DRNEKOONAM Telegram 1135
#تفسیر_آیه_سبعا_من_المثانی
سلام بر دکتر نجفی عزیز
1. طبق فرمایش شما مراد از «سبعا من المثانی» همان قرآن می شود و لذا عطف در «سبعا من المثانی و القرآن العظیم» عطف تفسیری به شمار می رود.
این طور دانسته می شود که شما به واقع هر سوره را یک مثناة یا میشنا به شمار می آورید.
2. مشکلاتی که این نظر دارد، این است که:
اولاً، شما «سبع» را در آیه حقیقی ندانستید و مجازی به شمار آورده اید، یعنی دال بر کثرت شمرده اید. این در حالی است که موارد استعمال مجازی باید نزد اهل زبان شناخته شده باشد و این در حالی است که اهل زبان «سبع» را در چنین عبارتی مجازی و دال بر کثرت ندانسته اند.
ثانیاً، نظر تفسیری شما را هیچ روایتی تأیید نمی کند. به سخن دیگر هیچ روایتی در تأیید نظر شما به دست نیامده است. این خیلی مهم است که اگر این عبارت چنین معنایی داشت باید لااقل یک نقلی در تأیید آن وجود داشت.
ثالثاً، ربط معنایی میشنا در عبارت «سبعا من المثانی» روشن نیست. مناسبت لغوی میشنا این است که قرائت دومی از تورات است. با توجه به معنای لغوی میشنا معنای «سبعا من المثانی» چه می شود؟ آیا می فرمایید که قرآن عبارت از قرائت شفاهی تورات است؟
رابعاً مهم است که شما «من» را در عبارت «سبعا من المثانی» به چه معنایی می گیرید؟ بیانیه است یا تبعیضیه؟ هفتایی که از جنس میشنا است؟ یا هفت تا از میشنا؟
خامساً شما مثانی را در عبارت «کتابا متشابها مثانی» به معنای بسان میشناها گرفته اید. حال بفرمایید، قرآن چه شباهتی با میشناها دارد؟
سادساً اساساً شما میشنا را به چه معنایی اخذ می کنید؟ میشنا یعنی شریعت؟ یا میشنا به معنای تورات شفاهی؟ آیا در میشنا کلیت تورات که شامل عقاید و احکام و ادعیه است، در نظر گرفته می شود یا فقط احکام شرعی در نظر گرفته می شود؟
سابعاً هر معنایی را که در نظر می گیرید، با سیاق آیات مربوط چگونه سازگاری دارد. برای مثال آیه زمر در سیاق آیات قیامت است و شما اگر میشنا را به معنای احکام شرعی بگیرید، هیچ تناسبی با سیاق این آیه ندارد.
3. من در مقاله ای که سال ها پیش منتشر کرده ام، بر این نظر شدم که مثانی با ثناء سنخیت دارد و متضمن معنای دعاست؛ یعنی من هفت آیه ای به تو دادم که از جنس دعاست و مراد سوره حمد است.
این قول مؤیداتی دارد:
اولاً، سوره حمد ساختاری دعایی دارد و تنها سوره ای است که تمام آن خطاب به خداست و طی آن با خدا سخن گفته می شود و چنین ساختاری در هیچ سوره قرآن که تمام آن خطاب به خدا باشد، دیده نمی شود و لذا می توانیم سوره حمد را از کل قرآن متمایز بشماریم.
ثانیاً، ظاهر آیه ظهور در تباین «سبعا من المثانی» از «القرآن العظیم» دارد و لذا نمی توان «واو» در «و القرآن العظیم» را عطف تفسیری دانست. ظاهر آیه نشان می دهد که «سبعا من المثانی» چیزی غیر از «القرآن العظیم» است.
ثالثاً، به هفت طریق نقل شده است که مراد از «سبعا من المثانی» عبارت از سوره حمد است و لذا این قول بیش ترین مؤید روایی را دارد. هیچ قول دیگری این مقدار نقل مؤید ندارد.
رابعاً طبق روایات، سوره حمد اولین چیزی است که بر حضرت محمد(ص) القاء شده است و ظاهرا آن به عنوان متن نماز تعلیم ایشان شد و نماز هم از همان روز اول تعلیم او شد. در روایت است که لا صلاة الا بفاتحة الکتاب. هیچ نمازی هم بدون فاتحة الکتاب معهود نیست. نیز هیچ نمازی بدون فاتحة الکتاب نماز نیست. این هم به جهت جنبه دعایی داشتن سوره حمد است.
خامساً، ساختار تمام سوره های دیگر غیر از سوره حمد خطاب به پیامبر(ص) است و به واقع خطاب به پیامبر قرائت شده است و احتمالا قرآن به این اعتبار قرآن نامیده شده است که بر آن حضرت قرائت شده است: علینا قرآنه. حال آن که چنانکه عرض کردم، ساختار سوره حمد نشان نمی دهد که یک متنی باشد که بر آن حضرت خوانده شده باشد و خطاب از بالا به حضرت محمد(ص) باشد؛ بلکه خطاب از پایین به بالاست.
بعید نیست، آن نوشته ابرایشمی که در روز اول بعثت تعلیم او شده است و در روایات آمده، عبارت از همین سوره حمد بوده باشد؛ یعنی سوره حمد بر خلاف سوره های دیگر به صورت نوشته ای نزد پیامبر ممثل شده باشد و از او خواسته باشند که آن را قرائت کند.
سادساً لفظ «مثانی» در عبارت «کتابا متشابها مثانی» با معنای دعا تجانس بیش تری دارد تا معنای شریعت؛ چون در سیاق آن سخن از برپایی قیامت است که نوعا در دعا سخن از آن می رود؛ چنان که در سوره حمد عبارت «مالک یوم الدین» آمده است.
سابعاً من در مقاله «محکم و متشابه» توضیح دادم که مراد از آیات متشابه عبارت از آیات قیامت است.



