EVOPHILOSOPHY Telegram 549
عوارض سرگرم کردن نوزادان با صفحات نمایش‌گر:
تأثيرات بالقوه‌ی آن در تکامل انسان


قوای حسی ما محصول میلیون‌ها سال تکامل زیستی‌ است. اما اکنون وارد جهانی یکسره متفاوت از آنچه با آن سازگار شده بودیم، شده‌ایم. امروزه ابرمحرک‌هایی مانند تلویزیون یا گوشی‌های همراه، بیشتر انسان‌ها را محاصره کرده‌اند. به این ابزارها ابرمحرک می‌گویند زیرا حجم نامتعارفی از رنگ‌ها و صداها و موضوعات بسیار جالب و سرگرم‌کننده را پشت سر هم به نمایش می‌گذارند. نتیجه‌ی آن هم چیزی نیست جز اعتیاد به آن و بی‌علاقگی به زندگی طبیعی، درست به‌سان اعتیاد به موادمخدر در فردی که ترجیح می‌دهد به جای گشت‌وگذار در طبیعت و بالابردن سطح متعارف برخی هورمون‌ها، با مصرف موادمخدر در یک محیط بسته تجربه‌های شدید لذت را در کوتاه‌مدت تجربه کند.

مطابق پژوهشی که اخیراً نتایج آن منتشر شده نوزادان و کودکان نوپایی که در معرض تماشای تلویزیون یا ویدئو قرار می‌گیرند رفتارهای حسی نامتعارفِ بیشتری از خود نشان می‌دهند؛ به فعالیت‌های طبیعی بی‌علاقه می‌شوند؛ دائماً در جست‌وجوی محرک‌های شدیدتر در محیط پیرامونی بوده؛ و جویای صداهای بلندتر و نورهای تندترند.

مطابق این پژوهش، هر چه مواجهه‌ی کودک با صفحات نمایش‌گر در سنین پایین‌تر رخ دهد صدمات حسی آن بیشتر است.

به‌طور متعارف بازی‌های فیزیکی و به‌ویژه بازی‌هایی که دست در آنها نقش مهمی دارد باعث ایجاد و پیشرفت انواع جدیدی از تفکرات در کودک می‌شوند. کم‌رنگ شدن این بخش در بازی کودکان باعث ضعف تفکر می‌شود و وقتی جایگزین این بازی‌ها، بمباران کودک با رنگ‌ها و صداهای صفحه نمایش باشد تعامل حسی کودک با جهان نیز صدمه خواهد دید.

طی تکامل انحراف از مسیرهای متعارف پدیده‌ای رایج بوده است. اما این تغییرات گاهی طی صدها و بلکه میلیون‌ها سال رخ داده‌اند. تغییراتی که اکنون طی یک سده‌ی گذشته شاهد آن بوده‌ایم و طی سال‌های پیش‌ِرو و با ورود به جهان متاورس شدیدتر نیز خواهند بود، در هیچ دوره از تاریخ تکاملی انسان همتایی ندارد. عوارض دقیق این تغییرات طی دهه‌های آتی است که مشخص خواهد شد؛ اما اکنون نیز می‌توان پیش‌بینی‌هایی داشت.

از یک منظر نوعی هم‌تکاملی میان ژن‌ها، فرهنگ‌ها، و تکنولوژی‌ها در جریان است و احتمالاً در چند دهه‌ی آتی عموم افراد جامعه با چنین ساختارهای حسی و تفکری جوامع انسانی را شکل می‌دهند و مفهوم "نرمال" در آن زمان به نحوی اساسی متفاوت با امروز خواهد بود؛ چنانکه از هم‌اکنون نیز تفاوت‌های روانشناختی نسل زِد و نسل آلفا با نسل‌های قبلی توسط داده‌های تجربی متعددی به ثبت رسیده است. به‌عنوان نمونه، تنهایی در انسان‌ها رو به افزایش، و متناظر با آن اندرکنش انسان با صفحات نمایش نیز رو به افزایش است؛ که به نوبه‌ی خود در مسیری بازخوردی، تنهایی را افزایش می‌دهد.
 
