GAMAPER Telegram 64
Gama | گاما
| جوابیهٔ نشر اختران به یادداشت فؤاد حبیبی | جناب دکتر فؤاد حبیبی نویسنده و مترجم در صفحه‌ی شخصی‌شان یادداشتی در مورد «تکنیک‌های بهره‌کشی» ناشران ایرانی منتشر کرده‌اند که مضمون آن البته کلی است، اما در مقام ذکر مثال، نوشته‌اند که انتشارات اختران «هم» حقوقشان…
| در پاسخ به جوابیهٔ نشر اختران |
| فؤاد حبیبی، مترجم |


با سپاس فراوان از انتشارات اختران برای پاسخگویی و مواجهه با مسئله در سطح عمومی، سعی می‌کنم به‌اختصار به نکات مطرح‌شده بپردازم:

۱) من در تکنیک نخست، «بهره‌کشی به مدد بی‌تجربگی»، به این اشاره کرده بودم که بسیاری از کسانی که بار اول کاری را تحویل ناشران می‌دهند، به سبب تازه‌کار بودن و علاقه به انتشار اثر، به بدترین نوع بهره‌کشی یعنی دست‌کشیدن کامل از کلیۀ حقوق خود در قبال آثارشان تن می‌دهند. اتفاقی که برای من در زمان انتشار «علیه ایدئولوژی‌های پایان» رخ داد. حتی اگر برخلاف اطلاعات موجود در برخی سایت‌های فروش کتاب، که کتاب را با قیمتی بیش از پنج برابر چاپ آن در سال ۱۳۹۲ می‌فروشند، این اثر به چاپ دوم نرسیده، مسئله کماکان به قوت خود باقی است. چنان‌که گفتم، من نیز مثل بسیاری از نویسندگان و مترجمان تازه‌کار به‌ناچار به واگذاری مجانی اثرم به انتشارات تن دادم و این معنایی ندارد مگر بهره‌کشی تام به مدد بی‌تجربگی و تازه‌کار بودن. چگونه می‌توان این مسئله را ده سال بعد به صورت «دوستانه» و با تماس با انتشارات حل کرد؟ و، آیا، مگر مسئله شخصی است که با تلفن و گپ زدن بتوان به حل چنین معضل رایج و طبیعی‌شده‌ای پرداخت.

۲) راستش من نفهمیدم این‌که در پاسخ، تاریخ چاپ اول آثار ترجمه‌شده از سوی من ذکر شود چه معنایی دارد و کدام مسئله را برطرف می‌کند؟! مگر من دربارۀ سال انتشار چاپ اول آن‌ها، یا این‌که بالاخره چاپ اولی وجود داشته، تردیدی وارد کرده‌ام؟ بحث من این بود که من و دوستانم برای چاپ دوم «دیالکتیک برای قرن جدید» و چاپ سوم «ماکیاولی و ما» حق‌الزحمه‌ای دریافت نکرده‌ایم. زیرا «بی‌خبری» ما و «بدقولی و بدخلقی» ناشر گرامی باعث شد که از خیر دریافت حق‌الزحمۀ کارمان بگذریم. آیا این ادعا نادرست است؟ یا، آیا این ادعا که در هیچکدام از پرداخت‌های همان چاپ‌های قبلی، انتشارات هرگز رأساً هزینه را واریز نکرده و برای هر پرداختی باید بارها تماس بگیریم و با خواهش و التماس خواستار واریز حق‌الزحمۀ خود شویم، ادعای نادرستی است؟ آیا بارها تماس ما بی‌پاسخ نمانده و ناشر گرامی با نهایت بی‌حوصلگی و تندخویی به تماس‌ها پاسخ نداده‌اند؟ انتشارات اختران با دعوت به «دوستی» به من تذکر داده‌اند که «اخلاق و مدنیت حکم می‌کرد که ابتدا با دفتر انتشارات اختران» تماس می‌گرفتم «تا مثل همیشه مسائل فی‌‌مابین حل می‌شد». کدام قاعدۀ «دوستی» روا می‌دارد که اثر یک نفر را بالکل از آن خود کنیم و چیزی به وی پرداخت نکنیم؟ کدام «اخلاق و مدنیتی» حکم می‌کند که سال‌ها پس از انتشار و فروش یک اثر، به جای واریز داوطلبانۀ حق‌الزحمۀ کاری، تولیدکننده خود باید پی‌در‌پی برای دریافت کمترین حقش مدام تماس بگیرد تا بلکه جوابی، و اغلب هم نه‌چندان «دوستانه»، دریافت کند؟ (بازهم بماند که حتی همان تاریخ‌های نامرتبطی که برای انتشار چاپ اول ترجمه‌ها ذکر شده نادرست است، چراکه من هیچ کتابی در سال‌های ۱۳۹۴ و ۱۳۹۵ با اختران منتشر نکرده‌ام.)