tgoop.com/drnekoonam/1135
Create:
Last Update:

#تفسیر_آیه_سبعا_من_المثانی
سلام بر دکتر نجفی عزیز
1. طبق فرمایش شما مراد از «سبعا من المثانی» همان قرآن می شود و لذا عطف در «سبعا من المثانی و القرآن العظیم» عطف تفسیری به شمار می رود.
این طور دانسته می شود که شما به واقع هر سوره را یک مثناة یا میشنا به شمار می آورید.
2. مشکلاتی که این نظر دارد، این است که:
اولاً، شما «سبع» را در آیه حقیقی ندانستید و مجازی به شمار آورده اید، یعنی دال بر کثرت شمرده اید. این در حالی است که موارد استعمال مجازی باید نزد اهل زبان شناخته شده باشد و این در حالی است که اهل زبان «سبع» را در چنین عبارتی مجازی و دال بر کثرت ندانسته اند.
ثانیاً، نظر تفسیری شما را هیچ روایتی تأیید نمی کند. به سخن دیگر هیچ روایتی در تأیید نظر شما به دست نیامده است. این خیلی مهم است که اگر این عبارت چنین معنایی داشت باید لااقل یک نقلی در تأیید آن وجود داشت.
ثالثاً، ربط معنایی میشنا در عبارت «سبعا من المثانی» روشن نیست. مناسبت لغوی میشنا این است که قرائت دومی از تورات است. با توجه به معنای لغوی میشنا معنای «سبعا من المثانی» چه می شود؟ آیا می فرمایید که قرآن عبارت از قرائت شفاهی تورات است؟
رابعاً مهم است که شما «من» را در عبارت «سبعا من المثانی» به چه معنایی می گیرید؟ بیانیه است یا تبعیضیه؟ هفتایی که از جنس میشنا است؟ یا هفت تا از میشنا؟
خامساً شما مثانی را در عبارت «کتابا متشابها مثانی» به معنای بسان میشناها گرفته اید. حال بفرمایید، قرآن چه شباهتی با میشناها دارد؟
سادساً اساساً شما میشنا را به چه معنایی اخذ می کنید؟ میشنا یعنی شریعت؟ یا میشنا به معنای تورات شفاهی؟ آیا در میشنا کلیت تورات که شامل عقاید و احکام و ادعیه است، در نظر گرفته می شود یا فقط احکام شرعی در نظر گرفته می شود؟
سابعاً هر معنایی را که در نظر می گیرید، با سیاق آیات مربوط چگونه سازگاری دارد. برای مثال آیه زمر در سیاق آیات قیامت است و شما اگر میشنا را به معنای احکام شرعی بگیرید، هیچ تناسبی با سیاق این آیه ندارد.
3. من در مقاله ای که سال ها پیش منتشر کرده ام، بر این نظر شدم که مثانی با ثناء سنخیت دارد و متضمن معنای دعاست؛ یعنی من هفت آیه ای به تو دادم که از جنس دعاست و مراد سوره حمد است.
این قول مؤیداتی دارد:
اولاً، سوره حمد ساختاری دعایی دارد و تنها سوره ای است که تمام آن خطاب به خداست و طی آن با خدا سخن گفته می شود و چنین ساختاری در هیچ سوره قرآن که تمام آن خطاب به خدا باشد، دیده نمی شود و لذا می توانیم سوره حمد را از کل قرآن متمایز بشماریم.
ثانیاً، ظاهر آیه ظهور در تباین «سبعا من المثانی» از «القرآن العظیم» دارد و لذا نمی توان «واو» در «و القرآن العظیم» را عطف تفسیری دانست. ظاهر آیه نشان می دهد که «سبعا من المثانی» چیزی غیر از «القرآن العظیم» است.
