Warning: Undefined array key 0 in /var/www/tgoop/function.php on line 65

Warning: Trying to access array offset on value of type null in /var/www/tgoop/function.php on line 65
- Telegram Web
Telegram Web
یکی تیشه بگیرید،
پی حفره ی زندان

چو زندان بشکستید،
همه شاه و امیرید

مولانا
مولانا سفر قبله کرده است؛
هرگز از قبله خالی شده است؟!
کارش چیست، جز سفر قبله کردن و زیارت کعبه و حج؟!
شما قبله غلط کرده اید.

شمس الدین محمد تبریزی
Yade Tou — Moein
@barandoosti
یاد تو

معین
گفتمش پوشیده خوشتر سر یار
خود تو در ضمن حکایت گوش دار

خوشتر ان باشد که سر دلبران
گفته اید در حدیث دیگران

مولوی
ریا حلال شمارند و جام باده حرام
زهی طریقت و ملت زهی شریعت و کیش

ریای زاهد و سالوس جان من فرسود
قدح بیار و بنه مرحمی بر این دل ریش

حضرت حافظ
عناصر مختلف داستان پیامبران به عنوان مایه های تلمیح و نیز محمل معنی ، تا وقتی که هوشیارانه و همراه با معنی در سخن می‌آید ، می تواند هر بار معنایی را که شاعر اراده کند به اقتضای مطلب بپذیرد؛ به همین سبب مثلاً در مثنوی می توان موسی را، که معمولا در ارتباط با فرعون با روح و جان مقایسه می شود و مشبه به روح قرار می گیرد، مشبه به تن نیز تلقی کرد. فرعون، که رو به عالم هستی داشت، و کارگه عدم و غیب را، که این جهانِ محسوس بازتاب و فراورده آن است، نمی دید و به علت بیرون بودن از کارگاه از عامل حقیقی، که درون کارگاه است، غافل بود، می پنداشت که می تواند قضای رفته را تغییر دهد و قدر را تبدیل کند؛ از این رو، دست به کشتن طفلان بی گناه گشود و آن همه خون و ظلم در گردن کرد تا از زادن و بالغ شدن موسی جلوگیری کند و از قهر او ـ که معبران خوابش پیشگویی کرده بودند ـ برهد. امّا

آن همه خون کرد و موسی زاده شد
وز برای قهر او آماده شد

گر بدیدی کارگاه لازال
دست و پایش خشک گشتی زخیال

اندرون خانه اش موسی معاف
وز برون می کشت طفلان را گزاف

مولوی، پس از اشاره به این قسمت از داستان فرعون و موسی، صاحب نفس تن پرور را به فرعون تشبیه می کند. به همان سان که فرعون موسی را در خانه و کنار خود می پرورید و خیال می کند دشمن بیرون خانه است، صاحب نفس نیز بی‌خبر و غافل از دشمن درون، که او را به لذّتها و علایق مادی و دنیوی مشغول کرده است، به تن پروری می پردازد و با این کار خود را هرچه بیشتر از حقایق و معنویت دور می سازد و اسباب خسارت خود در دنیا و آخرت را فراهم می آورد، و در عین حال سیه بختی خود را ناشی ازحقد و حسد دشمنان بیرون می پندارد.

همچون صاحب نفس کو تن پرورد
برد گر کس ظنّ حقدی می برد
کین عدو و آن حسود و دشمنست
خود حسود و دشمن او آن تنست
او چو فرعون و تنش موسیّ او
او به بیرون می دود که کو عدو
نفسش اندر خانه تن نازنین
بردگر کس دست می خاید که کین


مثنوی معنوی
اگر طبیبی را گویند که علاج این رنجور می کنی، چرا علاج پدرت نکردی که بمُرد؟ و علاج فرزندت نکردی؟ و مصطفی(ص) را گویند چرا عمّت را که بولهب است، از تاریکی برون نیاوردی؟ جواب گوید که رنج هایی است که قابل علاج نیست؛ مشغول شدن طبیب بدان جهل باشد.

و رنج هایی است که قابل علاج است؛ ضایع گذاشتن آن بی رحمی باشد.

یکی در زمینی چیزی میکارد، او را گویند چرا در آن زمین ها که پهلوی خانه تُست نکاشتی؟
-زیرا شوره بود، لایق نبود.


مقالات شمس تبریزی
خوشی من از نهاد من
و رنج من؛ از نهاد من؛


#شمس
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گفت:

از بایزیدی بیرون آمدم ،
چون مار از پوست ،
پس نگه کردم ، عاشق ومعشوق و عشق یکی دیدم
که در عالمِ توحید یکی توان بود .

و آنگاه مرغی گشتم ، چشم او از يگانگی ،
پَر او از هميشگي .
در هوای بی چگونگی می پريدم .

#تذکره الاولیا – عطار

.#آگاهی #بیداری_معنوی #عرفان#سلوک#مولانا#شمس_تبریزی #توحید#خودشناسی #خداشناسی
کسی را که در اندرون اندکی روشنایی نبود،
پند بیرونش سود ندارد.
و هر که را در اندرون اندکی روشنایی بود،
روشنایی کلام عارفان از گوش او در آید تا اندر وی پیوندد،

نور سوی نور دَوَد.

اگر خواهی که در زیر خاک نروی، در نور گریز، که نور زیر خاک نرود.

مجالس سبعه
Ghaf
Hayedeh
هایده
قاف
Talaagh
Googoosh
گوگوش
طلاق
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آهنگ دلنشین

لیلا فروهر

‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‍‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‍‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
Ghorbat
Siavash Ghomayshi
آهنگ خاطره انگیز از
سیاوش قمیشی

غربت ...
جاده ای نیست که دورم کند از خاطره ات
من به هر جا بروم باز تویی همراهم

چشم هایت چه بلایی بسرم آورده است
که ازاین سوز شریک غمِ من شد آهم
 
فصل دلتنگی گل‌های شقایق آمد
ریختند از دل و جان اشک فراوان باهم

شب نشینی ِ تو در برکه ی قلبم زیباست
چه بگویم که اسیر رخِ تنها ماهم

پشت سر فصل بهاران روبرو فصل خزان
نیستی شاعر تلخیِ غمِ  جانکاهم


#محسن_اسکندری

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
نه لب گشایدم از گل، نه ل کشد به نبید
چه بی نشاط بهاری که بی رخ تو رسید

نشان داغ دل ماست لاله ای که شکفت
به سوگواری زلف تو این بنفشه دمید

بیا که خاک رهت لاله زار خواهد شد
ز بس که خون دل از چشم انتظار چکید

به یاد زلف نگونسار شاهدان چمن
ببین در آینه ی جویبار گریه ی بید

به دور ما که همه خون دل به ساغر هاست
ز چشم ساقی غمگین که بوسه خواهد چید؟

چه جای من؟ که درین روزگار بی فریاد
از دست جور تو ناهید بر فلک نالید

ازین چراغ توام چشم روشنایی نیست
که کس ز آتش بیداد غیر دود ندید

گذشت عمر و به دل عشوه می خریم هنوز
که هست در پی شام سیاه صبح سپید

کراست سایه درین فتنه ها امید امان؟
شد آن زمان که دلی بود در امان امید

صفای آینه ی خواجه بین کزین دم سرد
نشد مکدر و بر آه عاشقان بخشید


#هوشنگ_ابتهاج

❀═‎‌‌‌🌼 ⃟ ‌‌‌‌🌼═‎‌‌‌‌‌‌❀
کسی سوال می‌کند به خاطر چه زنده‌ای؟

و من برایِ زندگی تو را بهانه می‌کنم

#نیما_یوشیج
‌‎
تبادل ۲۲ تا ۸ صبح لطفا همـراه باشید 🙏🌺
2025/07/09 18:52:48
Back to Top
HTML Embed Code: