Warning: Undefined array key 0 in /var/www/tgoop/function.php on line 65

Warning: Trying to access array offset on value of type null in /var/www/tgoop/function.php on line 65
- Telegram Web
Telegram Web
روایت
19 آذر 1403
م. روان‌شید

درد
نقاشی
سیگار
انتظار!
من انتخاب شده بودم
برای کشیدن:
با کراواتی ارغوانی_ ابریشمی
پیراهنی سپید
و دست‌هایی که قرار بود
بسته بمانند.

اکنون همه‌ی افق را بر شانه‌هایم
شانه‌به‌شانه می‌کنم
و شادی و انده‌ام را
تا نقطه‌ی پایان
تا پایانِ سه‌ نقطه‌ی پایدار...

درد
نقاشی
سیگار
انتظار!
اینجا
کسی هنوز برای زمین
گریه می‌کند...

#روان‌شید   #روایت  
#گرد_همایی_شاعران__و_نویسندگان_پیشرو_مهاجر
#اروپا_امریکا_و...
https://www.tgoop.com/gerdehamaeiadabitate
(با ستاره‌ی سرخی در قلب‌ام)
م. روان‌شید
12 مرداد 1397
از کتاب: ما بردگان فراری. چاپ 2018 سوئد


لباس‌های رنگارنگی دارم با ستاره‌ی سرخی در قلب‌ام
و دست‌هایم هنوز
توانِ تفنگ شدن دارند وُ
نشانه‌های زیادی را می‌شناسم
که می‌توانم با چشمِ چپ نگاهشان کنم.

آه چگوارا، چگوارا!
از روی لیوان‌ها و تی‌شرت‌های رنگی بیرون بیا
تا قمقمه‌هایمان را برداریم
برویم به بچه‌های تشنه‌ی اهواز آب برسانیم
به کارونِ سَبَخ شده‌ی گمنام
به گاومیش‌ها
به دروازه‌های مقدسِ جنوب و
جنگ را بکشانیم تا پایتخت
تا گاومیش‌هایی که هیچ نسبتی
با چشم‌های معصومِ گاوهای ما ندارند/ نداشتند
تا عمارتِ چنگیزِ لنگ.

از روی لیوان‌ها و تی‌شرت‌های رنگی بیرون بیا
اهواز جنگ هست هنوز... جنگ
و ما میانِ حشاب و خوشه‌های انگور و آب
و ما میانِ آب و عبای سیاهی که دورتادورمان را گرفته است
دنبالِ قصه‌های پریانِ دریایی
دربه‌در به دنبال دریا
دریا
دریا کجاست تا کارون‌مان را سیراب کن «چه»!

از درونِ لیوان‌ها و تی‌شرت‌های رنگی بیرون بیا
اهوازی‌های بی‌شماری
با من که شاعرم
دارند می‌میرند وُ
به شیرِ گاومیش‌هایمان قسم
کولی کنارِ کلاهش می‌میرد
تو کنارِ تفنگ‌ات
من با بوی رطوبتی که می‌ماند از شهرِ کوچک‌ام در مشام.

آه چگوارا، چگوارا!
مشامِ من بوی مشاطه‌ی سیه‌مویی می‌دهد
که قصه بلد نیست
اما با تشنگی
خندیدن را خوب می‌داند.


#گرد_همایی_شاعران__و_نویسندگان_پیشرو_مهاجر
#اروپا_امریکا_و...
https://www.tgoop.com/gerdehamaeiadabitate
سال 2025/ 1404 به زبان انگلیسی منتشر می‌شود:
«یک بسته‌ی پستی»
م. روان‌شید
ابعاد شناختی شعر زنان: زبان، هویت و ایستادگی

در این سخنرانی برای رونمایی و صحبت از کتاب HAIRAN به دومین فستیوال جهانی «زن، زندگی، آزادی» در ونکور دعوت شدم. این کتاب، ترجمه اشعار بیش از هفتاد شاعر زن ایرانی است که که با نمادسازی از مو، به مفاهیمی همچون ایستادگی، اعتراض و بازتعریف هویت پرداخته‌اند تا از بی بدنی عبور کنند. این مجموعه با همکاری عباس شکری، آناهیتا رضایی، سپیده جدیری، سپیده کوتی و شماری از شاعران گردآوری شده و از سوی علی ثباتی و دیگران ترجمه و ویرایش شده و به همت نشر Scotland street press منتشر شده است.
در این سخنرانی به بررسی مفهوم «بی‌بدنی» در شعر زنان و اهمیت بازگشت به بدنمندی به‌عنوان بخشی از هویت فردی و مقاومت در برابر سلطه زیرساخت های مردانه فرهنگی و اجتماعی پرداخته ام. با اشاره به اشعار زنانی چون فروغ فرخزاد، سیمین بهبهانی و پروین اعتصامی نشان داده ام که چگونه زنان امروز از محدودیت‌های اجتماعی یا به عبارتی «بی بدنی» عبور کرده و از طریق شعر، به صدایی مستقل تبدیل شده اند که بخشی از میراث ادبی جهان است.

https://youtu.be/nXCsw8RB0nw
م. روان‌شید

که ناگهان چراغ سبز شد
و تن‌ام گروگانِ درد.