۳) انتشارات اختران در جایی از پاسخ خویش به بندی در قرارداد اشاره کرده که طبق آن اگر «در اجرا و تفسیر قرارداد» اختلاف‌نظر باشد می‌توان به داور «مرضی‌الطرفین» رجوع کرد و مشکل را «دوستانه» حل کرد. و لذا، من نه شرط دوستی را به جا آورده‌ام و نه، به قول اختران، «اخلاق و مدنیت» را رعایت کرده‌ام، چراکه «مثل همیشه» «با دفتر اختران» تماس نگرفته‌ام تا مسائل فی‌مابین حل شود. مسئله اما دقیقاً خود همین نوع از «قرارداد» است؛ قراردادی که بجز درصدی اندک از فروش اثر، که آن نیز به‌تدریج و با انواع ترفندها رو به فنا نهاده، بالکل و به صورت معمول «اجرا و تفسیر» همۀ مراحل انتشار را به تشخیص ناشر سپرده است. اگربه‌راستی «برای نشر اختران "کنش اخلاقی ـ سیاسی برای دگرگونی مناسبات قدرت" ارجمند است»، تصور می‌کنم که بهتر آن است که به جای صحبت‌های خصوصی و حل موردی مسائل، گامی واقعی و جدی بردارند در راستای کاستن از شدت این بهره‌کشی ظالمانه و غیرانسانی. یعنی، تجدیدنظر در چنین «قرارداد»های نابرابری که زیر پوشش «مدنیت» و «قانون»، طرف ضعیف‌تر رابطۀ تولیدی را تا جای ممکن مورد بهره‌کشی قرار می‌دهد. به نحوی که برخلاف تمامی حلقه‌های تولید، توزیع و فروش کتاب، تولیدکنندۀ اصلی، یعنی نویسنده و مترجم، تنها بخشی است در ایران که نمی‌تواند به مدد «کار فرهنگی» حتی یک زندگی بسیار ساده داشته باشد. شاید در آن زمان و در صورت چنین تغییر بنیادین، ریشه‌ای و راستینی بتوان بین این انتشارات و، فی‌المثل، آن نشری که مدیرانش با افتخار، و با توسل به قرارداد و قانون ناعادلانۀ موجود، بهره‌کشی غیرانسانی از تولیدکنندگان را به نام «مدنیت» غسل تعمید می‌دهند، تمایز گذاشت.


‌ـ ɣ کانال گروهی از مترجمان ایران [گاما]

🏷 GAMAper



tgoop.com/gamaper/64
Create:
Last Update:

| در پاسخ به جوابیهٔ نشر اختران |
| فؤاد حبیبی، مترجم |


با سپاس فراوان از انتشارات اختران برای پاسخگویی و مواجهه با مسئله در سطح عمومی، سعی می‌کنم به‌اختصار به نکات مطرح‌شده بپردازم:

۱) من در تکنیک نخست، «بهره‌کشی به مدد بی‌تجربگی»، به این اشاره کرده بودم که بسیاری از کسانی که بار اول کاری را تحویل ناشران می‌دهند، به سبب تازه‌کار بودن و علاقه به انتشار اثر، به بدترین نوع بهره‌کشی یعنی دست‌کشیدن کامل از کلیۀ حقوق خود در قبال آثارشان تن می‌دهند. اتفاقی که برای من در زمان انتشار «علیه ایدئولوژی‌های پایان» رخ داد. حتی اگر برخلاف اطلاعات موجود در برخی سایت‌های فروش کتاب، که کتاب را با قیمتی بیش از پنج برابر چاپ آن در سال ۱۳۹۲ می‌فروشند، این اثر به چاپ دوم نرسیده، مسئله کماکان به قوت خود باقی است. چنان‌که گفتم، من نیز مثل بسیاری از نویسندگان و مترجمان تازه‌کار به‌ناچار به واگذاری مجانی اثرم به انتشارات تن دادم و این معنایی ندارد مگر بهره‌کشی تام به مدد بی‌تجربگی و تازه‌کار بودن. چگونه می‌توان این مسئله را ده سال بعد به صورت «دوستانه» و با تماس با انتشارات حل کرد؟ و، آیا، مگر مسئله شخصی است که با تلفن و گپ زدن بتوان به حل چنین معضل رایج و طبیعی‌شده‌ای پرداخت.

