Telegram Web
رجب برسی از ترکیب دو حدیث امالی صدوق حدیث جدیدی جعل کرده و به ابن عباس نسبت داده است.

رجب بُرسی روایات زیر را نیز از تحریف روایات امالی صدوق ساخته است:

حدیث طارق بن شهاب
حدیث نحن عین الوجود
حدیث حذیفه

#علم_غیب
#امام_مبین

@Gholow2
🔹امام مبین (۶)

۱۰) روایت سیاری از امام صادق (ع)

سیاری متهم به ضعف حدیث و فساد مذهب است (نک‍: بازخوانی اتّهام به غلو احمد بن محمّد سیّاری). او در کتابِ قرائات خود روایتی از امام صادق (ع) آورده که متضمن تطبیق آیه مورد بحث بر امام معصوم است؛ اما هیچ سندی برای روایت ذکر نکرده تا بتوان بر آن اعتماد کرد. با این حال با مشابه‌یابی می‌توان دریافت که روایت مورد نظر سیاری در واقع همان روایتِ عبد الله بن الولید السمان است. اما نکته جالب آن که در هیچ یک از نقل‌های روایت عبدالله بن الولید در منابع دیگر، اشاره‌ای به آیه موردنظر نشده و به جای آن، آیات دیگری ذکر شده است! (نک‍: بصائر الدرجات، ج۱، ص۲۲۷، ح۱؛ ص۲۲۸، ح۳؛ ص۲۲۹، ح۶؛ تفسیر العیاشی، ج۲، ص۲۶۶؛ الخرائج، ج‏۲، ص۷۹۸-۸۰۰؛ الإحتجاج، ج‏۲، ص۳۷۵؛ مختصر البصائر، ص۳۰۲-۳۰۳) بنابراین اصلاً معلوم نیست در اصل روایت، ذکری از این آیه بوده باشد! در تصویر بالا رابطه متنِ روایت سیاری با روایت عبدالله بن الولید را می‌بینید.

ادامه دارد ...

#علم_غیب
#امام_مبین
@Gholow2
بررسی نقد استاد میلانی بر غلوپژوهی (۴.۱)

تفسیر به رأی عجیب آقای میلانی از آیه شریفه «قل هل یستوی الأعمی والبصیر؟»

#علم_غیب
@Gholow2
🔹برنامه جدید پاسخ به نقدهای استاد میلانی

با توجه به این که:

۱. نقدهای استاد میلانی هر چه جلوتر می‌رود از چارچوب علمی بیشتر خارج شده و تفسیر به رأی‌های غیرقابل‌اعتنا از آیات و احادیث در آن بیشتر نمودار می‌شود و شمار زیاد اشتباهات ایشان نیازمند یک سلسله مستقل است؛

۲. بسیاری از دنبال‌کنندگان انگیزه‌ای برای پیگیری نقد استاد میلانی ندارند؛

۳. ارائه مطالب اصلی و برنامه محوری کانال با خلل و تأخیر مواجه می‌شود؛

به پیشنهاد دوستان از این پس پاسخ نقدهای استاد میلانی در کانال جانبی وبلاگ آثار به نشانی https://www.tgoop.com/Alasar_1
بارگذاری می‌شود.


#علم_غیب
@Gholow2
غلوپژوهی pinned «🔹برنامه جدید پاسخ به نقدهای استاد میلانی با توجه به این که: ۱. نقدهای استاد میلانی هر چه جلوتر می‌رود از چارچوب علمی بیشتر خارج شده و تفسیر به رأی‌های غیرقابل‌اعتنا از آیات و احادیث در آن بیشتر نمودار می‌شود و شمار زیاد اشتباهات ایشان نیازمند یک سلسله مستقل…»
Audio
مختصری دربارهٔ علم امام

مروری کوتاه بر مباحث کانال غلوپژوهی (بر محور نخستین پیام موضوع)

- گستردگی علوم الهی ائمه (ع)
- معنای علم غیب در آیات و روایات و کلمات امامیه
- تصریحات مجموعه‌ای از روایات بر حدود علم ائمه
- دلالت منابع علم ائمه ع بر محدودیت
- اتفاق آیات، روایات معتبر گسترده و کلمات امامیه در این معنا
- ضرورت مواجهه علمی در اعتبارسنجی و فقه الحدیث

مرتبط: چرا علم تعلیمی، اصطلاحاً علم غیب نیست؟

#علم_غیب
@gholow2
دلیل تاکید بر نفی علم غیب از خلایق

این پرسش مکرر مطرح می‌شود که اگر شما علوم وحیانی و الهی ائمه علیهم السلام را قبول دارید، چرا بر تعبیر «نفی علم غیب» اصرار دارید؟ در حالی که بسیاری از مردم مقصودشان از علم غیب امام، صرف اخبار از امور نهانی عالم است، و نه لزوماً نامحدودیت و ذاتی‌بودن علم امامان. پس با نفی علم غیب ناآشنایان با مباحث گمان می‌کنند شما علوم الهی امامان را رد می‌کنید.

پاسخ:

درست است که مقصود از نداشتن علم غیب امام، محدودیت علم ایشان و اتکای آن به منابع الهی است که در آیات و روایات معتبر آمده است، اما تأکید بر تعبیر «نفی علم غیب» نیز مصالح مهمی دارد:

۱. تأکید آیات و روایات معتبر
چنان‌که گذشت در روایات زیادی وقتی به اهل بیت علیهم السلام نسبت علم غیب داده می‌شود ایشان با صراحت کامل آن را رد کرده و علوم خود را به تعلیم الهی و وراثت از رسول الله ص می‌دانند و تأکید دارند همسو با آیات گسترده قرآن تعبیر علم غیب تنها برای خداوند به کار رود. از این روایات برداشت می‌شود که وقتی در دوران ائمه علیهم السلام نیز برخی از روی کم‌دقتی علم امام را علم غیب می‌خواندند، ائمه علیه السلام تعمد داشتند که به تعبیر قرآنی پایبند بمانند.
نمونه‌های مشابه دیگری نیز از این دست مثال‌زدنی است. برای نمونه می‌توان برای واژگان خالق، رازق و رب معانی‌ای در لغت در نظر گرفت که بر غیر خداوند نیز قابل‌تطبیق باشد؛ اما اهل بیت علیهم السلام در روایات متعدد تعمد داشته‌اند که همسو با آیات قرآن این تعابیر فقط برای خداوند به کار رود؛ بنابراین جا ندارد کسی بگوید چون در لغت می‌توان برای این تعابیر و تعبیر علم غیب معنایی در نظر گرفت که مختص خداوند نباشد، ما نیز آن را اراده کرده و به صورت مطلق غیر خداوند را خالق و رب می‌خوانیم. (نمونه پژوهش دربارۀ واژۀ «رب»)
نمونه دیگر تعبیر امام است که می‌تواند در معانی مقیدی مانند امام جماعت نیز به کار رود. ولی بنابر برخی روایات جا ندارد این تعبیر را به صورت مطلق برای غیر حجت الهی به کاربریم.
بر همین اساس عالمان امامی نیز همواره در طول تاریخ شیعه علم غیب و خالقیت و رازقیت را از ائمه علیه السلام به صورت مطلق نفی کرده و هرگز دنبال استعمال و سپس توجیه این تعابیر نبوده‌اند. بنابراین کسانی که اصرار بیش از حد در تعدی از ادبیات کتاب و سنت دارند و حاضر به استعمال تعبیر کتاب و سنت نیستند، از این سیره تخطی می‌کنند و عجیب اینکه گاه به ورطهٔ طعن بر مؤمنان نیز در می‌افتند.

