tgoop.com/finnota/185
Last Update:
تاکتیک های ضد تملیک در بازار سرمایه ی ایران
موضوع تملیک و نتایج آن گاه و بیگاه در بازار سرمایه ایران خصوصا در مورد شرکت های با سهام شناور بالا و ارزش بازار پایین مطرح می شود. اما تاکتیک های ضد تملیک عموما به صورت تجربیات ضمنی بین فعالان بازار بحث می شود و کمتر به ادبیات نوشتاری راه پیدا کرده است. در ادامه، برخی از تاکتیک ها و عوامل شکستی که طی چند سال اخیر با آن ها به عنوان مشاور، سرمایه گذار یا ناظر بیرونی مواجه شده ام را آورده ام. چنانچه تجربه ای دارید که در این فهرست آورده نشده، با من در میان بگذارید:
الف) امتناع: سهامدار کنترلی با تاخیر در برگزاری مجمع یا لغو غیرمترقبه ی آن برای خود زمان می خرد. در مقابل گروه رقیب به دنبال استفاده از ظرفیت ماده 95 قانون تجارت برای برگزاری مجمع به درخواست سهامداران اقلیت خواهد بود. *گاهی اوقات نیز برگزاری مجمع در روزهای نامتعارف نظیر بین التعطیل یا در محل های دور از تهران نظیر محل کارخانه در شهرستان مورد استفاده قرار می گیرد.*
ب) ایجاد دست انداز: سهامدار کنترلی با اطلاع از اهمیت زمانبندی در پروژه ی تملیک و محدودیت منابع مالی رقبا، طرح افزایش سرمایه های با درصد بالا خصوصا از محل مطالبات و آورده ی نقدی را تصویب می کند. در این حالت ممکن است رقبا از مسیر نهاد ناظر جلوی افزایش سرمایه را بگیرند.
ج) مهندسی ساختار مالکیت: سهامدار کنترلی در برخی موارد با استفاده از سهام ممتاز با حق رای ویژه، ساختار سهامداری تو در تو و پیچیده، خرید سهام به نام کارکنان، اخذ و جعل وکالت از سهامداران خرد و قدیمی، تشکیک در وکالت رقبا، التهاب آفرینی در مجمع و مواردی از این دست تلاش خواهد کرد تا کنترل سهم را در قبضه ی خود نگه دارد.
د) تفرقه افکنی: سهامدار کنترلی با اطلاع از لیست تغییرات روزانه ی سهامداران اقدام به ارتباط گیری با گروه های مختلف رقبا می کند تا از طریق مذاکره، تهدید یا تطمیع اقدام به شکست اتحاد رقبا نماید. هدف این تاکتیک شکست اتحاد سهامداران رقیب است که معمولا هر کدام از ایشان درجه ی ریسک پذیری، افق سرمایه گذاری و روحیات خاص خود را دارند.
ه) مسیر جهنمی: افشاهای الف زیانبار نظیر توقف خط تولید، مشکلات کارگری، لغو قراردادها و سایر مواردی که ممکن است بر انگیزه ی رقبا یا قیمت سهام تاثیر بگذارد یک اقدام رایج است. سهامدار کنترلی می خواهد نشان دهد مسیر پیش رو به سمت جهنم است نه بهشت موعود.
و) بازی قیمتی: اگرچه رقبا برآوردی از منابع مورد نیاز برای تملیک دارند، اما سهامدار کنترلی با دستکاری قیمتی سهم از طریق منابع شخصی، بازارگردان، شرکت های فرعی و دیگر همپیمانان تلاش خواهد نمود تا جمع آوری سهام بیشتر برای رقبا را مشکل کند و سهامداران خرد وابسته به ایشان را خسته و مجبور به فروش نماید. گاهی اوقات این کار از مسیر ارایه پیشنهاداتی جهت معاملات بلوکی، مثلا به صورت بهای تمام شده به علاوه سود بانکی، به گروهی از رقبای موثر صورت می گیرد. همچنین تلاش برای ابطال معاملات، تعلیق نماد و گزارش های مکرر به نهاد ناظر نیز در این مسیر استفاده می شود.
ض) زمین سوخته: در مواردی که دیگر تاکتیک ها شکست بخورند، بازی آخر سهامدار کنترلی، لغو قراردادهای فروش و تامین یا عقد قراردادهای مشکل دار از طریق مذاکره با مشتریان و تامین کنندگان، ترغیب کارکنان به تخریب، کارشکنی و خبرچینی، تحمیل هزینه های سربار تکرار پذیر نظیر استخدام گسترده ی نیرو، خالی کردن شرکت از دارایی های ارزنده و به طور کلی مین گذاری مسیر برای گروه جدید است.
سخن آخر: هنری مینتزبرگ می گوید استراتژی ممکن است یک «برنامه Plan»، «الگو Pattern»، «چشم انداز Perspective»، «جایگاه/موقعیت Position» و یا «خدعه Ploy» باشد. به نظر می رسد، تاکتیک های مواجهه با تملیک که در بالا ذکر شد، عموما از نوع خدعه و دسیسه باشند. به همین جهت برنده شدن در بازی تملیک بیشتر به یک شطرنج مالی با نتایج نامعین شباهت دارد که برنده شدن در آن خبرگی خاصی را طلب می کند. ناگفته پیداست که سربازان این شطرنج، سهامداران خرد آرزواندیش، اگر نه همگی، حتما برخی قربانی این مسیر خواهند شد.
* با تشکر از جناب دکتر بستان آرا جهت یادآوری این نکته
یادداشت های مالی
@finnota
BY یادداشت های مالی

Share with your friend now:
tgoop.com/finnota/185