۲) راستش من نفهمیدم این‌که در پاسخ، تاریخ چاپ اول آثار ترجمه‌شده از سوی من ذکر شود چه معنایی دارد و کدام مسئله را برطرف می‌کند؟! مگر من دربارۀ سال انتشار چاپ اول آن‌ها، یا این‌که بالاخره چاپ اولی وجود داشته، تردیدی وارد کرده‌ام؟ بحث من این بود که من و دوستانم برای چاپ دوم «دیالکتیک برای قرن جدید» و چاپ سوم «ماکیاولی و ما» حق‌الزحمه‌ای دریافت نکرده‌ایم. زیرا «بی‌خبری» ما و «بدقولی و بدخلقی» ناشر گرامی باعث شد که از خیر دریافت حق‌الزحمۀ کارمان بگذریم. آیا این ادعا نادرست است؟ یا، آیا این ادعا که در هیچکدام از پرداخت‌های همان چاپ‌های قبلی، انتشارات هرگز رأساً هزینه را واریز نکرده و برای هر پرداختی باید بارها تماس بگیریم و با خواهش و التماس خواستار واریز حق‌الزحمۀ خود شویم، ادعای نادرستی است؟ آیا بارها تماس ما بی‌پاسخ نمانده و ناشر گرامی با نهایت بی‌حوصلگی و تندخویی به تماس‌ها پاسخ نداده‌اند؟ انتشارات اختران با دعوت به «دوستی» به من تذکر داده‌اند که «اخلاق و مدنیت حکم می‌کرد که ابتدا با دفتر انتشارات اختران» تماس می‌گرفتم «تا مثل همیشه مسائل فی‌‌مابین حل می‌شد». کدام قاعدۀ «دوستی» روا می‌دارد که اثر یک نفر را بالکل از آن خود کنیم و چیزی به وی پرداخت نکنیم؟ کدام «اخلاق و مدنیتی» حکم می‌کند که سال‌ها پس از انتشار و فروش یک اثر، به جای واریز داوطلبانۀ حق‌الزحمۀ کاری، تولیدکننده خود باید پی‌در‌پی برای دریافت کمترین حقش مدام تماس بگیرد تا بلکه جوابی، و اغلب هم نه‌چندان «دوستانه»، دریافت کند؟ (بازهم بماند که حتی همان تاریخ‌های نامرتبطی که برای انتشار چاپ اول ترجمه‌ها ذکر شده نادرست است، چراکه من هیچ کتابی در سال‌های ۱۳۹۴ و ۱۳۹۵ با اختران منتشر نکرده‌ام.)

۳) انتشارات اختران در جایی از پاسخ خویش به بندی در قرارداد اشاره کرده که طبق آن اگر «در اجرا و تفسیر قرارداد» اختلاف‌نظر باشد می‌توان به داور «مرضی‌الطرفین» رجوع کرد و مشکل را «دوستانه» حل کرد. و لذا، من نه شرط دوستی را به جا آورده‌ام و نه، به قول اختران، «اخلاق و مدنیت» را رعایت کرده‌ام، چراکه «مثل همیشه» «با دفتر اختران» تماس نگرفته‌ام تا مسائل فی‌مابین حل شود. مسئله اما دقیقاً خود همین نوع از «قرارداد» است؛ قراردادی که بجز درصدی اندک از فروش اثر، که آن نیز به‌تدریج و با انواع ترفندها رو به فنا نهاده، بالکل و به صورت معمول «اجرا و تفسیر» همۀ مراحل انتشار را به تشخیص ناشر سپرده است. اگربه‌راستی «برای نشر اختران "کنش اخلاقی ـ سیاسی برای دگرگونی مناسبات قدرت" ارجمند است»، تصور می‌کنم که بهتر آن است که به جای صحبت‌های خصوصی و حل موردی مسائل، گامی واقعی و جدی بردارند در راستای کاستن از شدت این بهره‌کشی ظالمانه و غیرانسانی. یعنی، تجدیدنظر در چنین «قرارداد»های نابرابری که زیر پوشش «مدنیت» و «قانون»، طرف ضعیف‌تر رابطۀ تولیدی را تا جای ممکن مورد بهره‌کشی قرار می‌دهد. به نحوی که برخلاف تمامی حلقه‌های تولید، توزیع و فروش کتاب، تولیدکنندۀ اصلی، یعنی نویسنده و مترجم، تنها بخشی است در ایران که نمی‌تواند به مدد «کار فرهنگی» حتی یک زندگی بسیار ساده داشته باشد. شاید در آن زمان و در صورت چنین تغییر بنیادین، ریشه‌ای و راستینی بتوان بین این انتشارات و، فی‌المثل، آن نشری که مدیرانش با افتخار، و با توسل به قرارداد و قانون ناعادلانۀ موجود، بهره‌کشی غیرانسانی از تولیدکنندگان را به نام «مدنیت» غسل تعمید می‌دهند، تمایز گذاشت.


‌ـ ɣ کانال گروهی از مترجمان ایران [گاما]

🏷 GAMAper

BY Gama | گاما


Share with your friend now:
tgoop.com/gamaper/64

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Ng Man-ho, a 27-year-old computer technician, was convicted last month of seven counts of incitement charges after he made use of the 100,000-member Chinese-language channel that he runs and manages to post "seditious messages," which had been shut down since August 2020. A Hong Kong protester with a petrol bomb. File photo: Dylan Hollingsworth/HKFP. The Standard Channel In 2018, Telegram’s audience reached 200 million people, with 500,000 new users joining the messenger every day. It was launched for iOS on 14 August 2013 and Android on 20 October 2013. Telegram desktop app: In the upper left corner, click the Menu icon (the one with three lines). Select “New Channel” from the drop-down menu.
from us


Telegram Gama | گاما
FROM American