tgoop.com/hamanandyab/81
Last Update:
دربارهٔ قانون تغییر معناییِ گرِشام
در قانون تغییر معناییِ گرِشام (Gresham's law of semantic change)، همانگونه که از نام آن برمیآید، چگونگی تغییر معنایی برخی واحدهای واژگانی بررسی شدهاست:
«در بسیاری موارد، ممکن است معنی جدیدِ واژه در کنار معنیهای قدیمترِ خود بهکار رود. این اتفاق همیشه روی نمیدهد؛ زیرا در موارد دیگر ممکن است معنی جدید جانشین معنی پیشین شود. در برخی موارد، ممکن است معنی جدید بهسرعت معنی قدیم را از زبان بیرون براند. این اتفاق بهویژه زمانی روی میدهد که معنی جدید توهینآمیز باشد یا دستکم، اگر با معنی قدیم خلط شود، سوءتفاهم و شرمندگی را باعث گردد. [...] در زبان انگلیسی، این رویداد برای واژهٔ gay پیش آمدهاست که به معنی «خوشحال» بوده و در پنجاه سال اخیر معنی «همجنسگرا» گرفتهاست. [...] گاهی این فرایند را تداخل (interference) میخوانند، اما برخی زبانشناسان آن را قانون تغییر معنایی گرِشام میخوانند. در این قانون گفته شده که معنیِ بد معنیِ خوب را از میدان بهدر میکند. قانون گرِشام در حوزهٔ اقتصاد نیز مصداق دارد که براساس آن، پول بد پول خوب را از دور خارج می کند» (Trask, p. 52).
تخصیص معنایی واژهها در سوابق زبان فارسی شاهدهای بسیار دارد که برخی از آنها را میتوان با قانون گرشام توجیه کرد. در اینجا نگارنده ناگزیر است برخی از واژههایی را شاهد آورَد که در گذشته بینشان و خنثی بودهاند و امروزه دارای معنایی بیادبانه، مستهجن یا دستکم ناخوشایندند. در شواهد (مستخرج از فرهنگ بزرگ سخن) معنیِ نخستْ قدیم و بینشان و خنثی و معنیِ دومْ امروزی و بیادبانه یا مستهجن است که البته ممکن است در قدیم نیز بهکار رفته باشد:
ادرار: ۱. (قدیمی) جیره؛ مواجب؛ مقرری: یکی از بزرگان حسن ظنّی بلیغ در حق این طایفه داشت و ادراری معیّن کرد (سعدی). ۲. بول؛ پیشاب.
پتیاره: [فارسی میانه: petyārag «اهریمن؛ مصیبت؛ دشمن» (MacKenzie, p. 68)] ـ ۱. (قدیمی) در باور زردشتیان، مخلوقی اهریمنی که برای نابود کردن خوبیها آفریده شده. ۲. هرزه (زن).
خایه: [فارسی میانه: xāyag «تخممرغ» (MacKenzie, p. 94)] ـ ۱. (قدیمی) تخممرغ: بچهٔ مرغِ خانگی آن ساعت که از خایه بیرون آید، دانه خورَد و بدوَد (ناصرخسرو). ۲. بیضه.
خواجه: ۱. (قدیمی) شخص بزرگوار یا صاحبمقام و قابل احترام: به درِ امیران و خواجگان بهاستخفاف درمیروند (نجم رازی). ۲. مرد فاقد توانایی جنسی.
برگرفته از مقالۀ «گسترشِ معناییِ "برای" در معنیِ "مالِ"»، فرهاد قربانزاده، مجلۀ نامۀ فرهنگستان، شمارۀ ۵۴، زمستان ۱۳۹۳، صفحههای ۸۰ـ۸۸.
منابع:
MacKenzie, David Neil (1986), A Concise Pahlavi Dictionary, Oxford University Press, Oxford.
Trask, Larry (2007), Trask's Historical Linguistics, revised by Robert McColl Millar, 2nd edition, Hodder Arnold, Great Britain.
۱۴۰۰/۰۸/۰۱
فرهاد قربانزاده
@azvirayesh
BY همانندیاب
Share with your friend now:
tgoop.com/hamanandyab/81