FICTION_12 Telegram 8528
یک شاهکار

(بخش سوم)

نویسنده: #آنتون_چخوف
برگردان: «احمد شاملو»

هنرپیشه‌ها آدم‌های عیاش و ولنگاری هستند و از داشتن این‌جور چیزها عار و ننگی ندارند... عالی است! نبوغ‌آساست!»
یوخف همان‌ شب، شمعدان را برداشت و بسته‌بندی کرد. به تئاتر رفت و در میان دو پرده، هنگامی که گریمور داشت گریم هنرپیشه‌ٔ بزرگ کمدی را دست‌کاری می‌کرد و او را برای پردهٔ بعد آماده می‌ساخت، هدیه را به‌ضمیمهٔ نامه‌ای در ستایش هنر خلاقهٔ شوشکین، به اتاق او فرستاد.
اکنون دیگر بلا گریبان‌گیر هنرپیشهٔ کمدی شده بود: «خدایا! حالا من  با این وامانده چه بکنم؟ لااقل چیز کوچولویی هم نیست که بشود توی جیب گذاشت یا توی سوراخی پنهانش کرد... این زن‌های تئاتر برای تمرین می‌آیند خانه‌ام، آن را می‌بینند و برایم دست می‌گیرند... عجب بلایی گرفتار شده‌ام!»
گریمور، هم‌چنان که با صورت او ورمی‌رفت و ریش قلابی او را پس‌وپیش می‌کرد، گفت:
«این که ناراحتی ندارد داداش، بفروشش. من پیرزنی را سراغ دارم که کارش همین خریدوفروش عتیقه‌جات مفرغی است... اسمش هم... اسمش هم چیز است... این... سر زبانم است وامانده... تو بگو... اس... اسمیر...  آها، سمیر نووا... سری بهش بزن و این را نشانش بده حتماً خریدارش است. کارش همین است».

ساشا کوچولو، پس فردای روزی که مطب دکتر را با تأسف از این که لنگهٔ آن شمعدان پیدا نمی‌شود ترک گفته بود، مجدد نفس‌زنان توی مطب کاشلخوف پیدایش شد، و در‌حالی‌ که از شادی با دم خود گردو می‌شکست، بسته‌ای را که توی روزنامه لفاف شده بود روی میز دکتر گذاشت و نفس‌نفس‌زنان گفت: «آخ، آقای دکتر! به خدا که سعادت از این بالاتر نمی‌شود. مامانم که دیگر از خوشحالی نزدیک بود پس بیفتد... می‌دانید؟  لنگۀ دیگر آن شمعدان را هم برایتان پیدا کردیم... حالا می‌شود جفت! آخر مامانم فقط همین من‌ یکی را دارد و اگر شما نبودید من هم دیگر کلکم کنده بود!»
با شوق‌وذوق، لفاف روزنامه را وا کرد و شمعدان را روی میز، جلوی دکتر کاشلخوف گذاشت.
دکتر دهن وا کرد که چیزی بگوید، اما همان‌طور ساکت ماند. همه‌ٔ کلمات از ذهنش گریخته بودند!

پایان.
@Fiction_12



tgoop.com/fiction_12/8528
Create:
Last Update:

یک شاهکار

(بخش سوم)

نویسنده: #آنتون_چخوف
برگردان: «احمد شاملو»

هنرپیشه‌ها آدم‌های عیاش و ولنگاری هستند و از داشتن این‌جور چیزها عار و ننگی ندارند... عالی است! نبوغ‌آساست!»
یوخف همان‌ شب، شمعدان را برداشت و بسته‌بندی کرد. به تئاتر رفت و در میان دو پرده، هنگامی که گریمور داشت گریم هنرپیشه‌ٔ بزرگ کمدی را دست‌کاری می‌کرد و او را برای پردهٔ بعد آماده می‌ساخت، هدیه را به‌ضمیمهٔ نامه‌ای در ستایش هنر خلاقهٔ شوشکین، به اتاق او فرستاد.
اکنون دیگر بلا گریبان‌گیر هنرپیشهٔ کمدی شده بود: «خدایا! حالا من  با این وامانده چه بکنم؟ لااقل چیز کوچولویی هم نیست که بشود توی جیب گذاشت یا توی سوراخی پنهانش کرد... این زن‌های تئاتر برای تمرین می‌آیند خانه‌ام، آن را می‌بینند و برایم دست می‌گیرند... عجب بلایی گرفتار شده‌ام!»
گریمور، هم‌چنان که با صورت او ورمی‌رفت و ریش قلابی او را پس‌وپیش می‌کرد، گفت:
«این که ناراحتی ندارد داداش، بفروشش. من پیرزنی را سراغ دارم که کارش همین خریدوفروش عتیقه‌جات مفرغی است... اسمش هم... اسمش هم چیز است... این... سر زبانم است وامانده... تو بگو... اس... اسمیر...  آها، سمیر نووا... سری بهش بزن و این را نشانش بده حتماً خریدارش است. کارش همین است».

ساشا کوچولو، پس فردای روزی که مطب دکتر را با تأسف از این که لنگهٔ آن شمعدان پیدا نمی‌شود ترک گفته بود، مجدد نفس‌زنان توی مطب کاشلخوف پیدایش شد، و در‌حالی‌ که از شادی با دم خود گردو می‌شکست، بسته‌ای را که توی روزنامه لفاف شده بود روی میز دکتر گذاشت و نفس‌نفس‌زنان گفت: «آخ، آقای دکتر! به خدا که سعادت از این بالاتر نمی‌شود. مامانم که دیگر از خوشحالی نزدیک بود پس بیفتد... می‌دانید؟  لنگۀ دیگر آن شمعدان را هم برایتان پیدا کردیم... حالا می‌شود جفت! آخر مامانم فقط همین من‌ یکی را دارد و اگر شما نبودید من هم دیگر کلکم کنده بود!»
با شوق‌وذوق، لفاف روزنامه را وا کرد و شمعدان را روی میز، جلوی دکتر کاشلخوف گذاشت.
دکتر دهن وا کرد که چیزی بگوید، اما همان‌طور ساکت ماند. همه‌ٔ کلمات از ذهنش گریخته بودند!

پایان.
@Fiction_12

BY کاغذِ خط‌خطی


Share with your friend now:
tgoop.com/fiction_12/8528

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Just as the Bitcoin turmoil continues, crypto traders have taken to Telegram to voice their feelings. Crypto investors can reduce their anxiety about losses by joining the “Bear Market Screaming Therapy Group” on Telegram. On Tuesday, some local media outlets included Sing Tao Daily cited sources as saying the Hong Kong government was considering restricting access to Telegram. Privacy Commissioner for Personal Data Ada Chung told to the Legislative Council on Monday that government officials, police and lawmakers remain the targets of “doxxing” despite a privacy law amendment last year that criminalised the malicious disclosure of personal information. The optimal dimension of the avatar on Telegram is 512px by 512px, and it’s recommended to use PNG format to deliver an unpixelated avatar. The channel also called on people to turn out for illegal assemblies and listed the things that participants should bring along with them, showing prior planning was in the works for riots. The messages also incited people to hurl toxic gas bombs at police and MTR stations, he added. How to create a business channel on Telegram? (Tutorial)
from us


Telegram کاغذِ خط‌خطی
FROM American