از منظری دیگر تغییراتی در این حد گسترده در آنچه طی میلیون‌ها سال فرایندهای تکاملی در نوع انسان ابقا شده است ممکن است به نیک‌زیستی او ختم نشود. توجه کنیم که فرایند تکامل به نیک‌زیستن انسان‌ها توجهی ندارد زیرا "نیک" و "بد" و "رضایت" و "عدم‌رضایت" در جهان زیستی معنایی ندارند.

بنابراین معقول‌تر به نظر می‌رسد که به راحتی با هر نوع تغییری که مد می‌شود هم‌گام نشویم. به توصیه‌ی قابل استنباط از این پژوهش گوش فرا دهیم و ساعات مواجهه‌ی کودکان با صفحات نمایش را کم کنیم و درعوض ساعات بازی‌های فیزیکی و جمعی کودکان در محیط‌های طبیعی را افزایش دهیم.

پژوهشگران این پژوهش معتقدند نتایج این پژوهش می‌تواند به درک بهتری از بیش‌فعالی و اوتیسم نیز بیانجامد. مثلاً این پرسش مطرح است که ممکن است از علل افزایش بیش‌فعالی و اوتیسم در جوامع، افزایش ساعات مواجه‌ی کودکان با صفحات نمایش‌گر باشد؟!

هادی صمدی
@evophilosophy



tgoop.com/evophilosophy/549
Create:
Last Update:

عوارض سرگرم کردن نوزادان با صفحات نمایش‌گر:
تأثيرات بالقوه‌ی آن در تکامل انسان


قوای حسی ما محصول میلیون‌ها سال تکامل زیستی‌ است. اما اکنون وارد جهانی یکسره متفاوت از آنچه با آن سازگار شده بودیم، شده‌ایم. امروزه ابرمحرک‌هایی مانند تلویزیون یا گوشی‌های همراه، بیشتر انسان‌ها را محاصره کرده‌اند. به این ابزارها ابرمحرک می‌گویند زیرا حجم نامتعارفی از رنگ‌ها و صداها و موضوعات بسیار جالب و سرگرم‌کننده را پشت سر هم به نمایش می‌گذارند. نتیجه‌ی آن هم چیزی نیست جز اعتیاد به آن و بی‌علاقگی به زندگی طبیعی، درست به‌سان اعتیاد به موادمخدر در فردی که ترجیح می‌دهد به جای گشت‌وگذار در طبیعت و بالابردن سطح متعارف برخی هورمون‌ها، با مصرف موادمخدر در یک محیط بسته تجربه‌های شدید لذت را در کوتاه‌مدت تجربه کند.

مطابق پژوهشی که اخیراً نتایج آن منتشر شده نوزادان و کودکان نوپایی که در معرض تماشای تلویزیون یا ویدئو قرار می‌گیرند رفتارهای حسی نامتعارفِ بیشتری از خود نشان می‌دهند؛ به فعالیت‌های طبیعی بی‌علاقه می‌شوند؛ دائماً در جست‌وجوی محرک‌های شدیدتر در محیط پیرامونی بوده؛ و جویای صداهای بلندتر و نورهای تندترند.

مطابق این پژوهش، هر چه مواجهه‌ی کودک با صفحات نمایش‌گر در سنین پایین‌تر رخ دهد صدمات حسی آن بیشتر است.

به‌طور متعارف بازی‌های فیزیکی و به‌ویژه بازی‌هایی که دست در آنها نقش مهمی دارد باعث ایجاد و پیشرفت انواع جدیدی از تفکرات در کودک می‌شوند. کم‌رنگ شدن این بخش در بازی کودکان باعث ضعف تفکر می‌شود و وقتی جایگزین این بازی‌ها، بمباران کودک با رنگ‌ها و صداهای صفحه نمایش باشد تعامل حسی کودک با جهان نیز صدمه خواهد دید.

