EGHTESADIYOUN Telegram 6978
🔴 نظم نوین جهان در قرن بیست‌و‌یکم

🔴 دکتر سهراب دل‌‌‌‌‌‌‏‌انگیزان
بدون مقدمه شروع می‌کنم. در تحلیل شرایط کنونی جهان بعد از روی کارآمدن مجدد دونالد ترامپ برای دومین‌بار به‌عنوان رئیس‌جمهور آمریکا، می‌توان چند رگه فرضیه‌‌‌‌‌‌‌‌های احتمالی را با اقبال شواهد بیشتر همراه دانست. این یادداشت نگاهی آینده‌نگرانه بر روابط بین‌الملل و نظام تقسیم قدرت جهانی برای قرن بیست‌و‌یکم و بعد از آن دارد، اگرچه در نگارش آن برداشت‌‌‌‌‌‌‌‌های شخصی دخالت اساسی را دارا بوده‌ و برای هیچکدام از فرضیات ارائه‌شده آن شاهد دقیق و استدلال منطقی ارائه نشده‌است، ولی به‌نظر می‌رسد اجزای مفهومی آن، در اخبار کنونی جهان می‌توانند رگه‌‌‌‌‌‌‌‌های آشکاری از نمایان‌شدن را هرچند بسیار مبهم و متزلزل ولی بخردانه به نمایش بگذارند.
نظم نوین جهان در قرن بیست‌و‌یکم

نخست اینکه حضور ترامپ و سایر سرمایه‌داران افسانه‌‌‌‌‌‌‌‌ای جهان را در راس امور اجرایی آمریکا(بخوانید جهان)‌ نشان می‌دهد؛ نوعی مرکانتیلیزم (ثروت پرستی افراطی) جدید در آمریکا در مقابل یک سرمایه‌داری تجارت محور با مالکیت دولتی بدون دموکراسی، در چین در حال استقرار قدرتمند است. این نوع نگرش جدید ثروت محوری از طریق شکل‌گیری تیم قدرتمندی از ثروتمندان تازه به دوران رسیده(بدون ریشه تاریخی) و البته با یک دستورالعمل منتشر نشده ولی پذیرفته‌شده نهایی، استقرار یافته‌است. البته از طریق دستورالعمل‌هایی که ترامپ هر روز در حال صادر‌کردن آنهاست، هربار بخشی از این مانیفست آشکار می‌‌شود.

دوم اینکه به‌نظر می‌رسد در این نوع نگرش جدید به بافت و کارکرد قدرت و ثروت در جهان، نوع جدیدی از بازی با بازیگران جدید در حال تحقق است که افراد فراتر از قانون در حال ظهور هستند. هرچند از بعد سال‌های۱۸۱۵ و بعد از ناپلئون بناپارت، موضوع و فلسفه ابرمرد در بافت بازی بزرگان جهان کنارگذاشته شد و دموکراسی و قانون به‌عنوان محور حکومت‌‌‌‌‌‌‌‌ها مبنای نظری و عملیاتی شد، لذا لیبرالیزم مبتنی بر دموکراسی اساس تحقق حکومت‌‌‌‌‌‌‌‌ها‌ در قانون بود؛ اما در شرایط جدید به‌نظر می‌رسد که مجددا جهان در حال پوست‌اندازی به نوع جدیدی از حکومت‌‌‌‌‌‌‌‌های مبتنی بر ابرمرد باشد که ثروت و قدرت و کاریزمای فردی را برتر از قانون تعریف‌کرده و پذیرفته‌‌‌‌‌‌‌‌اند.

در این‌خصوص اگر ترامپ بعد از دور اول ریاست‌جمهوری کنارگذاشته می‌شد و مسیر انتخابات آمریکا، افرادی با ویژگی‌های علمی، دموکراتیک و نیز اهل فرهنگ و فلسفه را جایگزین می‌کرد، می‌شد گفت؛ انتخاب دور اول ترامپ تصادفی بوده باشد؛ ولی بعد از انتخاب او در دور دوم و با فاصله بسیار زیاد با رقیبش، می‌توان انتظار داشت که دوران تحولی جدیدی در جهان شروع شده باشد که به‌نوعی بازگشت به حداقل پانصد سال‌قبل را در حکومت‌‌‌‌‌‌‌‌داری ولی با ابزارها و پشتوانه‌‌‌‌‌‌‌‌های نظری جدید نشان‌ می‌دهد.

