tgoop.com/gholow2/1799
Last Update:
4- بررسی استعمال تعابیر «علم ما کان و ما یکون» در متون تاریخی، و تأثیر آن در تبیین معانی
بهمانند تعبیر اخبار شیعی صادقین ع، در روایاتی عامی از حذیفه و برخی دیگر از صحابه نیز نقل شده که مثلاً «أَخْبَرَنِي رَسُولُ اللهِ ص بمَا هُوَ كَائِنٌ إِلَى أَنْ تَقُومَ السَّاعَةُ» (صحيح مسلم، ج4، ص2217/ ح24؛ مسند أحمد بن حنبل، ج38، ص315) با این حال این تعبیر قطعاً مطلق نیست. چه در ادامه حذیفة میگوید: «فَمَا مِنْهُ شَيْءٌ إِلَّا قَدْ سَأَلْتُهُ» چه با عمر محدود از همه چیز نمیتوان پرسید.
در چند روایات از این دست آمده که حذیفه و برخی از صحابه این وقایع آینده در خطبه رسول الله ص را فراموش کرده بوده، ولی گاه که با آن مواجه میشدند، کاملاً آن را میشناخته و حدیث رسول خدا ص را به یاد میآوردهاند. (صحيح البخاري، ج10، ص201/ 5884؛ صحيح مسلم، ج4، ص2217/ 23؛ و از خدری و دیگر صحابه: سنن الترمذي، ج4، ص227) برخی روایات حاکی از آن است که خطبه رسول الله ص برای جمعی از صحابه، در بعد از ظهر در یک سفر بوده است. (سنن النسائي، ج1، ص494)
با این حال فراتر از کلمات فوق، گاه از برخی صحابه با تعابیر صریحتری در عمومیت این آگاهی روایت شده که گفتهاند «به خاطر آنچه از رسول الله ص آموخته اند، عالمترین افراد به همه فتنهها هستند»، (صحيح مسلم، ج4، ص2217) و یا رسول الله ص همه قایع آینده را به ایشان گفته و چیزی فرو نگذاشتهاند.» (صحيح مسلم، ج4، ص2217؛ مسند أحمد، ج38، ص327، 447)
این دست روایات که عامه با دهها طریق از صحابه (مانند حذیفة، مالک بن ربیعة، ابو سعید خدری و...) از نبی اکرم ص و با تعابیر مشابه تعابیر روایات صادق و امام باقر ع نقل شده است. برخی از این اسناد بنا بر مشهور عامه صحیح است. با وجود تردید در روش رجالی عامه، اما به نظر نمیآید این اخبار بتواند جعلی متأخر در برابر احادیث صادقین ع باشد. و اصالت نسبی آن تا طبقات نخستین موجه است، و میتواند قرینهای تاریخی-زبانشناسی در فهم تعبیر «علم به ما کان و ما یکون» در روایات شیعی باشد، یعنی علم به کلیات حوادث و ملاحم و امثال آن.
جالب آنکه آشنایی حذیفه بر اخبار نهان حزب نفاق در برخی از سفرهایش با رسول الله ص، در منابع فریقین مورد توجه واقع شده، ولی ظاهراً ناظر به جریانی غیر از آن خطبه است. (تفسير القمي، ج1، ص174؛ المحاسن، ج1، ص168؛ الغارات، ج1، ص102؛ المسترشد، ص591؛ الأمالي للصدوق، ص252؛ الأمالي للمفید، ص144؛ قصص الأنبياء ع، ص308؛ صحيح البخاري، ج11، ص27 و...)
البته بنا بر برخی روایات عامه امیر مؤمنان ع در خطبهای، بدون ذکر قید خاصی مردم را به پرسش از امور تا روز قیامت از ایشان فرا خواندهاند. (ازرقی، أخبار مکة، ج1، ص92/ 40، ابن عبد البر، جامع بیان العلم وفضله، ج1، ص464، ح726؛ بغدادی، تالی تلخیص المتشابه، ج1،ص62-63) اما در نمونههای مشابهش در مصادر شیعی البته با تعابیر متفاوت گاه به علم به زمینها و گروهها –شاید به عنوان مثال- اشاره شده است. (بصائر الدرجات، ج1، ص296-298؛ الغارات، ج1، ص6؛ الأمالي للطوسي، ص58)
البته تفاوت تعابیر این دسته با فضای روایات پیش گفته از صحابه و صادقین ع، احتمال گرتهبرداری عامه از این روایت را بعید مینماید. بلکه أخبار شیعی در طرح عمومی برخی از ملاحم در خطبهها؛ و یا إخبار بزرگ و کوچک خاندان رسول الله ص به آن، چه بسا تا حدی مؤید روایات عامی پیشین نیز باشد.
در برخی از همین اخبار بعد از کلام امیرالمؤمنین ع و ذکر علم به گروههای گمگشته و راه یافته، کسی از بلا میپرسد، و حضرت ع پاسخی مفصل در ذکر ملاحم ارائه میفرمایند (الغارات، ج1، ص6). در سندی از اصبغ بن نباتة بعد از آنکه امیر مؤمنان ع میگویند «از آنچه گذشته و از آنچه خواهد شد» بپرسید، سعد بن ابیوقاص سؤال بی ربطی از تعداد موهای سرش میپرسد، اما حضرت ع آن را پاسخ نداده، ولی از سخن رسول الله ص در ملعون بودن سعد، و شهادت فرزندشان به دست فرزند سعد خبر میدهند، (کامل الزیارات، ص74؛ الأمالي للصدوق، ص133) این گزارش نیز گرچه حدود این تعابیر را کاملاً تبیین نمیکند، اما ظاهر آن مشعر به علم به ملاحم است، که دستکم یکی از منابع آن اخبار رسول الله ص است. در گزارش دیگری از اصبغ نیز بر آموختن از رسول الله ص و نیز علم به کتب آسمانی پیشین تأکید شده، و البته در مورد اخبار آیندگان با ذکر آیه شریفه «يَمْحُوا اللَّهُ ما يَشاءُ وَ يُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْكِتاب» باز حدود این علم مبهم شده است. (الأمالي للصدوق، ص341)
غلوپژوهی
@gholow2
BY غلوپژوهی
Share with your friend now:
tgoop.com/gholow2/1799