پرستار و طبیب و تابوت
به صف ایستادند
تا من با کوله‌باری از نگفته‌ها بگذرم.

لب‌پر شده بودم
و کسی نمی‌دانست
درد
زیبایی را حرام می‌کند...


#روان‌شید  
#گرد_همایی_شاعران__و_نویسندگان_پیشرو_مهاجر
#اروپا_امریکا_و...
https://www.tgoop.com/gerdehamaeiadabitate
مجموعه:
میزی و مرام‌نامه‌ای
م . روان‌شید / چاپ سوئد
با پیشگفتارهایی از:
مراد قلی‌پور / سریا داودی حموله
آدم خوب



فرمود تا تخت آدم‌را پیش آن درخت بنهادند۱
درخت تاریک   فرو می رود به فکر
از کوه طور   التماس و دعا که: نور!    مستجاب می شود!
عقل   دندان درمی آورد در آدم
الماس می‌پراکند بر ریل های قطار
سرعت شب را تند تر می کند «آدم»ی که تازه
ستاره چین شده
جنگ هفتاد و دو ملت در راه است    احتکار مویز!
چشم های تو شرابی است    باشد
احتکار مویز!
« آدمِ »من آدم است و    جنگ هفتاد و دوهزار ملتی
از تخت    به درخت و سایه
به خوشه‌ی گندم    به خوشه های آتشزا نانی به کف آورد و مشت مشت نخورد مویز را
دندان عقل دارد    غوره     مویز رامی‌شود
احتکار مویز!
جنگ تمام می شود اما    اسمت چه بود؟
حسنک !     (و همچنان وزیر می ماند و بردار


علی باباچاهی ۱۳۹۱



با قصه‌الا انبیا
با حافظ
با سعدی
با تاریخ بیهقی

#گرد_همایی_شاعران_پیشرو_مهاجر
#اروپا_امریکا_و...
https://www.tgoop.com/gerdehamaeiadabitate
دوستان و همکاران گرامی

با درود
مهلت ارسال چکیده مقالات برای پنجمین همایش بین المللی آموزش زبان و ادبیات دانشگاه کمبریج
فقط تا سه هفته دیگر (جمعه ۲۴ ژانویه ۲۰۲۵) فرصت دارید.👇

https://www.ames.cam.ac.uk/whats-on/5th-international-conference-teaching-persian-language-and-literature
(پیش از ما!)
رفیق خواست تا از مهاجرت بگویم...
به: میلاد تاجیک
م. روان‌شید
بامداد 13 دی 1403



پیش از هرچیز
کابوس‌هایمان را بغل زدیم
کُنیت‌مان را
بعد
چمدانی به وسعتِ آغوشی که خالی بود و پُر می‌رفت.

پیش از ما
کابوس‌ها
کفش‌هایمان را جفت کرده بودند...

#روان‌شید   #پیش‌از‌ما  

#گرد_همایی_شاعران_پیشرو_مهاجر
#اروپا_امریکا_و...
https://www.tgoop.com/gerdehamaeiadabitate
متن خبر در سایت خبری _ تحلیلی ایرانگلوبال

فصلنامه بین‌المللی ماه‌گرفتگی شماره هفتم منتشر شد.

فصلنامه بین‌المللی ماه‌گرفتگی شماره هفتم خود را منتشر کرد. این شماره شامل مقالات و پژوهش‌ها در حوزه‌های فلسفه، هنر، ادبیات و علوم انسانی است که توسط پژوهشگران و محققان از سراسر جهان ارائه شده‌اند. مخاطبان علاقه‌مند می‌توانند نسخه پی‌دی‌اف تمامی شمارگان فصلنامه را از طریق سایت خانه‌جهانی ماه‌گرفتگان دریافت کنند. برای تهیه نسخه کاغذی این فصلنامه نیز می‌توانند به سایت "نشر کتاب‌ارزان سوئد" مراجعه نمایند.

همچنین به اطلاع پژوهشگران و محققان محترم می‌رسانیم که شماره هشتم فصلنامه ماه‌گرفتگی مربوط به فصل زمستان در آخر اسفندماه منتشر خواهد شد. پژوهشگران علاقه‌مند به انتشار آثار خود در این شماره می‌توانند آثار خود را به ایمیل دبیرخانه فصلنامه ماه‌گرفتگی ارسال کنند.

برای دریافت نسخه‌های مختلف فصلنامه و کسب اطلاعات بیشتر، به سایت‌های ذکر شده مراجعه فرمایید.


