tgoop.com/hamanandyab/83
Last Update:
قانون تغییر معنایی گِرِشام
یکی از فرایندهای تحول معنایی واژهها در زبانشناسی «قانون تغییر معنایی گرشام» است که آن را «تداخل» interference نیز مینامند. این قانون برگرفته از «قانون گرشام» در اقتصاد است: پولِ بد پولِ خوب را از رواج میاندازد. برای توضیح قانون تغییر معنایی گرشام ابتدا باید دو اصطلاح را تعریف کنیم.
۱) گسترش معنایی (broadening):
هنگامی که یک واژه در یک یا چند معنای جدید بهکار رود، با گسترش معنایی روبهروییم. برای نمونه، «توان» به معنای «نیرو و قدرت» است، ولی در ریاضی معنای متفاوتی دارد. همچنین «تیر» به معنای «سلاح میلهمانندی که با کمان پرتاب میشود» است، ولی به معنای «گلوله» هم بهکار میرود. پس «توان» و «تیر» گسترش معنایی یافتهاند.
۲) تخصیص معنایی (semantic narrowing):
هنگامی که معانی یک واژه فراموش یا کمکاربرد شود و آن واژه معمولاً در یک معنا بهکار رود، با تخصیص معنایی روبهروییم (تخصیص معنایی دلایل گوناگونی دارد که یکی از آنها همین قانون تغییر معنایی گرشام است. ← ادامۀ فرسته). برای مثال، «رعنا» به معنای «کودن و احمق (بهویژه زن)» و «سست و ضعیف» بوده و رفتهرفته معنای «زیبا و خوشقدوبالا» نیز گرفتهاست، ولی امروز فقط به معنای اخیر بهکار میرود. پس «رعنا» تخصیص معنایی یافتهاست.
در زبان، بسیاری از واژهها گسترش معنایی مییابند و گاهی نیز دستخوش تخصیص معنایی میشوند. برای مثال، «پتیاره» در اصل به معنای «اهریمن (یا نوعی مخلوقات اهریمنی در باور زردشتیان)، دشمن، آفت، و مصیبت» بوده و سپس در معنای «زن هرزه و سلیطه» نیز بهکار رفتهاست. برای همین، دیگر اهل زبان «پتیاره» را در معانی اصلی و قدیمی آن بهکار نمیبرند، چون معنای ناپسندش را برای آنان تداعی میکند. بدین ترتیب، معنای بد یا ناپسند، «گاهی» معنا یا معانی خوب را از رواج میاندازد (چنانکه پولِ بد پولِ خوب را از رواج میاندازد). این همان قانون تغییر معنایی گرشام است که برخی زبانشناسان آن را یکی از دلایل تخصیص معنایی «برخی» از واژهها میدانند. دو نمونۀ دیگر (به نقل از: فرهاد قربانزاده، «گسترشِ معنائیِ «برایِ» در معنیِ «مالِ»»، نامۀ فرهنگستان، ش ۵۴، ص ۸۵ و ۸۷):
۱) گِی (gay): این واژه در انگلیسی به معنای «خوشحال، خوشگذران، و حتی بیبندوبار» بوده و سپس گسترش معنایی یافته و به معنای «همجنسگرا» نیز بهکار رفتهاست (بهویژه برای مردان). اما چون امروز فقط در این معنای خاص و گاه تابو رایج است، دیگر در معانی پیشین خود بهکار نمیرود و بنابراین معنای جدیدش، که بهنوعی موجب شرمندگی است و معمولاً بهصراحت نیز ابراز نمیشود، معانی اصلی آن را از رواج انداختهاست.
۲) ادرار: این واژه در فارسی قدیم به معنای «جیره و مواجب» هم بوده و سپس در معنای «بول و پیشاب» هم بهکار رفتهاست. ازاینرو، طبق قانون تغییر معنایی گرشام، دیگر در معانی قدیم خود بهکار نمیرود.
#زبانشناسی #ویرایش_زبانی
۱۴۰۱/۱۱/۲۰
سید محمد بصام
@Matnook_com
instagram.com/matnook_com
BY همانندیاب
Share with your friend now:
tgoop.com/hamanandyab/83