سومین مساله از نگاه من این است که در شرایط سال‌های رونق لیبرال دموکراسی با توجه به تمرکز بر اُمانیزم، تا حدودی دموکراسی، قانون و حقوق‌بشر جایگاه ویژه‌ای یافت و تصرف و تصاحب زمین به‌نوعی برای حاکمیت‌‌‌‌‌‌‌‌ها منع شد، به‌گونه‌ای که در صد سال‌اخیر تقریبا این موضوع از دستور و برنامه‌های بسیاری از حکام کنار گذاشته شد، ولی در بعد از سال‌های شروع قرن بیست‌و‌یکم ملاحظه جدی مردمان جهان این است که حاکمان بسیاری از جمله روسیه، اسرائیل و آمریکا علاقه آشکار خود را به‌صورت بی‌‌‌‌‌‌‌‌شرمانه و البته با پشتوانه زور برای تصرف سرزمین و خاک سایر کشورها اعلام می‌دارند، لذا با این علامت‌‌‌‌‌‌‌‌ها می‌توان انتظار داشت که مجددا در شرایط جدید حمله کشورها برای تصرف خاک اهمیت جدی بیابد، لذا کنوانسیون‌‌‌‌‌‌‌‌ها و مقررات بین‌المللی که در این حوزه تعریف شده‌اند، اعتبار خویش را برای قدرت‌های بزرگ از دست داده و البته بیشتر از قبل از دست خواهند داد.

چهارم اینکه موضوعاتی چون قراردادهای بین‌المللی در حوزه‌های محیط‌زیست، حقوق‌بشر یا دادگاه‌‌‌‌‌‌‌‌های بین‌المللی که تعریف‌کننده مناسبات حقوقی، مالی، مرزی و سیاسی بین‌المللی در بین کشورها هستند، اصولا در شرایط جدید هیچ‌جایی از اعتبار نخواهند داشت و این حاکمان جدید، نیاز به مناسبات جدیدتری از این نوع قاعده‌‌‌‌‌‌‌‌گذاری‌‌‌‌‌‌‌‌های مهم را خواهند داشت، لذا انتظار این است که حاکمان جدید، ثروتمند و قدرتمند، از این معاهدات دست و پاگیر بین‌المللی و جهانی بیرون بیایند./متن کامل



🌐 کانال با اساتید اقتصاد



tgoop.com/eghtesadiyoun/6978
Create:
Last Update:

🔴 نظم نوین جهان در قرن بیست‌و‌یکم

🔴 دکتر سهراب دل‌‌‌‌‌‌‏‌انگیزان
بدون مقدمه شروع می‌کنم. در تحلیل شرایط کنونی جهان بعد از روی کارآمدن مجدد دونالد ترامپ برای دومین‌بار به‌عنوان رئیس‌جمهور آمریکا، می‌توان چند رگه فرضیه‌‌‌‌‌‌‌‌های احتمالی را با اقبال شواهد بیشتر همراه دانست. این یادداشت نگاهی آینده‌نگرانه بر روابط بین‌الملل و نظام تقسیم قدرت جهانی برای قرن بیست‌و‌یکم و بعد از آن دارد، اگرچه در نگارش آن برداشت‌‌‌‌‌‌‌‌های شخصی دخالت اساسی را دارا بوده‌ و برای هیچکدام از فرضیات ارائه‌شده آن شاهد دقیق و استدلال منطقی ارائه نشده‌است، ولی به‌نظر می‌رسد اجزای مفهومی آن، در اخبار کنونی جهان می‌توانند رگه‌‌‌‌‌‌‌‌های آشکاری از نمایان‌شدن را هرچند بسیار مبهم و متزلزل ولی بخردانه به نمایش بگذارند.
نظم نوین جهان در قرن بیست‌و‌یکم

نخست اینکه حضور ترامپ و سایر سرمایه‌داران افسانه‌‌‌‌‌‌‌‌ای جهان را در راس امور اجرایی آمریکا(بخوانید جهان)‌ نشان می‌دهد؛ نوعی مرکانتیلیزم (ثروت پرستی افراطی) جدید در آمریکا در مقابل یک سرمایه‌داری تجارت محور با مالکیت دولتی بدون دموکراسی، در چین در حال استقرار قدرتمند است. این نوع نگرش جدید ثروت محوری از طریق شکل‌گیری تیم قدرتمندی از ثروتمندان تازه به دوران رسیده(بدون ریشه تاریخی) و البته با یک دستورالعمل منتشر نشده ولی پذیرفته‌شده نهایی، استقرار یافته‌است. البته از طریق دستورالعمل‌هایی که ترامپ هر روز در حال صادر‌کردن آنهاست، هربار بخشی از این مانیفست آشکار می‌‌شود.

