tgoop.com/gamaper/75
Last Update:
| دربارهٔ استلوفسکی عرصهٔ نشر
پاسخ به افتراهای انتشارات طرح نو |
| احد علیقلیان |
بریدههایی از متن:
چندی پیش مدیر انتشارات طرح نو ـــ که مصداق بارز استلوفسکی ناشرِ پشتهمانداز در رمان جنایت و مکافات است ـــ مطلبی در فضای مجازی منتشر کرد. نامبرده در شکایتی هم که به مدیرکل ادارهٔ فرهنگ و ارشاد اسلامی استان تهران به تاریخ ۲۸/۴/۱۴۰۲ ارسال کرده آورده است: «حسب توافق شفاهی... با آقای علیقلیان ترجمهٔ جلد اول و سوم کتاب عصر اطلاعات به مترجم واگذار شد و حقوحقوق قانونی ترجمهٔ کتابها و انتشار آن به اینجانب تعلق خواهد داشت که متأسفانه آقای علیقلیان برخلاف قوانین و مقررات حاکم و بدون رعایت حقوق شرعی و قانونی اینجانب و با تغییر ظاهری جملات ترجمهٔ جلد دوم کتاب عصر اطلاعات چنان وانمود کرده که گویی ترجمهٔ جدیدی بوده است.»
در همین چند جمله چندین دروغ شاخدار هست که یک به یک به آنها خواهم پرداخت.
نخست اینکه شابک ویراست دوم سهگانهٔ عصر اطلاعات نوشتهٔ مانوئل کاستلز، چاپ ۲۰۱۰، با ویراست اول متفاوت است که نشان میدهد صحبت از دو کتاب مجزاست. خود کاستلز در صفحهٔ سیونه جلد دوم، ویراست ۲۰۱۰، بند آخر مینویسد: «امید بسیار دارم که تحلیل عرضهشده در این مجلد که تجدیدنظر اساسی در آن شده است به درک دنیایی پرآشوب کمک کند.» سند از این واضحتر؟ حالا علت اصرار استلوفسکی چیست؟
حقیقت ماجرا از این قرار است. در اواخر سال ۱۳۷۸ جلسهٔ کوتاهی در دفتر انتشارات طرح نو با حضور من و ناشر و ویراستارِ «بعد از این» برگزار شد. در آن جلسه آن «ویراستار ارشد» پس از دیدن ترجمهٔ فصل اول جلد ۱ عصر اطلاعات و پس از گفتوگویی کوتاه با من به برادر ناشرش گفت که تمام کار را به ایشان (علیقلیان) بسپرید و من هیچ کاری با این کتاب ندارم. فقط برای واژهٔ entrepreneur معادل «تکاپوگر اقتصادی» را پیشنهاد کرد، که امروز معادل جاافتادهٔ «کارآفرین» را برای آن به کار میبریم و من هم در ترجمهٔ خودم به کار بردهام. همین و بس...
جلدهای ۱ و ۳ را من و آقای افشین خاکباز ترجمه کردیم، چند فصل از هر جلد را ایشان و مابقی را من. جلد دوم را آقای حسن چاوشیان ترجمه کرد و هر سه جلد را من خودم ویرایش کردم، و ناگفته نماند فصلهایی از جلد ۲ را هم آقای خاکباز ویرایش کرد. متن حروفچینیشده و اصلاحشدهٔ کتابها تا آخرین روزهای فروردین سال ۸۰ مدام بین دفتر طرح نو و خانهٔ من در رفتوآمد بود. معلوم نیست «ویراستار ارشد» کی وقت کرد ۱۸۰۰ صفحه کتاب را حتی ورق بزند، چه رسد به مقابله و ویرایش اساسی و تطبیقی! اصلاً آن موقع در ایران نبود. این دروغ بزرگی است که استلوفسکی ۲۲ سال است به خورد مردم میدهد...
و اما اینکه استلوفسکی مینویسد: «مصراً از شما حقمداران فرهنگدوست تقاضا دارد از خرید و تبلیغ این سهگانهٔ تحت مالکیت طرح نو را تحریم کنید.» و «بیرسمی در عرصهٔ جانکاه نشر بیش از این رواج نگیرد و به بیعرفی تباهگر بدل نشود.»
کدام مالکیت؟ وزارت ارشاد به دلیل اثبات تخلفات عدیدهٔ وی طی نامهای به کتابخانهٔ ملی حق چاپ و نشر جلد ۱ و ۳ عصر اطلاعات را به من واگذار کرد. بنابراین دیگر سهگانهای در کار نیست. و استلوفسکی فقط میتواند «یگانهٔ» عصر اطلاعات، جلد ۲، را منتشر کند...
در اثبات تخلفات استلوفسکی، من در سال ۹۵ سه انبار پر از کتابهای قاچاقی طرح نو را مشتمل بر ۱۰۰هزار جلد کتاب کشف و به وزارت ارشاد اعلام کردم. انبارها مهر و موم شد اما بعداً کاشف به عمل آمد که مبلغ ۷۰۰میلیون تومان از کتابها را از همان انبارهای مهر و مومشده بیرون برده و فروختهاند. در ملاقات با معاون فرهنگی وقت ارشاد، معاون فرهنگی گفت که دستور پیگیری میدهد، که البته نداد. رئیس حراست و رئیس بازرسی و مدیرکل کتاب و معاون فرهنگی وقت ارشاد باید پاسخگو باشند که چه بر سر آن کتابها آمد و چگونه از انبار مهر و مومشده ۷۰۰میلیون تومان کتاب بیرون بردند و بقیهٔ کتابها چه شد.
پرسش این است که آیا هنگام چاپ و پخش کتابهای قاچاق هم استلوفسکی خودش را جزو «حقمداران فرهنگدوست» به شمار میآورد؟ و اگر آن کار تبهکارانهٔ چاپ و پخش قاچاقی کتاب «بیرسمی در عرصهٔ جانکاه نشر کتاب» و «بیعرفی تباهگر» نیست، پس چیست؟ هر ناشر دیگری که یکهزارم تخلفها و تقلبها و حقکشیهای استلوفسکی را مرتکب شده بود و سر سوزنی وجدان و ذرهای شرم و حیا در او یافت میشد، بعید میدانم که میتوانست سر بلند کند و دوباره در «عرصهٔ جانکاه نشر کتاب» حاضر شود. بله، چاپ صدهزار کتاب قاچاق و خوردن حق مترجمان و مؤلفان درحالیکه آنان و خانوادهشان چهبسا سر گرسنه بر بالین میگذاشتند، بهراستی جانکاه است. من یکی که طاقتش را ندارم. اگر شعار اصلاحطلبان...
ٰ📄 متن کامل مقاله [در Instant Review]
ـ ɣ کانال گروهی از مترجمان ایران [گاما]
🏷 GAMAper | Instagram
BY Gama | گاما
Share with your friend now:
tgoop.com/gamaper/75