ثالثاً، به هفت طریق نقل شده است که مراد از «سبعا من المثانی» عبارت از سوره حمد است و لذا این قول بیش ترین مؤید روایی را دارد. هیچ قول دیگری این مقدار نقل مؤید ندارد.
رابعاً طبق روایات، سوره حمد اولین چیزی است که بر حضرت محمد(ص) القاء شده است و ظاهرا آن به عنوان متن نماز تعلیم ایشان شد و نماز هم از همان روز اول تعلیم او شد. در روایت است که لا صلاة الا بفاتحة الکتاب. هیچ نمازی هم بدون فاتحة الکتاب معهود نیست. نیز هیچ نمازی بدون فاتحة الکتاب نماز نیست. این هم به جهت جنبه دعایی داشتن سوره حمد است.
خامساً، ساختار تمام سوره های دیگر غیر از سوره حمد خطاب به پیامبر(ص) است و به واقع خطاب به پیامبر قرائت شده است و احتمالا قرآن به این اعتبار قرآن نامیده شده است که بر آن حضرت قرائت شده است: علینا قرآنه. حال آن که چنانکه عرض کردم، ساختار سوره حمد نشان نمی دهد که یک متنی باشد که بر آن حضرت خوانده شده باشد و خطاب از بالا به حضرت محمد(ص) باشد؛ بلکه خطاب از پایین به بالاست.
بعید نیست، آن نوشته ابرایشمی که در روز اول بعثت تعلیم او شده است و در روایات آمده، عبارت از همین سوره حمد بوده باشد؛ یعنی سوره حمد بر خلاف سوره های دیگر به صورت نوشته ای نزد پیامبر ممثل شده باشد و از او خواسته باشند که آن را قرائت کند.
سادساً لفظ «مثانی» در عبارت «کتابا متشابها مثانی» با معنای دعا تجانس بیش تری دارد تا معنای شریعت؛ چون در سیاق آن سخن از برپایی قیامت است که نوعا در دعا سخن از آن می رود؛ چنان که در سوره حمد عبارت «مالک یوم الدین» آمده است.
سابعاً من در مقاله «محکم و متشابه» توضیح دادم که مراد از آیات متشابه عبارت از آیات قیامت است.

BY مدهامتان


Share with your friend now:
tgoop.com/drnekoonam/1135

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

The group’s featured image is of a Pepe frog yelling, often referred to as the “REEEEEEE” meme. Pepe the Frog was created back in 2005 by Matt Furie and has since become an internet symbol for meme culture and “degen” culture. The initiatives announced by Perekopsky include monitoring the content in groups. According to the executive, posts identified as lacking context or as containing false information will be flagged as a potential source of disinformation. The content is then forwarded to Telegram's fact-checking channels for analysis and subsequent publication of verified information. 1What is Telegram Channels? Done! Now you’re the proud owner of a Telegram channel. The next step is to set up and customize your channel. Choose quality over quantity. Remember that one high-quality post is better than five short publications of questionable value.
from us


Telegram مدهامتان
FROM American