طی تکامل انحراف از مسیرهای متعارف پدیده‌ای رایج بوده است. اما این تغییرات گاهی طی صدها و بلکه میلیون‌ها سال رخ داده‌اند. تغییراتی که اکنون طی یک سده‌ی گذشته شاهد آن بوده‌ایم و طی سال‌های پیش‌ِرو و با ورود به جهان متاورس شدیدتر نیز خواهند بود، در هیچ دوره از تاریخ تکاملی انسان همتایی ندارد. عوارض دقیق این تغییرات طی دهه‌های آتی است که مشخص خواهد شد؛ اما اکنون نیز می‌توان پیش‌بینی‌هایی داشت.

از یک منظر نوعی هم‌تکاملی میان ژن‌ها، فرهنگ‌ها، و تکنولوژی‌ها در جریان است و احتمالاً در چند دهه‌ی آتی عموم افراد جامعه با چنین ساختارهای حسی و تفکری جوامع انسانی را شکل می‌دهند و مفهوم "نرمال" در آن زمان به نحوی اساسی متفاوت با امروز خواهد بود؛ چنانکه از هم‌اکنون نیز تفاوت‌های روانشناختی نسل زِد و نسل آلفا با نسل‌های قبلی توسط داده‌های تجربی متعددی به ثبت رسیده است. به‌عنوان نمونه، تنهایی در انسان‌ها رو به افزایش، و متناظر با آن اندرکنش انسان با صفحات نمایش نیز رو به افزایش است؛ که به نوبه‌ی خود در مسیری بازخوردی، تنهایی را افزایش می‌دهد.
 
از منظری دیگر تغییراتی در این حد گسترده در آنچه طی میلیون‌ها سال فرایندهای تکاملی در نوع انسان ابقا شده است ممکن است به نیک‌زیستی او ختم نشود. توجه کنیم که فرایند تکامل به نیک‌زیستن انسان‌ها توجهی ندارد زیرا "نیک" و "بد" و "رضایت" و "عدم‌رضایت" در جهان زیستی معنایی ندارند.

بنابراین معقول‌تر به نظر می‌رسد که به راحتی با هر نوع تغییری که مد می‌شود هم‌گام نشویم. به توصیه‌ی قابل استنباط از این پژوهش گوش فرا دهیم و ساعات مواجهه‌ی کودکان با صفحات نمایش را کم کنیم و درعوض ساعات بازی‌های فیزیکی و جمعی کودکان در محیط‌های طبیعی را افزایش دهیم.

پژوهشگران این پژوهش معتقدند نتایج این پژوهش می‌تواند به درک بهتری از بیش‌فعالی و اوتیسم نیز بیانجامد. مثلاً این پرسش مطرح است که ممکن است از علل افزایش بیش‌فعالی و اوتیسم در جوامع، افزایش ساعات مواجه‌ی کودکان با صفحات نمایش‌گر باشد؟!

هادی صمدی
@evophilosophy

BY تکامل و فلسفه




Share with your friend now:
tgoop.com/evophilosophy/549

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Developing social channels based on exchanging a single message isn’t exactly new, of course. Back in 2014, the “Yo” app was launched with the sole purpose of enabling users to send each other the greeting “Yo.” Find your optimal posting schedule and stick to it. The peak posting times include 8 am, 6 pm, and 8 pm on social media. Try to publish serious stuff in the morning and leave less demanding content later in the day. While the character limit is 255, try to fit into 200 characters. This way, users will be able to take in your text fast and efficiently. Reveal the essence of your channel and provide contact information. For example, you can add a bot name, link to your pricing plans, etc. As of Thursday, the SUCK Channel had 34,146 subscribers, with only one message dated August 28, 2020. It was an announcement stating that police had removed all posts on the channel because its content “contravenes the laws of Hong Kong.” The SUCK Channel on Telegram, with a message saying some content has been removed by the police. Photo: Telegram screenshot.
from us


Telegram تکامل و فلسفه
FROM American