tgoop.com/gamaper/65
Last Update:
| از واکنشها به یادداشت محمدمهدی هاتف |
| مهدیِ خسروانی، مترجم |
امروز چند نفر از دوستان خوب و خوشنیت من پست مترجمی را برای من فرستادند که به تضییع حقوقش توسط یک ناشر معروف اعتراض کرده بود.
ماجرا از این قرار است که مترجم چند ماه پس از چاپ کتابش برای دریافت حقالترجمهٔ چاپ اول (مبلغ ده میلیون تومان) با ناشر تماس گرفته اما ناشر اعلام کرده که چون ویرایش کتاب ۱۴ میلیون تومان هزینه داشته، طبق قرارداد نمیتواند حقالترجمهای برای چاپ اول به مترجم پرداخت کند. (این احتمالا بدان معناست که حتی پس از انتشار چاپ دوم کتاب نیز باید باقیمانده هزینهی ویرایش از حقالترجمه مترجم کسر شود و پس از آن مترجم میتواند روی دریافت حقالترجمه اثر حساب کند.)
طبعاً انتظار دوستانی که پست مترجم یادشده را برای من فرستادند (و همچنین انتظار شما که نوشتهی من را میخوانید) این است که پست مترجم را بیدرنگ تأیید کنم. اما واقعیت این است که به نظر من نوشته مترجم بیش از آنکه قابل تایید باشد مستلزم نقد است؛ از این جهت که دفاعی بد از حقوق مترجم به حساب میآید.
اولاً، اینکه هزینهٔ ویرایش یک کتاب از حقالترجمه «یک چاپ» آن کتاب بیشتر باشد چیز عجیبی نیست. چنانکه آشنایان با کار کتاب مطمئناً اطلاع دارند زحمت ویرایش محتوایی و مقابلهای یک کتاب گاه با زحمت خود ترجمه کتاب قابل مقایسه است و در برخی موارد حتی از زحمت ترجمهٔ کتاب بیشتر میشود. این در حالی است که ویراستار معمولاً (و شاید بهغلط) صرفاً حقالزحمهای ثابت برای ویرایش دریافت میکند و پس از رسیدن کتاب به چاپهای بعدی چیزی عایدش نمیشود؛ برخلاف مترجم که علیالاصول بابت چاپهای بعدی نیز حقالترجمه دریافت میکند و اساساً اگر چنین نباشد کارش به لحاظ اقتصادی یکسره احمقانه و بیمعنا میشود. (البته در این مورد شاید مترجم معترض ما مدعی باشد که اثرش نیازمند ویرایش سنگین نبوده، که در این صورت باید نقطهٔ تمرکز استدلال را بر دفاع از کیفیت ترجمهاش میگذاشت.)
نکتهٔ دوم اینکه گرچه ممکن است مطلب این مترجم، از دید ناظران ناآشنا به کار کتاب، روایتی عجیب از تضییع حقوق مترجمان به نظر برسد، اما واقعیت این است که تصویر ترسیمشده بسیار بسیار ضعیفتر و تلطیفشدهتر از واقعیت موضوع است. بگذارید اصل ماجرا را به صورت لخت و پوستکنده در یک جمله برایتان بگویم: تقریباً در تمام قراردادهای ترجمه کتاب در ایران ناشر طی یک بند تمام حقوق مادی و معنوی خودش را «برای همیشه» تضمین میکند (شاید حتی چیزی بیشتر از «حقوق» خودش را) و بندهای بیانگر حقوق مترجم با زیبایی و دقت هرچه تمامتر بهنحوی تنظیم میشوند که گرچه ممکن است «بیانکننده» حقوق مترجم باشد اما به هیچ وجه «تضمینکننده» حقوق مترجم نیستند و اگر مترجم خواستار قراردادی شود که حقوقش را تضمین کند با چنان برخوردی مواجه میشود که گویی گستاخی را به انتها رسانده و به مقدسترین مقدسات جهان توهین کرده است.
به عبارت دیگر، در طول دهها سال، صحنه به نحوی آراسته شده که گویی مترجم یا نویسنده اگر هم چیزی دریافت کند از بابت لطف و کرامت ناشر است نه از بابت حقوقی که در قرارداد تضمین شده باشد.
در این شرایط، آخرین چیزی که جامعه مترجمان و نویسندگان نیاز دارد دفاع بد از حقوقش است. موضوع تضییع حقوق نویسندگان و مترجمان در اکثریت بزرگی از رابطههای کاری (تأکید میکنم: در «اکثریت بزرگی» از رابطههای کاری و نهفقط در «بعضی» از آنها) به چنان مرحلهٔ بحرانی رسیده که گندش ناگزیر در آیندهای نهچندان دور در خواهد آمد. اما مهم است که خود مترجمان و نویسندگان، در مسیر احقاق حقوقشان، واقعیتهای دنیای نشر کتاب و مشکلات ناشران را در نظر بگیرند (منظورم مشکلات «واقعی» ناشران است نه همه آنچه ناشران معمولاً در مظلومنماییها و قربانینماییهایشان میگویند) تا طرف مقابلشان نتواند کل حقخواهی آنها را ناشی از فانتزی بازی، ناآگاهی، یا زیادهخواهی جلوه دهد.
موضوع حقوق مترجمان و نویسندگان موضوع بسیار مهمی است که برآیندهای بسیار حیاتی برای کل فرهنگ (و نهفقط حقوق مادی یا معنوی مترجمان و نویسندگان) دارد. به همین دلیل اگر فرصت کنم در آینده زوایای بیشتری از موضوع را بررسی خواهم کرد.
ـ ɣ کانال گروهی از مترجمان ایران [گاما]
🏷 GAMAper
BY Gama | گاما
Share with your friend now:
tgoop.com/gamaper/65