکان ماست. بدان ارج مینهیم.
جنگستا نبودهایم و نهایم؛ و نه مرگستا.
کو؟ کی؟ کجا از ایران آوایی جز درود و مهر به زندگی و به آدمی برخاسته است؟
زنده باد پایکوبی، جشن، شادی، شادخواری، دوستی، آرامش و آسایش.
زنده باد زندگی.
- بریده "طرحی از تاریخ ایران"
در دست نگارش.
https://www.tgoop.com/dejnepesht4000
BY دژنپشت
Share with your friend now:
tgoop.com/dejnepesht4000/1097