کانال آثار داتیس مهرابیان

کانال آثار داتیس مهرابیان

#آیینهای_شامانی_در_ایران_باستان #جشنهای_بهمن #جشن_سده_جشن_پیروزی_نور_بر_تاریکی #بهمنگان۴ #بخش_چهل_و_پنجم 🔥🌹🔥🌹🔥🌹🔥🌹🔥 سده ، بردمید از دلِ فَرنشین فروزنده استاره ی آتشین درودی فرستاد ، بر مردمان از افروزه ی عشق ، بر دودمان که دل می سپردند بر روشنی خِرَد…

#آیینهای_شامانی_در_ایران_باستان
#جشنهای_بهمن
#جشن_سده_جشن_پیروزی_نور_بر_تاریکی

#بخش_چهل_و_ششم

#بهمنگان_۵


درودی بر آن لاله ی چلچراغ
که شب ، بر دمید از دلِ باغ و راغ

به شادی ، به آزادی و فرَّهی
به لبخندِ جان و روانِ رَهی

به صدها سده ، جشنِ زیبا نهاد
که از هیچ دینی ، نگیرد نهاد

نه از باورِ برتری بر کسی
نه از درد و اندوه و دلواپسی

نه خشمی به حیوان ، نه بر زاستار
نه قربانی و کشتنِ مور و مار

نیاکانِ دانشوَر و نیکخو
به اندیشه ی بهمنی ، کامجو

چو چشمِ خِرَد ، بر جهان دوختند
گلِ عشق ، در سینه افروختند

ز گردونه ی آخشیجانِ داد
به خاک آب دادند و آتش به باد

که این زندگی ، زنده از روشنیست
دلِ آدمی ، روشن از بهمنیست

و بهمن ، همان بِهمَنِش بودن است
«سده » آشکارا ، خود افزودن است

خودآگاهی ، آتش ، به نادانی است
به سرما ، گلِ آذر افشانی است

که نوری نمیرد ، به تیره زمان
گلِ عشق و دلگرمیِ عاشقان

ستیزه کند ، نور بر تیرگی
گریزد غم و سردی از زندگی

فریدون برآید به شولای نور
کَشَد آژدی هاک را در فتور

زَنَد بند و زنجیرِ آتش ، بر او
ستم را به زیر آوَرَد ، با وُهو

از این رو «سده » جشنِ پیروزی است
دَمِ شادی و آتش افروزی است

که ای آریایی نژاد ! ای دلیر !
به پا خیز و تاج از ستمگر ، بگیر !

#داتیس_مهرابیان


📚 واژه نامه ؛

⭐ فرهی ؛ فرّ و شکوه ، افزونی داشتن
⭐ رهی ؛ روان ، رونده
⭐ بهمنی ؛ بِهمَنِشی ، اندیشه ی نیک
⭐ آخشیجان ؛ چهار آخشبج ؛ آب ، باد ، خاک و آتش ، آخشیج ؛ عنصر ، گرونه ی مهر آریایی یا گردونه ی آخشیخان ، عنصر چهارگانه
⭐ آژدی هاک ؛ « ده اک » ده عیب ، عربی شده آن ضحاک ، ضحاک سامی از سرزمین عربستان برخاست و هزار سال ، ایران و ایرانی را در بند دین و نیروی اهریمنی خویش کشید ، مارهای قدرت و دین بر شانه هایش روییده بودند و او هر روز ، مغز دو جوان را خوراک مارهای قدرت و دین خود می کرد تا مردم به ستوه آمدند و فریدون پس از قیام کاوه آهنگر و مردم آزاده و نژاده ایران ، آن پلید را از تخت ستم به زیر آورد و در زیر کوه البرز به بند کشید ، هر زمان ستم اوج می گیرد ضحاک از بند رسته است و دوباره میهن را کاوه ای باید و فریدونی که مردم را به زیر درفش کاویانی گرد آورد و ستم را از تخت ، سرنگون کند و ایران را به شادی جشن سده که جشن شکست ضحاک است غرق نور و شادی کند.

⭐ فتور ؛ سستی ، ناتوانی ، ضعف ، در بند


#کانال_آثار_شعر_نقاشی_داتیس_مهرابیان
@esmaeilmehrabiandatis

www.tgoop.com/esmaeilmehrabiandatis/12810

1.2K viewsداتیس مهرابیان, edited  Jan 27 at 20:11

#آیینهای_شامانی_در_ایران_باستان
#جشنهای_بهمن
#جشن_سده_جشن_پیروزی_نور_بر_تاریکی

#بخش_چهل_و_ششم

#بهمنگان_۵


درودی بر آن لاله ی چلچراغ
که شب ، بر دمید از دلِ باغ و راغ

به شادی ، به آزادی و فرَّهی
به لبخندِ جان و روانِ رَهی

به صدها سده ، جشنِ زیبا نهاد
که از هیچ دینی ، نگیرد نهاد

نه از باورِ برتری بر کسی
نه از درد و اندوه و دلواپسی

نه خشمی به حیوان ، نه بر زاستار
نه قربانی و کشتنِ مور و مار

نیاکانِ دانشوَر و نیکخو
به اندیشه ی بهمنی ، کامجو

چو چشمِ خِرَد ، بر جهان دوختند
گلِ عشق ، در سینه افروختند

ز گردونه ی آخشیجانِ داد
به خاک آب دادند و آتش به باد

که این زندگی ، زنده از روشنیست
دلِ آدمی ، روشن از بهمنیست

و بهمن ، همان بِهمَنِش بودن است
«سده » آشکارا ، خود افزودن است

خودآگاهی ، آتش ، به نادانی است
به سرما ، گلِ آذر افشانی است

که نوری نمیرد ، به تیره زمان
گلِ عشق و دلگرمیِ عاشقان

ستیزه کند ، نور بر تیرگی
گریزد غم و سردی از زندگی

فریدون برآید به شولای نور
کَشَد آژدی هاک را در فتور

زَنَد بند و زنجیرِ آتش ، بر او
ستم را به زیر آوَرَد ، با وُهو

از این رو «سده » جشنِ پیروزی است
دَمِ شادی و آتش افروزی است

که ای آریایی نژاد ! ای دلیر !
به پا خیز و تاج از ستمگر ، بگیر !

#داتیس_مهرابیان


📚 واژه نامه ؛

⭐ فرهی ؛ فرّ و شکوه ، افزونی داشتن
⭐ رهی ؛ روان ، رونده
⭐ بهمنی ؛ بِهمَنِشی ، اندیشه ی نیک
⭐ آخشیجان ؛ چهار آخشبج ؛ آب ، باد ، خاک و آتش ، آخشیج ؛ عنصر ، گرونه ی مهر آریایی یا گردونه ی آخشیخان ، عنصر چهارگانه
⭐ آژدی هاک ؛ « ده اک » ده عیب ، عربی شده آن ضحاک ، ضحاک سامی از سرزمین عربستان برخاست و هزار سال ، ایران و ایرانی را در بند دین و نیروی اهریمنی خویش کشید ، مارهای قدرت و دین بر شانه هایش روییده بودند و او هر روز ، مغز دو جوان را خوراک مارهای قدرت و دین خود می کرد تا مردم به ستوه آمدند و فریدون پس از قیام کاوه آهنگر و مردم آزاده و نژاده ایران ، آن پلید را از تخت ستم به زیر آورد و در زیر کوه البرز به بند کشید ، هر زمان ستم اوج می گیرد ضحاک از بند رسته است و دوباره میهن را کاوه ای باید و فریدونی که مردم را به زیر درفش کاویانی گرد آورد و ستم را از تخت ، سرنگون کند و ایران را به شادی جشن سده که جشن شکست ضحاک است غرق نور و شادی کند.

⭐ فتور ؛ سستی ، ناتوانی ، ضعف ، در بند


#کانال_آثار_شعر_نقاشی_داتیس_مهرابیان
@esmaeilmehrabiandatis

BY کانال آثار داتیس مهرابیان