🌍👈 لینک خبر در سایت خبری_تحلیلی ایرانگلوبال

🌍👈 لینک خبر در سایت خانه جهانی‌ماه‌گرفتگان

🌍👈 لینک دریافت پی‌دی‌اف شماره هفتم فصلنامه ماه‌گرفتگی

ایمیل دبیرخانه فصلنامه جهت ارسال آثار :
magazine@mahgereftegi.com

🌍👈 لینک دریافت نسخه کاغذی‌ فصلنامه شماره هفتم در سایت نشر کتاب‌ارزان در سوئد

ایمیل نشر کتاب ارزان:
info@arzan.se

 تلفن چاپخانه نشر کتاب ارزان جهت تهیه نسخه کاغذی:
0046- 8 7527709
 

روابط عمومی فصل‌نامه‌ی ماه‌گرفتگی
 
#فصلنامه_بین_المللی_ماه_گرفتگی
#نشر_کتاب_ارزان_سوئد
#کانون_اندیشه_و_قلم
#خانه_جهانی_ماه_گرفتگان

@khaneye_jahani_mahgereftegan
زنی در ایران 
هنوز قاطی گل هاست
هنوز می رود و گل ها خشک می شوند
او فقط یک زن است
با دامنی پر از اسب
با چادری سیاه که با نخ های سفید  دوخته شده است
که تمام لباس هایش کفن است
که لب هایش را به دیوار ها می مالد
این زن دیوانگی اش برای مجلس ایران ضرر دارد
این زن  جلوی خورشید اقرار می کند که فقط  تاریکی دیده است
این زن   قضای کوتاهی  مشت هایی است که  استخوان ها را می شمارند
زنی در ایران
گیاهی است که شبیه یک بوستان است
زخمی است که مرهم اشنایان است
شاخه ایست که روی حصار همسایه ها خشک شده است
این زن
صحرایی است که غم ویرانی ندارد
این زن
در مجلس ایران به تصویب رسیده است
این زن
چند فوریتی است

مراد قلی پور
#اروپا_امریکا_و...
#گرد_همایی_شاعران__و_نویسندگان_پیشرو_مهاجر
https://www.tgoop.com/gerdehamaeiadabitate
آوانگاردهای پیزوری
م. روان‌شید
بامداد ۱۴ مهر ۱۳۹۸

چرا شاعرانِ به اصطلاح آوانگارد(البته این لقبی‌ست که خودشان به خودشان می‌دهند) در ایران از اظهار نظر در مورد مسایل روز کشور دوری می‌کنند؟
چرا چشم و گوش خود را بر روی مشکلات، معضلات و اعتراض‌های اقشار مختلف مردم به وضعیتِ موجود می‌بندند و لام تا کام حرفی نمی‌زنند؟
چرا این خانم‌ها و آقایان هیچ عکس‌العملی در هیچ موردِ مربوط به مشکلات و اعتراض‌های مردمی نشان نمی‌دهند؟!
مگر نه اینکه در دهه‌ی چهل، که همین حضرات در نوشته‌ها و نظراتِ شاعرانه‌شان، گاه و بی‌گاه از آن یاد می‌کنند و خودشان را با شاعران نام‌دارِ آن دوره مقایسه می‌کنند، شاعران با شعر و نوشته و نظر و کردارشان در کنار مردم و مشکلاتِ آن‌ها بودند؟ آوانگارهای دهه‌های اخیرِ ما خودشان را با چه چیزِ قهرمانانِ دهه‌ی چهل مقایسه می‌کنند؟
یدالله رویایی، احمد شاملو، احمدرضا احمدی... و ده‌ها شاعر و نویسنده‌ی دهه‌ی چهلی آوانگارهای قدرت‌مندِ زمانه‌ی خود بودند، هم در هنر و هم در زمینه‌های اجتماعی. شما بزمجه‌هایی که جرات و جُربزه‌ی حرف زدن ندارید، خودتان را با که و با چه مقایسه می‌کنید؟!
سیاسی نباشید‌ـ که نیستید‌ـ آدم که می‌توانید باشید. این همه فقر و فلاکت و ظلم و زور بر تمامی اقشار جامعه نازل شده و شما آوانگارها(!!!)ی بزدل فقط حال آدم را به هم می‌زنید.

خطاب‌ام به شماست!
به شما که این روزهای تلخ و سیاه برای مردم، دست‌هایتان را لای پاهایتان پنهان کرده‌اید و سرما را با تخم‌هایتان تحمل می‌کنید، این زمستان هم می‌گذرد بدون‌شک، و البته تاریخ سخت بی‌رحم است و نارفیق...

https://www.tgoop.com/gerdehamaeiadabitate
2025/01/17 01:22:34
Back to Top
HTML Embed Code: