Warning: Undefined array key 0 in /var/www/tgoop/function.php on line 65

Warning: Trying to access array offset on value of type null in /var/www/tgoop/function.php on line 65
359816 - Telegram Web
Telegram Web
مرسی که هستین ..........
        دوستای گلم .......
               سپاسگزارم ازبودنتون .....

ازاینکه درکنارشما هستیم باعث افتخار وبه خود می بالیم
.بهتریتها براتون ازومندیم ..🌺🌺
‌‌ ‌‌‌‌
🙏1



🌿🌿


هله نومید نباشی که تو را یار برانَد
گرت امروز برانَد نه که فردات بخوانَد؟

در اگر بر تو ببندد مرو و صبر کن آن جا
ز پس صبر، تو را او به سر صدر نشانَد

و اگر بر تو ببندد همه ره‌ها و گذرها
رهْ پنهان بنماید که کس آن راه نداند

نه که قصّاب به خنجر چو سرِ میش ببُرّد
نهلد کشته‌ی خود را، کُشد آن گاه کشانَد

چو دَمِ میش نمانَد ز دَمِ خود کُنَدش پُر
تو ببینی دَمِ یزدان به کجاهات رسانَد

به مثَل گفته‌ام این را و اگر نه کرَمِ او
نکُشد هیچ کسی را و ز کُشتن برهانَد

همگی مُلک ِ سلیمان به یکی مور ببخشد
بدهد هر دو جهان را و دلی را نرَمانَد

دلِ من گردِ جهان گشت و نیابید مثالش
به که ماند؟ به که ماند؟ به که ماند؟ به که ماند؟

هله خاموش که بی‌گفت از این می همگان را
بچشاند بچشاند بچشاند بچشاند

#مولانا

‌‌
1
دیدن روی تو هم از بامداد
درد مرا بین که چه آرام داد

در دل عشاق چه آتش فکند
جانب اسرار چه پیغام داد

چون ز سر لطف مرا پیش خواند
جان مرا باده بی‌جام داد


#مـولانـا
🌿🌿

چندی است تند، می گذریم از کنار هم
ظاهر خموش و سرد و نهان بیقرار هم

رخسار خود به سیلی می سرخ کرده ایم
چون لاله ایم هر دو بدل داغدار هم

او را غرور حسن و مرا طبع سربلند
دیری است وا گذاشته در انتظار هم...


#عماد_خراسانی
Vay Agar - MusicDel.ir
Erfan Tahmasbi | موزیکدل
خواننده: عرفان طهماسبی


دل اگر خوش خبری
پیش کسی جار نزن
1
شبتون درپناه خدااا دوستان....
3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🍃   🍃   🍃    🍃      
🍃   🍃   🍃    🌼
🍃   🍃   🌸
🍃   🍃
🍃   🌼
🍃
🌺


از آمدن و رفتن ما سودی کو؟
وز تار امید عمر ما پودی کو؟

چندین سر و پای نازنینان جهان
می‌سوزد و خاک می‌شود دودی کو؟


خیام
📖رباعیات
📜رباعی شمارهٔ   ۱۵۰


بادرودها ،
بامداد ، یکشنبه تون به فروغ مهر وفروزه لبخند،آراسته باد به هر پگاه و هرلحظه



شادباشی
‌‌‌‌‌چو از بنفشه بوی صبح برخیزد

هزار وسوسه در جانِ من برانگیزد

کبوترِ دلـم از شـوق می‌گشاید بـال  

که چون سپیده به آغوشِ صبح بگریزد

        #فریدون_مشیری
🌺🌺

💠‌۲۸ اردیبهشت‌ماه، روز بزرگداشت خیام گرامی باد.

به هوش باش که با عقل و حکمت محدود
کمال مطلق گیتی کجا توانی یافت

جمال معرفت از خواب جهل بیداریست
بجوی جوهر خود تا جلا توانی یافت

تحولی است که از رنجها پدید آید
نه قصه ای که به چون و چرا توانی یافت

تو حلقه بردر راز قضا ندانی زد
مگر که ره به حریم رضا توانی یافت

ز قعر چاه توان دید در ستاره و ماه
گر این فنا بپذیری بقا توانی یافت

کمال ذوق و هنر شهریار در معنی است
تو پیش و پس کن لفظی کجا توانی یافت



شهریار
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌸🍂


نه فرشته ام، نه شیطان، کیم و چیم؟ همینم!
نه ز بادم و نه زآتش که نواده ی زمینم!
منم و چراغ خردی که بمیرد از نسیمی
نه سپیده دم به دستم، نه ستاره بر جبینم

منم و ردای تنگی که به جز منش نگنجد
نه فلک بر آستانم، نه خدا در آستینم
نه حق حقم، نه ناحق،نه بدم، نه خوب مطلق
سیه و سپیدم: ابلق! که به نیک و بد عجینم

تب بوسه ایم از آن لب، به غنیمت است امشب
که نه آگهم که فردا، چه نشسته در کمینم
نزنم نمک به زخمی که همیشگی است، باری،
که نه خسته ی نخستین، نه خراب آخرینم



حسین_منزوی
۲۸ اردیبهشت زادروز #حکیم_عمر_خیام گرامی باد
چون چراغ صبحڪَاهی، از فروغ آفتاب
پرتوخورشید تابان محو شد درنور عشق

ناامیــدے و امیــد اینجا هم‌آغوش همند
صبح را درآستین دارد شبِ دیجور عشق...!

#صائب‌تبریزے
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💕🍃


سرمست ز کاشانه به گلزار برآمد

غلغل ز گل و لاله به یک بار برآمد

مرغان چمن نعره زنان دیدم و گویان

زین غنچه که از طرف چمنزار برآمد

آب از گل رخساره او عکس پذیرفت

و آتش به سر غنچه گلنار برآمد

کام دلم آن بود که جان بر تو فشانم

آن کام میسر شد وین کار برآمد

سعدی چمن آن روز به تاراج خزان داد

کز باغ دلش بوی گل یار برآمد



سعدی
🌿🌿


نه فرشته ام، نه شیطان، کیم و چیم؟ همینم!
نه ز بادم و نه زآتش که نواده ی زمینم!
منم و چراغ خردی که بمیرد از نسیمی
نه سپیده دم به دستم، نه ستاره بر جبینم

منم و ردای تنگی که به جز منش نگنجد
نه فلک بر آستانم، نه خدا در آستینم
نه حق حقم، نه ناحق،نه بدم، نه خوب مطلق
سیه و سپیدم: ابلق! که به نیک و بد عجینم

تب بوسه ایم از آن لب، به غنیمت است امشب
که نه آگهم که فردا، چه نشسته در کمینم
نزنم نمک به زخمی که همیشگی است، باری،
که نه خسته ی نخستین، نه خراب آخرینم



حسین_منزوی
2025/07/13 18:04:54
Back to Top
HTML Embed Code: