tgoop.com/drsiminkazemi/1163
Last Update:
خانه داری: بی حاصل، بی انتها و ملال آور
▪️سیمین کاظمی/گفتگوی منتشر شده در شرق
@drsiminkazemi
🔻یکی از مولفه های منزلت اجتماعی شغل فرد است که منظور کار دستمزدی است و خانه داری از شمول کار دستمزدی خارج است. در واقع چون خانه داری کارغیرمزدی است و در محیط خصوصی انجام می شود، دارای منزلت اجتماعی پایینی است. زحمتی که زنان در کار خانگی متحمل می شوند، کار واقعی به حساب نمی آید حقیر و بی ارزش شمرده می شود. چون این نوع کار تولید برای مصرف است و نه مبادله.
🔻از طرفی خانه به عنوان استراحتگاه و محل تن آسانی و فراغت شناخته می شود، برای همین زنان که در چنین مکانی کار می کنند، گویی پیوسته در حال استراحت اند و کارشان جدی گرفته نمی شود. حتی اگر برای کار خانگی مزد هم در نظر گرفته شود باز هم از ماهیت ملال آور و تحقیرآمیز آن کاسته نمی شود. به همین دلایل که اشاره کردم، زنان خانه دار منزلت اجتماعی پایین تری دارند و در تجربه زیسته آنها تبعیض و تحقیر امری ملموس است.
🔻اشتغال به زنان وسعت دید می دهد به آنها کمک می کند که احساس کنند تسلط بیشتری بر زندگی شان دارند. به قول سیمون دوبووار <<فقط و فقط کار می تواند آزادی واقعی را برای زن تامین کند>>. زنی که کار بیرون از خانه، یعنی کار مزدی را تجربه کرده و هویت شغلی کسب کرده و طعم استقلال را چشیده، وقتی به موقعیت خانه نشینی دچار می شود بیشتر متوجه تفاوت این دو موقعیت می شود و رنج ببشتری از خانه داری می برد.
🔻 در واقع خانه داری در مقایسه با کار و اشتغال بیرون از خانه، زندگی بی حاصل و بیهوده ای به نظر می رسد که هیچ جای ارتقا و پیشرفت و تغییر ندارد. تعاملات اجتماعی مستقلانه در آن کمتر است و شخص تقریبا منزوی می شود. وقتی زن شاغل که با همکار و ارباب رجوع و افراد مختلف در مسیر رفت و آمد به محل کار بوده و از نزدیک شاهد اتفاقات شهر بوده، خانه نشین می شود، به ناچار ارتباطاتش را را از دست می دهد و این یک تنزل و تحرک نزولی است. قابل انتظار است که این دسته از زنان، خانه نشینی را به عنوان پسرفت در زندگی شان درک کنند.
🔻کار خانگی یک کار تکراری مداوم و بی پایان است که از نظر فرهنگی ابتر و عقیم است، ملال آور و کسالت بار است. امکان رشد وجود ندارد. بیهوده و بی هدف است. زن را وابسته می کند. هدف زندگی زن خانه دار و رابطه او با جهان از مسیر شوهر و فرزند تعریف شده است، هستی و موجودیت زن خانه دار به ناگزیر در شوهر و فرزند مضمحل و ذوب می شود. خانه داری هیچ آورده ای برای زن ندارد، تعالی و خودشکوفایی به واسطه خانه داری غیرممکن است. به همین دلیل شخص را فرسوده و افسرده می کند.. زن به رعیت مرد تبدیل می شود و برای تامین نیازهایش باید منتظر کرم و لطف مرد باشد و این وضعیت وابستگی تحقیرآمیز و بر خلاف شان و کرامت انسان است.
🔻با این وجود اکثریت زنان ایرانی خانه دار هستند و هیچ اقدامی از سوی دولت ها برای تسهیل اشتغال زنان صورت نمی گیرد، در عوض سعی می شود خانه داری به عنوان نقش و وطیفه اصلی زنان ترویج شود. دولت از چنین وضعیتی سود می برد، چون با مشغول شدن زنان به خانه داری، از طرفی آنها را از جمعیت جویای کار حذف می کند و از طرف دیگر بار مسوولیت و تامین معیشت و رفاه آنها را به دوش مردان می گذارد. با اتکای زنان به مردان، حقوق اجتماعی شان کمتر از مردان تعیین می شود و در فرودست ترین موقعیت در سلسله مراتب اجتماعی قرار می گیرند.
🔻کار خانگی و وضعیت زنان خانه دار با هیچ برنامه ریزی بهبود نمی یابد، و منصفانه نمی شود غیر از این که اساس تقسیم کار جنسیتی ظالمانه ملغی شود، و کار خانگی اجتماعی شود یا دست کم وظایف خانگی به صورت اشتراکی توسط مرد و زن هر دو انجام شود.
لینک:
https://www.sharghdaily.com/fa/tiny/news-955321
BY جامعه شناسی پزشکی، فمینیسم و ...
Share with your friend now:
tgoop.com/drsiminkazemi/1163