FEKR_RAK Telegram 940
اخلاق دینی = حکم فقهی؟!
#محمد_موسوی_عقیقی

یکی از ضعف‌های دین‌پژوهی در میان حوزویان این است که هنوز به صورت مشخص نسبت میان «فقه» و «اخلاق» را بررسی نکرده است. نسبت این دو در پنج فرض صورت‌بندی می‌شود:

- حکم فقهی عین و همان حکم اخلاقی است؛
- حکم فقهی تقدم بر حکم اخلاقی دارد؛
- حکم اخلاقی تقدم بر حکم فقهی دارد؛
- حکم فقهی متعارض با حکم اخلاقی است (و بالعکس)؛
- حکم فقهی در برخی موارد با حکم اخلاقی متعارض بوده و در برخی موارد نسبت برقرار می‌شود (و بالعکس).

روشن کردن نسبت‌های میان این دو باعث می‌شود بدانیم، اگر حکم فقهی مبنی بر قتل عام یا قتل با سلاح‌های کشتارجمعی یا قتل به دلیل عقیده قرار گرفت، یا حکم فقهی ازدواج با دختران نابالغ را تجویز کرد، این حکم چه نسبتی با حکم اخلاقی دارد و در صورت تعارض کدام‌یک مقدم بر دیگری است.

در نگاه من برخلاف روحانیون و بسیاری از نواندیشان، سخن از نسبت میان فقه و اخلاق لزوماً بر سر «اخلاق فرادینی» نیست. این نسبت می‌تواند و حتی با این موانع و تقابل‌ها در فقه سنتی می‌تواند در ذیل «اخلاق دینی» و «حکم فقهی» باشد.
به عبارتی ما در میراث روایی اسلام، تقریباً همان اندازه که «روایات فقهی» داریم، همان اندازه هم «روایات اخلاقی» در دستان‌مان است و در این‌جا همان شاخصه‌هایی که می‌تواند یک حکم فقهی را برسازد، می‌تواند حکم اخلاقیِ دینی را هم ایجاد کند. حال فرض کنید روایات اخلاقی که «تفقد و محبت به نامسلمانان» را بیان می‌کنند، آیا می‌توانند به روایاتی که متضمن «مباح بودن اموال نامسلمانان» هستند، مقدم باشند؟ یا روایاتی که «همسر را به لحاظ ارج و منزلت همسان یکدیگر می‌دانند» آیا می‌توانند مقدم بر روایاتی باشند که «تمکین و اطاعت مطلق زن از مرد» را می‌خواهند؟

در نگاه حداقلی یکی از راه‌های حذف نظرات فقهیِ نامأنوس یا منقضی شده، می‌تواند تقدم «اخلاق دینی» بر «فقه» باشد. به عنوان مثال، در روایات اخلاقی متعددی «قتل صبر» (آرام‌آرام کشتن) نهی شده؛ با پذیرفتن و مبنا قرار دادن این دسته از روایات می‌توان «روایات جواز سنگسار» را کنار گذاشت. یا در مثال دیگر، روایات اخلاقیِ «لزوم رعایت حقوق کودکان» می‌تواند فتوای «جواز کام‌جوییِ غیردخولی با دختر زیر سن بلوغ» را باطل کند.
گستره‌ی روایات اخلاقی آن‌چنان است که می‌تواند به صورت مبنایی یا مصداقی اشراف و تقدم بر روایات فقهی داشته باشد و همان‌طور که از روایات فقهی، «قواعد فقهی» ایجاد می‌شود؛ از روایات اخلاقی هم می‌تواند «قواعد اخلاقی» برساخت. اگر فقیهی این نکته و راه‌حل را به کار ببندد، بدون آنکه بخواهد در اصولِ استنباط و فهم خود از متون دینی تغییر ایجاد کند تا از نشانِ «نواندیشی» دوری نماید، می‌تواند تغییرات زیادی را در ابواب و مسائل مختلف فقهی ایجاد نماید؛ به صورتی که هم به زعم خود شریعت را بیان کرده باشد و هم با حدود اخلاقی جامعه که هنوز با شاخصه‌های اخلاقِ دینی نزدیکی زیادی دارد همراه باشد.

🌐 فکرک‌های‌من|موسوی عقیقی|@fekr_rak



tgoop.com/fekr_rak/940
Create:
Last Update:

اخلاق دینی = حکم فقهی؟!
#محمد_موسوی_عقیقی

یکی از ضعف‌های دین‌پژوهی در میان حوزویان این است که هنوز به صورت مشخص نسبت میان «فقه» و «اخلاق» را بررسی نکرده است. نسبت این دو در پنج فرض صورت‌بندی می‌شود:

- حکم فقهی عین و همان حکم اخلاقی است؛
- حکم فقهی تقدم بر حکم اخلاقی دارد؛
- حکم اخلاقی تقدم بر حکم فقهی دارد؛
- حکم فقهی متعارض با حکم اخلاقی است (و بالعکس)؛
- حکم فقهی در برخی موارد با حکم اخلاقی متعارض بوده و در برخی موارد نسبت برقرار می‌شود (و بالعکس).

روشن کردن نسبت‌های میان این دو باعث می‌شود بدانیم، اگر حکم فقهی مبنی بر قتل عام یا قتل با سلاح‌های کشتارجمعی یا قتل به دلیل عقیده قرار گرفت، یا حکم فقهی ازدواج با دختران نابالغ را تجویز کرد، این حکم چه نسبتی با حکم اخلاقی دارد و در صورت تعارض کدام‌یک مقدم بر دیگری است.

در نگاه من برخلاف روحانیون و بسیاری از نواندیشان، سخن از نسبت میان فقه و اخلاق لزوماً بر سر «اخلاق فرادینی» نیست. این نسبت می‌تواند و حتی با این موانع و تقابل‌ها در فقه سنتی می‌تواند در ذیل «اخلاق دینی» و «حکم فقهی» باشد.
به عبارتی ما در میراث روایی اسلام، تقریباً همان اندازه که «روایات فقهی» داریم، همان اندازه هم «روایات اخلاقی» در دستان‌مان است و در این‌جا همان شاخصه‌هایی که می‌تواند یک حکم فقهی را برسازد، می‌تواند حکم اخلاقیِ دینی را هم ایجاد کند. حال فرض کنید روایات اخلاقی که «تفقد و محبت به نامسلمانان» را بیان می‌کنند، آیا می‌توانند به روایاتی که متضمن «مباح بودن اموال نامسلمانان» هستند، مقدم باشند؟ یا روایاتی که «همسر را به لحاظ ارج و منزلت همسان یکدیگر می‌دانند» آیا می‌توانند مقدم بر روایاتی باشند که «تمکین و اطاعت مطلق زن از مرد» را می‌خواهند؟

در نگاه حداقلی یکی از راه‌های حذف نظرات فقهیِ نامأنوس یا منقضی شده، می‌تواند تقدم «اخلاق دینی» بر «فقه» باشد. به عنوان مثال، در روایات اخلاقی متعددی «قتل صبر» (آرام‌آرام کشتن) نهی شده؛ با پذیرفتن و مبنا قرار دادن این دسته از روایات می‌توان «روایات جواز سنگسار» را کنار گذاشت. یا در مثال دیگر، روایات اخلاقیِ «لزوم رعایت حقوق کودکان» می‌تواند فتوای «جواز کام‌جوییِ غیردخولی با دختر زیر سن بلوغ» را باطل کند.
گستره‌ی روایات اخلاقی آن‌چنان است که می‌تواند به صورت مبنایی یا مصداقی اشراف و تقدم بر روایات فقهی داشته باشد و همان‌طور که از روایات فقهی، «قواعد فقهی» ایجاد می‌شود؛ از روایات اخلاقی هم می‌تواند «قواعد اخلاقی» برساخت. اگر فقیهی این نکته و راه‌حل را به کار ببندد، بدون آنکه بخواهد در اصولِ استنباط و فهم خود از متون دینی تغییر ایجاد کند تا از نشانِ «نواندیشی» دوری نماید، می‌تواند تغییرات زیادی را در ابواب و مسائل مختلف فقهی ایجاد نماید؛ به صورتی که هم به زعم خود شریعت را بیان کرده باشد و هم با حدود اخلاقی جامعه که هنوز با شاخصه‌های اخلاقِ دینی نزدیکی زیادی دارد همراه باشد.

🌐 فکرک‌های‌من|موسوی عقیقی|@fekr_rak

BY فکرک‌های من | موسوی عقیقی


Share with your friend now:
tgoop.com/fekr_rak/940

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

How to Create a Private or Public Channel on Telegram? The visual aspect of channels is very critical. In fact, design is the first thing that a potential subscriber pays attention to, even though unconsciously. For crypto enthusiasts, there was the “gm” app, a self-described “meme app” which only allowed users to greet each other with “gm,” or “good morning,” a common acronym thrown around on Crypto Twitter and Discord. But the gm app was shut down back in September after a hacker reportedly gained access to user data. Telegram users themselves will be able to flag and report potentially false content. Co-founder of NFT renting protocol Rentable World emiliano.eth shared the group Tuesday morning on Twitter, calling out the "degenerate" community, or crypto obsessives that engage in high-risk trading.
from us


Telegram فکرک‌های من | موسوی عقیقی
FROM American