۲. تحذیر از زمینه‌سازی غلو
از نمونه‌های تاریخی و شواهد روز معلوم می‌شود که وقتی کسانی تعابیر علم غیب، خالقیت و امثال آن را برای حجج الهی به کار می‌برند این نوع استعمالات تنها به معانی مقید و قابل توجیه ختم نمی‌شود، و رفته‌رفته گروه‌هایی پیدا می‌شوند که این معانی را به همان معنایی که برای خداوند در نظر گرفته می‌شود بر حجج الهی نیز اطلاق می‌کنند. این پدیده هم در زمان معصومان بوده است و هم تا به امروز ادامه دارد. بسیاری اوقات نیز همین کم‌دقتی‌ها در نقل برخی روایات نامعتبر که این الفاظ را برای غیر الله به کار می‌برند دستمایه غالیان بوده تا الوهیت یا ربوبیت ائمه علیهم السلام را به تدریج رواج دهند.
این فضای مسموم تا آن‌جا پیش رفته که امروزه وقتی از بعضی از شیعیان پرسیده می‌شود امام کدام یک از صفات خداوند را ندارد چندان قادر به پاسخگویی نیستند، و نمی‌دانند که بنا بر روایات امامیه خلایق به نحو کلی صفاتی از سنخ خداوند ندارند و در مواردی هک که تعبیر مشترکی میان خداوند و خلایق استفاده می‌شود، از سنخ یکسانی نیست.

۳. احتراز از تقصیر
ترویج استعمالی مخالف با استعمال تاریخی و قرآنی و روایی «علم غیب»، این نتیجه را نیز دارد که برخی معاصران در مواجهه با اقوال عالمان قدیم یا آیات و روایات که علم غیب خلق را رد می‌کنند، گمان می‌کنند که حجج الهی اخبار غیبی و یا ارتباط با وحی نیز نداشته‌اند. در این زمینه گاهی برخی سلفیان تبلیغاتی انجام داده و موجب تضعیف ایمان برخی شیعیان می‌شود.
همچنین ناآگاهی عمومی از استعمال کهن «علم غیب» موجب این می‌شود گاهی برخی شیعیان در منازعات نابه‌جایی با اهالی فرق دیگر مانند عامه بیفتند و به نادرست دلالت برخی آیات و اخبار را انکار نموده، و ذهنیت بی‌اطلاعی شیعیان از ادبیات و آموزه‌های کتاب و سنت را القا کنند، که این خود بر خلاف ضرورت حسن ظاهر و زینت‌بودن شیعیان است.

#علم_غیب
@gholow2
🔹اتفاق علمای شیعه بر عدم اطلاع پیامبر (ص) از جمیع غیب🔹

قاضی نور الله شوشتری می‌نویسد:

«... و تحقيـق مقـام بـر وجهی كه از آيه دوم مستفاد می‌شود و آنچه اعلام مفسرين و علماى كلام از تابعان أهل البيت عليهم السلام بآن تصريح نموده‏اند آنست كه اعتقاد بايد كرد كه آنچه از امور غيبى متعلق باحكام دين باشد خداى تعالى عند الاحتياج آن را به پيغمبر و اوصياى او اعلام مى‏نمايد و زياده از اين دعوى نكرده‏اند و بتواتر رسيده كه حضرت پيغمبر مدتها در مسئله[ای]، انتظار وحى كشيده‏اند و اگر ايشان را در اول فطرت يا در اول بعثت اطلاع بر جميع غيب‏ مى‏بود انتظار وحى كشيدن بى‏وجه مى‏بود

📚 الأسئلة الیوسفیة، ص۱۳۳، نشر کتابخانه مجلس شورای اسلامی

#علم_غیب
@Gholow2
🔹سید مرتضی و‌ برهان نیما

سید مرتضی بارها در کتب و رسائل خود، موضع خود را در نفی علم ائمه (ع) به جمیع غیوب، آشکارا بیان کرده است. در این میان، چندین بار در تبیین موضع خود دقیقاً به همان برهان نیما استدلال کرده است:

🔸گفتار اول سید مرتضی:

«مسألة: هل يجب علم الوصي ساعة وفاته أو قتله على التعيين؟ أم ذلك مطوي عنه. الجواب: قد بينا في مسألة أمليناها منفردة ما يجب أن يعلمه الامام و ما يجب أن لا يعمله. و قلنا: ان الامام لا يجب أن يعلم الغيوب و ما كان و ما يكون، لان ذلك يؤدي الى أنه مشارك للقديم تعالى في جميع معلوماته، و أن معلوماته لا يتناهى، و أنه يوجب أن يكون عالما بنفسه، و قد ثبت أنه عالم بعلم محدث، و العلم لا يتعلق على التفصيل الا بمعلوم واحد، و لو علم ما لا يتناهى لوجب وجود ما لا يتناهى من المعلومات، و ذلك محال. و بينا أن الذي يجب أن يعلمه علوم الدين و الشريعة. فأما الغائبات، أو الكائنات الماضيات و المستقبلات، فإن علم بإعلام اللّه تعالى شيئا فجائز، و الا فذلك غير واجب. و على هذا الأصل ليس من الواجب علم الامام بوقت وفاته، أو قتله على التعيين. و قد روي أن أمير المؤمنين عليه السلام في أخبار كثيرة كان يعلم أنه مقتول، و أن ابن ملجم لعنه اللّه قاتله و لا يجوز أن يكون عالما بالوقت الذي يقتله فيه على التحديد و التعيين، لانه لو علم ذلك لوجب أن يدفعه عن نفسه و لا يلقى بيده الى التهلكة، و أن هذا في علم الجملة غير واجب.»

📚 رسائل الشريف المرتضى، ج۳، ص۱۳۰

🔹گفتار دوم سید مرتضی:

«... إنما نقطع في النبي و الامام على انهما لا بدّ ان يكون كل واحد عالما باللّه تعالى و أحواله و صفاته، و ما يجوز عليه و ما لا يجوز، و بجميع أحوال الديانات و بسائر أحكام الشريعة التي يؤديها النبي صلى اللّه عليه و آله أن يحفظها الامام عليه السلام و يتقدمها، حتى لا يشذ على كل واحد منهما من ذلك الشيء يحتاج فيه الى استفتاء غيره كما يذهب المخالفون لنا أما ما عدي ذلك من الصناعات و الحرف، فلا يجب أن يعلم نبي أو إمام شيئا من ذلك ...
و قلنا: إن إيجاب ذلك يؤدي إلى إيجاب العلم بسائر المعلومات الغائبات و الحاضرات و أن يكون كل واحد من النبي و الإمام محيطا بمعلومات اللّه تعالى كلها و بينا أن ذلك يؤدي إلى أن يكون المحدث عالما لنفسه كالقديم تعالى لأن العلم الواحد لا يجوز ان يتعلق بمعلوم على جهة التفصيل، و كل معلوم مفصل لا بدّ له من علم مفرد يتعلق به، و ان المحدث لا يجوز ان يكون عالما لنفسه، و لا يجوز ان يكون أيضا وجود ما لا نهاية له من المعلوم، و يبطل قول من ادعى ان الامام محيط بالمعلومات ...
فان قيل: أ ليس اللّه تعالى يقول «وَ ما كُنْتَ تَتْلُوا مِنْ قَبْلِهِ مِنْ كِتابٍ وَ لا تَخُطُّهُ بِيَمِينِكَ إِذاً لَارْتابَ الْمُبْطِلُونَ» قلنا: ان هذه الآية انما تدل على أنه عليه السلام ما يحسن الكتابة قبل النبوة و الى هذا يذهب أصحابنا، فإنهم يعتمدون أنه عليه السلام ما كان يحسنها قبل البعثة، و أنه تعلمها من جبرئيل بعد النبوة، و ظاهر الآية تقتضي ذلك، لان النفي تعلق بما قبل النبوة دون ما بعدها. و لان التعليل أيضا يقتضي اختصاص النفي بما قبل النبوة، و لان المبطلين و المشككين انما يرتابون في نبوته عليه السلام لو كان يحسن الكتابة قبل النبوة و أما بعد النبوة فلا تعلق له بالريبة و التهمة.»