دوم اینکه به‌نظر می‌رسد در این نوع نگرش جدید به بافت و کارکرد قدرت و ثروت در جهان، نوع جدیدی از بازی با بازیگران جدید در حال تحقق است که افراد فراتر از قانون در حال ظهور هستند. هرچند از بعد سال‌های۱۸۱۵ و بعد از ناپلئون بناپارت، موضوع و فلسفه ابرمرد در بافت بازی بزرگان جهان کنارگذاشته شد و دموکراسی و قانون به‌عنوان محور حکومت‌‌‌‌‌‌‌‌ها مبنای نظری و عملیاتی شد، لذا لیبرالیزم مبتنی بر دموکراسی اساس تحقق حکومت‌‌‌‌‌‌‌‌ها‌ در قانون بود؛ اما در شرایط جدید به‌نظر می‌رسد که مجددا جهان در حال پوست‌اندازی به نوع جدیدی از حکومت‌‌‌‌‌‌‌‌های مبتنی بر ابرمرد باشد که ثروت و قدرت و کاریزمای فردی را برتر از قانون تعریف‌کرده و پذیرفته‌‌‌‌‌‌‌‌اند.

در این‌خصوص اگر ترامپ بعد از دور اول ریاست‌جمهوری کنارگذاشته می‌شد و مسیر انتخابات آمریکا، افرادی با ویژگی‌های علمی، دموکراتیک و نیز اهل فرهنگ و فلسفه را جایگزین می‌کرد، می‌شد گفت؛ انتخاب دور اول ترامپ تصادفی بوده باشد؛ ولی بعد از انتخاب او در دور دوم و با فاصله بسیار زیاد با رقیبش، می‌توان انتظار داشت که دوران تحولی جدیدی در جهان شروع شده باشد که به‌نوعی بازگشت به حداقل پانصد سال‌قبل را در حکومت‌‌‌‌‌‌‌‌داری ولی با ابزارها و پشتوانه‌‌‌‌‌‌‌‌های نظری جدید نشان‌ می‌دهد.

سومین مساله از نگاه من این است که در شرایط سال‌های رونق لیبرال دموکراسی با توجه به تمرکز بر اُمانیزم، تا حدودی دموکراسی، قانون و حقوق‌بشر جایگاه ویژه‌ای یافت و تصرف و تصاحب زمین به‌نوعی برای حاکمیت‌‌‌‌‌‌‌‌ها منع شد، به‌گونه‌ای که در صد سال‌اخیر تقریبا این موضوع از دستور و برنامه‌های بسیاری از حکام کنار گذاشته شد، ولی در بعد از سال‌های شروع قرن بیست‌و‌یکم ملاحظه جدی مردمان جهان این است که حاکمان بسیاری از جمله روسیه، اسرائیل و آمریکا علاقه آشکار خود را به‌صورت بی‌‌‌‌‌‌‌‌شرمانه و البته با پشتوانه زور برای تصرف سرزمین و خاک سایر کشورها اعلام می‌دارند، لذا با این علامت‌‌‌‌‌‌‌‌ها می‌توان انتظار داشت که مجددا در شرایط جدید حمله کشورها برای تصرف خاک اهمیت جدی بیابد، لذا کنوانسیون‌‌‌‌‌‌‌‌ها و مقررات بین‌المللی که در این حوزه تعریف شده‌اند، اعتبار خویش را برای قدرت‌های بزرگ از دست داده و البته بیشتر از قبل از دست خواهند داد.

چهارم اینکه موضوعاتی چون قراردادهای بین‌المللی در حوزه‌های محیط‌زیست، حقوق‌بشر یا دادگاه‌‌‌‌‌‌‌‌های بین‌المللی که تعریف‌کننده مناسبات حقوقی، مالی، مرزی و سیاسی بین‌المللی در بین کشورها هستند، اصولا در شرایط جدید هیچ‌جایی از اعتبار نخواهند داشت و این حاکمان جدید، نیاز به مناسبات جدیدتری از این نوع قاعده‌‌‌‌‌‌‌‌گذاری‌‌‌‌‌‌‌‌های مهم را خواهند داشت، لذا انتظار این است که حاکمان جدید، ثروتمند و قدرتمند، از این معاهدات دست و پاگیر بین‌المللی و جهانی بیرون بیایند./متن کامل



🌐 کانال با اساتید اقتصاد

BY با اساتید اقتصاد




Share with your friend now:
tgoop.com/eghtesadiyoun/6978

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

As the broader market downturn continues, yelling online has become the crypto trader’s latest coping mechanism after the rise of Goblintown Ethereum NFTs at the end of May and beginning of June, where holders made incoherent groaning sounds and role-played as urine-loving goblin creatures in late-night Twitter Spaces. On June 7, Perekopsky met with Brazilian President Jair Bolsonaro, an avid user of the platform. According to the firm's VP, the main subject of the meeting was "freedom of expression." Clear The administrator of a telegram group, "Suck Channel," was sentenced to six years and six months in prison for seven counts of incitement yesterday. The group also hosted discussions on committing arson, Judge Hui said, including setting roadblocks on fire, hurling petrol bombs at police stations and teaching people to make such weapons. The conversation linked to arson went on for two to three months, Hui said.
from us


Telegram با اساتید اقتصاد
FROM American