📚رسائل الشريف المرتضى، ج۱، ص۱۰۴

🔸گفتار سوم سید مرتضی:

«... و تأويل هذا الخبر الذي يرفع الشبهة فيه أن الامام في كل زمان انما يجب بحكم إمامته أن يكون عالما بجميع علوم الدين، حتى لا يشذ منه شاذ. و ليس يجب بحكم الإمامة أن يكون عالما بالغائبات و الكائنات من ماضيات و مستقبلات و إذا خص اللّه تعالى الإمام بشيء من هذه العلوم، فعلى سبيل الكرامة و التفضيل و التعظيم. و قد بينا في مسألة منفردة أمليناها قديما و استقصيناها، أنه غير واجب في الامام أن يكون عالما بالسرائر و الضمائر و كل المعلومات، على ما ذهب اليه بعض أصحابنا. و أوضحنا أن هذا المذهب الحبيب [العجیب؟] يقتضي كون الامام عالما لنفسه حتى يصح أن يعلم ما لا يتناهى من المعلومات، لان العالم بعلم- و العلم لا يتعلق على التفصيل الا بمعلوم واحد- لا يجوز أن يعلم الّا معلومات متناهية العدد و إذا صحت هذه الجملة، لم يمتنع أن يكون أمير المؤمنين عليه السلام أكمل علوما من كل امام بعده، و ان كان من ناب منابه منهم عليهم السلام كاملا لجميع علوم الدين و الشريعة التي تقتضيها شروط الإمامة، و انما زادت علومه عليه السلام على علومهم في أمور خارجة عن ذلك، كالغائبات و الماضيات و أسرار السماوات، فخوّف عليه السلام من فوت هذه المزية في العلوم بفقده.»

📚رسائل الشريف المرتضى، ج۱، ص۳۹۴

#علم_غیب
@Gholow2
اظهارات جدید شیخ حسن میلانی:
«ائمه فوق علم غیب دارند!»


پاسخ مخالفت‌های آقای میلانی با مسلمات مذهب را در کانال وبلاگ آثار ببینید:
https://www.tgoop.com/Alasar_1
Forwarded from غلوپژوهی
🌙... عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: إِذَا حَضَرَ شَهْرُ رَمَضَانَ فَقُلِ- اللَّهُمَّ قَدْ حَضَرَ شَهْرُ رَمَضَانَ وَ قَدِ افْتَرَضْتَ عَلَيْنَا صِيَامَهُ وَ أَنْزَلْتَ فِيهِ الْقُرْآنَ هُدىً لِلنَّاسِ وَ بَيِّناتٍ مِنَ الْهُدى‏ وَ الْفُرْقانِ اللَّهُمَّ أَعِنَّا عَلَى صِيَامِهِ اللَّهُمَّ تَقَبَّلْهُ مِنَّا وَ سَلِّمْنَا فِيهِ وَ تَسَلَّمْهُ مِنَّا فِي يُسْرٍ مِنْكَ وَ عَافِيَةٍ إِنَّكَ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ* يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ.

اللَّهُمَّ أَدْخِلْهُ عَلَيْنَا بِالسَّلَامَةِ وَ الْإِسْلَامِ وَ الْيَقِينِ وَ الْإِيمَانِ وَ الْبِرِّ وَ التَّوْفِيقِ لِمَا تُحِبُّ وَ تَرْضَى.

الكافي، ط - الإسلامية، ج‏4، ص74

🌺 فرا رسیدن ماه میهمانی خدا مبارک
@gholow2
درباره «لو کنت أعلم الغیب»

مطالب پیشین:
https://www.tgoop.com/gholow2/2886
https://www.tgoop.com/gholow2/2815

در برخی کانال‌های نقد غلوپژوهی اعتراض شده بود که در شأن پیامبر (ص) نیست که بفرماید اگر غیب می‌دانستم فقر به من نمی‌رسید.

گر چه معنای آیه شریفه واضح است؛ ولی این کانال‌ها را _که عمدتا رویکرد اخبارگرایی شدید دارند_ به این حدیث توجه می‌دهیم:

«أَبِي رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ خَالِدٍ عَنْ أَبِيهِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ‏ عَنْ خَلَفِ بْنِ حَمَّادٍ عَنْ رَجُلٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع‏ ... إِنَّ اللَّهَ تَعَالَى يَقُولُ وَ لَوْ كُنْتُ أَعْلَمُ الْغَيْبَ لَاسْتَكْثَرْتُ مِنَ الْخَيْرِ وَ ما مَسَّنِيَ السُّوءُ يَعْنِي الْفَقْرَ ...» (معاني الأخبار، ص۱۷۲)

همین حدیث در تفسير العياشي، ج‏۲، ص۴۳ و به صورت تحریف‌شده در طب الأئمة عليهم السلام، ص۵۵ نیز آمده است.

#علم_غیب
@Gholow2
ایضاح الفرائد درباره علم امام.pdf
198.8 KB
بحث سودمند و نسبتاً مبسوط سید محمد تنکابنی (۱۲۷۷-۱۳۵۹ ه.ق) درباره علم امام در کتاب «إیضاح الفرائد» در شرح فرائد الأصول شیخ انصاری (۱۲۱۴-۱۲۸۱ ه.ق)

تنکابنی در این متن نکات قرآنی، حدیثی و عقلی مفیدی ارائه کرده که به عنوان سابقه غلوپژوهی قابل توجه است.

#علم_غیب
@Gholow2
این سخن از کیست؟

«سکوت پیامبر (ص) در برابر کارهایی که صحابه به ندرت انجام می‌دادند، دلیل بر جواز آن کارها نیست؛ زیرا ممکن است انجام آن کارها بر پیامبر (ص) مخفی بوده باشد.» [با تلخیص و ترتیب]
Anonymous Poll
58%
محقق حلی (ره)
19%
ابن تیمیه
11%
میرزای شیرازی (ره)
12%
شریعت سنگلجی
غلوپژوهی
این سخن از کیست؟

«سکوت پیامبر (ص) در برابر کارهایی که صحابه به ندرت انجام می‌دادند، دلیل بر جواز آن کارها نیست؛ زیرا ممکن است انجام آن کارها بر پیامبر (ص) مخفی بوده باشد.» [با تلخیص و ترتیب]
سخن بالا از ابوالقاسم جعفر بن الحسن مشهور به محقق حلی (۶۰۲-۶۷۶ ق) از بزرگان فقه امامیه است. او می‌نویسد:

«و اما ما أقره النبي صلى اللّه عليه و آله فإنه يدل على الجواز، لأنه صلى اللّه عليه و آله لا يقرر منكرا، سواء فعل بحضرته أو لا بحضرته مما يعلم انه صلى اللّه عليه و آله علمه و لم ينكره، و اما ما يندر فلا حجة فيه، كما روي أن بعض الصحابة قال: "كنا نجامع و نكسل على عهد رسول اللّه صلى اللّه عليه و آله فلا نغتسل"، لجواز أن يخفى فعل ذلك على النبي صلى اللّه عليه و آله فلا يكون سكوته عنه دليلا على جوازه. لا یقال قول الصحابي: "كنا نفعل" دليل على عمل الصحابة أو أكثرهم، فلا يخفى ذلك عن الرسول، لأنا نمنع [إذ قد يخبر بذلك] عن نفسه أو عن جماعة يمكن أن يخفى حالهم على النبي صلى اللّه عليه و آله»

📚المعتبر في شرح المختصر، ج۱، ص۲۸-۲۹

میرزای قمی (د. ۱۲۳۱ ق) همین کلام محقق حلی را بدون اعتراض و به لسان تأیید آورده است (القوانين المحكمة فی الإصول، ج٢، ص٥٦٧، ط. إحیاء الكتب الإسلامية). محمدامین استرآبادی (د. ۱۰۳۶ ق) نیز کلام او را در الفوائد المدنيّة، ص۵۴ نقل کرده است.

برخی نسبت به عقاید اسلاف شیعه، تصورات نادرستی دارند و چیزهایی را مخالف مذهب می‌پندارند که اعتقاد بزرگان شیعه بوده و چیزهایی را از عقاید شیعه توهم می‌کنند که علمای بزرگ شیعه بدان معتقد نبوده‌اند. در موضوع علم امام نیز با وجود اختلافاتی که در گستره علم امام وجود دارد، این که گفته شود امام مطلقا به هر چیزی دانا است و تمام غیوب را می‌داند، بر خلاف عقیده اسلاف ما است.

#علم_غیب
@Gholow2
2025/07/13 11:54:50
Back to Top
HTML Embed Code: